قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

هدايت تكوينى و تشريعى - جلسه بیست و دوم (2) – (متن کامل + عناوین)

 

سفارش خدا به پيامبر

 

1ـ عفو و گذشت از ظالم[9]

سفارش اول:

«أوصانى ربّى ان أعف عمن ظلمنى»

 

 

حبيب من! در اين مردم همه ظرفيت ها كه ظرفيت بالايى نيست. همه اين مردم كه ملكوتى نيستند. ميان مردم ظرفيت محدود و آدم بى اطلاع و بى علم و كم تحمل وجود دارد. البته نبايد اينطور باشد، ولى هست. در دنيا يك ظالم نبايد باشد، اما دنيا پر از ظالم است، كارى نمى شود كرد. تمام متدين ها هم بايد در حد خودشان متدين كاملى باشند، اما نيستند.

خدا به من سفارش كرد: آنها اگر ناراحتت كردند، دلت را سوزاندند و پشت سرت حرف زدند، جلوى رويت فرياد كشيدند و نسبت به تو ظلم كردند، حق تو را رعايت نكردند، چون جاهل و ضعيف الاراده و كم ظرفيت هستند، حبيب من! فقط از آنها گذشت كن.

قهر و قهركشى ها، طلاق و طلاق كشى ها، به هم خوردن بين زن و شوهرها، بين بچه ها و پدر و مادرها، بين دوستان مؤمن چطور بشود؟ همه اين ها بايد تمام بشود.

خداى من به من سفارش كرده است كه اگر كسى به تو بدى كرد، گذشت كن.

چند دفعه گذشت كنم؟ اين قدر گذشت كن كه او از رو برود، خجالت زده شود. خود اين گذشت تو در عين اين كه قدرت هم دارى، خودش يك چراغىاست كه در دل طرف ستمگرت يك دفعه روشن مى شود.

 

ارزش گذشت در برابر همسر

يك دوستى دارم، خودش مى گفت: پدر من در سن شصت سالگى از دنيا رفت. آن وقت من كه پسر بزرگش بودم، چهل سالم بود. مى گفت: يك شب پدر من از دست مادرم آب خوش از گلويش پايين نرفت، ولى سرش را بلند نكرد.

 

مى گفت: پدر من الان كه مرده، مى فهميم از اولياى خدا بود. مى گفت: پدر حاج قاسم همدانى كه حرم حضرت زينب  عليهاالسلام و بالا سر حضرت معصومه  عليهاالسلام را ساخته است و بيشتر مسجدهاى تهران را تأمين كرده بود. مى گفت: پدر او را كه از اولياى خدا بود يك دفعه در خواب ديده بودند، به او گفتند: كربلايى محمد جعفر هم مرده است. او را مى بينى؟ حالش چطور است؟ گفته بود: مقام من كجا و مقام كربلايى محمد جعفر كجا؟ كربلايى محمد جعفر نزديك پيغمبر  صلى الله عليه و آله و امام حسين  عليه السلام است. آنجا اصلاً ما را راه نمى دهند.

مى گفت: چون مادر من تا وقتى زنده بود غر مى زد و ناسازگارى داشت، اما پدر من هم پاى كرسى نشسته بود و قرآن و دعا مى خواند و گاهى به من مى گفت: اين زن زحمت اين چهار تا بچه و زحمت مرا كشيده و بر اثر زحمت زياد اعصابش خراب شده، عصبى است، خدا هم گفته است كه از كم ظرفيت ها گذشت كن. من حالا اين زن را با چهار تا بچه طلاق بدهم، كجا برود؟

پيغمبر  صلى الله عليه و آله مى فرمايد: شما در خانه هيچ وقت از كوره در نرويد. اگر ديديد همسرتان داد بيداد كرد، آرام باشيد. اگر ديديد داريد عصبانى مى شويد، اگر ايستاده ايد بنشينيد، اگر نشسته ايد باز مى بينيد از درون دارى داغ مى شوى، زود بلند شو، برو با آب سرد صورتت را بشوى. اگر با آب سرد شستى و باز ديدى دارى داغ مى كنى، آن وقت به ياد دادگاه هاى قيامت و آتش الهى بيافت، تا خنك شوى.

