سحر
- تاریخ انتشار: 15 شهريور 1391
- تعداد بازدید: 834
سحر در لغت به معناى فريب دادن، جادو كردن، ربودن دل، باطل را به صورت حق جلوه دادن، فساد و تباهى آمده است.
اين علم در زمان موسىبنعمران در اوج خود قرار داشت تا جائى كه ساحران آن زمان قاطعانه به فرعون وعده دادند ما در مبارزه با موسى يقيناً به پيروزى دست خواهيم يافت.
و در زمان سليمان بخصوص در شهر بابل رواج دوباره پيدا كرد تا جائى كه به دست شياطين و شاگردانشان به عنوان ابزارى مؤثر بر ضد مردم به كار گرفته شد.
صاحب الميزان درباره علم سحر و علومى كه هممرز يا در پايه علم سحر است مىنويسد:
علومى كه از عجائب و غرائب آثار بحث مىكند بسيار است، بطورى كه نمىتوان در تقسيم آنها ضابطهاى كلى دست داد، لذا در اين بحث معروفترين آنها را كه در ميان متخصصين آنها شهرت دارد نام مىبريم:
1- يكى از آنها علم سيمياست، كه موضوع بحثش هماهنگ ساختن و خلط كردن قواى ارادى با قواى مخصوص مادى است، و ثمرهاش براى دستيابى و تحصيل قدرت در تصرفات عجيب و غريب در امور طبيعى كه يكى از اقسام آن تصرف در خيال مردم است، كه آن را سحر ديدگان مىنامند، و اين فن از تمامى فنون سحر مسلمتر و صادقتر است.
2- علم ليمياست، كه از كيفيت تاثيرهاى ارادى در صورت اتصالش با ارواح قوى و عالى بحث مىكند، كه مثلًا اگر اراده من متصل و مربوط شد با ارواحى كه موكل ستارگاناند چه حوادثى مىتوانم پديد آورم؟ و يا اگر اراده من متصل شد به ارواحى كه موكل بر حوادثاند. و بتوانم آن ارواح را مسخر خود كنم و يا اگر ارادهام متصل با اجنه شد و توانستم آنان را مسخر خود كنم و از آنان كمك بگيرم چه كارهائى مىتوانم انجام دهم؟ كه اين علم را علم تسخيرات نيز مىگويند.
3- سوم علم هيميا، كه در تركيب قواى عالم بالا با عناصر عالم پائين بحث مىكند تا از اين راه به تأثيرهاى عجيبى دست يابد و آن را علم طلسمات نيز مىگويند. چون كواكب و اوضاع آسمانى با حوادث مادى زمين ارتباط دارند، همان طورى كه عناصر و مركبات و كيفيات طبيعى آنها اينطورند.
پس اگر اشكال و يا بگو نقشه آسمانى كه مناسب با حادثهاى از حوادث است با صورت و شكل مادى آن حادثه تركيب شود آن حادثه پديد مىآيد، مثلًا اگر بتوانيم در اين علم به آن شكل آسمانى كه مناسب با مردن فلان شخص يا زنده ماندنش و يا باقى ماندن فلان چيز مناسب است، با شكل و صورت خود اين نامبردهها تركيب كنيم منظور ما حاصل مىشود، يعنى اولى مىميرد، دومى زنده مىماند، و سومى بقا مىيابد و اين معناى طلسم است.
4- علم ريميا است و آن علمى است كه از استخدام قواى مادى بحث مىكند تا به آثار عجيب آنها دست يابد به طورى كه در حس بيننده آثار خارقالعادهاى در آيد و اين را شعبده هم مىگويند.
آموختن اين علوم براى زيان زدن به مردم چه زيان به جسم و جانشان چه زيان به آبرو و مالشان از ديدگاه اسلام حرام قطعى و گناه دستاندركارش مساوى با كفر است.