هر حيوانى نوعى صدا دارد، شير نعره مى كشد، اسب شيهه مى كشد، شتر طرز ديگرى صدا مى دهد، خروس شكل ديگرى مى خواند و هر حيوانى صدائى خاص دارد. اين صداها كه در اين دنيا است، فرياد براى پول، زن، شهوت، زمين، كارخانه و مقام، صدايى مساوى با صداى خران است:
«إِنَّ أَنْكَرَ الْأَصْواتِ لَصَوْتُ الْحَمِيرِ»
اين صداها بى ارزش و توخالى است.
اگر صدا مى خواهيد، از حلقوم اميرالمؤمنين عليه السلام بشنويد:
«اسْئَلُكَ بِحَقِّكَ وَ قُدْسِكَ وَ أَعْظَمِ صِفاتِكَ وَ اسْمائِكَ أَنْ تَجْعَلَ أَوْقاتِى مِنَ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ بِذِكْرِكَ مَعْمُورَةِ وَ بِخِدْمَتِكَ مَوْصُولَةِ وَ أَعْمالى عِنْدَكَ مَقْبُولَةٌ حَتّى يَكُونَ أَعْمالِى وَ أَوْرادِى كُلُّها وِرداً واحداً»
صداها و خواسته ها و اورادم هماهنگ، همسو و همواره باشد.
اين صداى جان است. بدن اين چنين حال، ارزش و ثقل ندارد. چون مشتى پوست و گوشت و استخوان است كه خون نجس در آن جريان دارد.
«وَ حالِى فِى خِدْمَتِكَ سَرْمَداً»
و حالم در خدمت تو پاينده گردد.
اين صدايى است كه تمام فرشتگان را مى لرزاند و آسمان ها را تكان مى دهد. اين صدايى است كه وقتى در مى آمد، تمام فرشتگان مى شنيدند كه پروردگار مى گويد:
لبيك اى على من!
«يا سَيّدى يا مَنْ إليه مُعَوَّلى وَ يا مَنْ اليهِ شَكْوتُ احْوالى» اى سرور من، اى آن كه بر او تكيه دارم، اى آن كه شكوه و شكايت حالم را تنها به سوى او برم.
صداى حقيقى كه در روح اثر مى كند اين صدا است. صداهاى ديگر فقط گوش را كر مى كند و به قول قرآن مانند صداى خران و نكره تر از آن است كه گاهى نوارهايش را در ماشين ها مى گذارند كه هر چه اين صدا بيشتر مى شود بر انحراف و بدبختى فرد افزوده مى شود و اين بيچارگان را تو خالى تر مى كند.
اما اگر صداى باارزش مى خواهيد، ناله و صداى حضرت از دعاى كميل است كه از نظر مال و تأثير و دگرگونى در عالم نظير ندارد. اگر مانند اين صدا را در ميان ارزش دارترين صداها پيدا كرديد؟ اين صدا، صداى خاصى است، چون جايگاه و موقعيت آن خاص است. بايد همه مقدمات و مؤخّرات كار را تحليل كنيم، بعد صدا را بشنويم و بفهميم.
منبع : پایگاه عرفان