اين همه حرفها براى اين بود كه پيغمبر  صلى الله عليه و آله مى خواست در خانه به سلامت اعصاب بچه هاى امتش لطمه نخورد و بچه ها خوش اخلاق و با عاطفه و با محبت بار بيايند.

 

 

گذشت خدا از گذشت كننده

در روز قيامت كسى را مى آورند، به پروردگار عرض مى كند: ايشان در دادگاه عدل محكوم به جهنم رفتن است. خدا و قيامت را هم قبول داشته، اما عمل كم آورده است.

خطاب مى رسد: نه، به جهنم نرود، چون او در دنيا اجناس خود را قسطى مى فروخته و شاگردهايش هم وقتى مى رفتند قسط جمع مى كردند، به همه شاگردها مى گفت: من اين جنسهايى كه فروخته ام، طرف اگر مى توانست نقد بخرد كه مى آمد و نقد مى خريد، اما چون نمى توانسته، نسيه خريد كرده است.

حالا شما كه به درب خانه او رفتيد و در را زديد، اگر قسط را آورد، بگيريد، اما اگر گفت: ندارم، فقط با محبت بگوييد: خداحافظ! هفته ديگر مى آيم.

خداوند هم مى گويد: اين بنده من در دنيا اگر كسى ندار بود، گذشت مى كرد، حالا خودش آمده و ندارد. اگر من از او گذشت نكنم كه كمتر از او هستم. حقش هم هست كه خدا از او بگذرد.

 

امام حسين  صلى الله عليه و آله الگوى گذشت

 

«اوصانى ربى أن اعف عمن ظلمنى»

 

مولاى من به من سفارش كرده است كه از كسى كه به تو ظلم كرد، بگذر.

روز عاشورا امام حسين  عليه السلام ساعت آخر به عمر سعد فرمود: من تا زنده ام به دستور خدا و به فرمان جدم پيغمبر  صلى الله عليه و آله كه گفت: حاضرم از حق و حقوق كشته شدن ياران خود بگذرم، به شرطى كه توبه كنى. من حاضرم گذشت كنم، عمر سعد! بيا و آشتى كن.[10]


 

بهشت، ساخته شده براى انسان

يك كسى خدمت حضرت صادق  عليه السلام آمد، گفت: يابن رسول الله! ما يك آرزو بيشتر نداريم، هيچ چيز ديگر هم در اين عالم نمى خواهيم. امام فرمود: چيست؟

عرض كرد: دعا كنيد تا من به بهشت بروم.

امام صادق  عليه السلام فرمود: اين كه من دعا كنم تا تو به بهشت بروى، دعاى بى خودى است، گفت: چرا؟ فرمود: خدا بهشت را براى شما خلق كرده است، تو برو يك كارى بكن كه از دستت نرود. من دعا كنم بهشت را به تو بدهد؟ خدا اصلاً بهشت را براى شما انسانها خلق كرده است، مال شما است. تو يك كارى بكن كه شيطان و گناهان بهشت را از چنگت درنياورند.

ما از مادر كه متولد شديم بهشتى بوديم، بعدا جهنمى شده يا مى شويم. بهشت براى انسان ها است.[11]

 

خداوند تا حضرت آدم و حوا  عليهماالسلام را خلق كرد، به آنها گفت:

 

« وَ قُلْنَا يَـــٔادَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ »[12]

 

همين كه خلقشان كرد، گفت: جاى شما بهشت است، بفرماييد! اين ها به بهشت رفتند. خدا يك كلمه فقط به آنها گفت. گفت: اين بهشت براى شما است، مواظب باشيد كه از دستتان نرود:

 

« إِنَّ الشَّيْطَـنَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُّبِينٌ »[13]

 

« وَ لاَ تَقْرَبَا هَـذِهِ الشَّجَرَةَ »[14]

 

تمام بدبختى تان از اين درخت است. اينجا نزديك نشويد. يك ميليون درخت هست، چشمه ها، غذاها، همه براى شما، اين يك درخت را بگذاريد باشد. آخرش هم طمع كردند، گفتند: ميوه اين را هم بخوريم ببينيم چه مزه اى مى دهد؟ چيدند. خداوند در قرآن مى فرمايد: يك دفعه لباس هايشان ريخت و لخت شدند. بعد هم به آنها گفتم: هر دو بيرون برويد. گفت: مواظب باشيد تا از دستتان نرود، والا اصلش كه براى شما است.

 

معامله خدا با بندگان بد

از حضرت زين العابدين  عليه السلام در دعاى ابوحمزه مى فرمايد: خدايا! مگر تو امر  نكردى از كسى كه ظلم كرد گذشت كنيم؟ حالا من به تو بدى كرده ام، تو خودت مى خواهى چكار كنى؟[15]

« رَبَّنَا ظَـلَمْنَآ أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَ تَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَـسِرِينَ »[16]

 


در دل شب خيز و ريز قطره اشكى ز چشم

 كه دوست دارم گريه كند گنهكار ما


توبه شكستى بيا هر آنچه هستى بيا

 اميدوارى بجوى ز نام غفار ما


بنده شرمنده تو، خالق بخشنده من

 بيا بهشتت دهم مرو تو در نار ما[17]



 

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


 


 پی نوشت ها:

 

 

 

 

 



 

[10] ـ قريب به اين مطلب آمده: بحار الأنوار: 45/8، بقية الباب 37؛ «أحاطوا بالحسين من كلجانب حتى جعلوه في مثل الحلقة فخرج  عليه السلام حتى أتى الناس فاستنصتهم فأبوا أن ينصتوا
حتى قال لهم وَيْلَكُمْ مَا عَلَيْكُمْ أَنْ تُنْصِتُوا إِلَيَّ فَتَسْمَعُوا قَوْلِي وَ إِنَّمَا أَدْعُوكُمْ إِلَى سَبِيلِ الرَّشَادِ فَمَنْ أَطَاعَنِي كَانَ مِنَ الْمُرْشَدِينَ وَ مَنْ عَصَانِي كَانَ مِنَ الْمُهْلَكِينَ وَ كُلُّكُمْ عَاصٍ لِأَمْرِي غَيْرُ مُسْتَمِعٍ قَوْلِي فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُكُمْ مِنَ الْحَرَامِ وَ طُبِعَ عَلَى قُلُوبِكُمْ وَيْلَكُمْ أَ لاَ تُنْصِتُونَ أَ لاَ تَسْمَعُونَ فَتَلاَوَمَ أَصْحَابُ عُمَرَ بْنِ سَعْدٍ بَيْنَهُمْ وَ قَالُوا أَنْصِتُوا لَهُ. فَقَامَ الْحُسَيْنُ  عليه السلام ثُمَّ قَالَ تَبّاً لَكُمْ أَيَّتُهَا الْجَمَاعَةُ وَ تَرَحاً أَ فَحِينَ اسْتَصْرَخْتُمُونَا وَلِهِينَ مُتَحَيِّرِينَ فَأَصْرَخْتُكُمْ مُؤدِّينَ مُسْتَعِدِّينَ سَلَلْتُمْ عَلَيْنَا سَيْفاً فِي رِقَابِنَا وَ حَشَشْتُمْ عَلَيْنَا نَارَ الْفِتَنِ خَبَأَهَا عَدُوُّكُمْ وَ عَدُوُّنَا فَأَصْبَحْتُمْ إِلْباً عَلَى أَوْلِيَائِكُمْ وَ يَداً عَلَيْهِمْ لِأَعْدَائِكُمْ بِغَيْرِ عَدْلٍ أَفْشَوْهُ فِيكُم... .»

 

[11] ـ اصل روايت پيدا نشد ولى در اين زمينه اميرالمومنين  عليه السلام مى فرمايد:

غرر الحكم: 157، حديث 2959؛ «طلب الجنة بلا عمل حمق.»

 

[12]ـ بقره 2 : 35؛ «و گفتيم : اى آدم ! تو و همسرت در اين بهشت سكونت گيريد.»

 

[13] ـ اعراف 7  22؛ «بى ترديد شيطان براى شما دشمنى آشكار است؟!»

 

[14]ـ بقره 2 : 35؛ «و به اين درخت نزديك نشويد.»

 

[15] ـ المصباح للكفعمي: 601 (دعاء السحر لعلي بن الحسين  عليه السلام)؛ بحار الأنوار: 95/93، باب
6، حديث 2؛ «عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ أَنَّهُ قَالَ كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمَا يُصَلِّي عَامَّةَ لَيْلَتِهِ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ فَإِذَا كَانَ السَّحَرُ دَعَا بِهَذَا الدُّعَاءِ إِلَهِي لاَ تُؤدِّبْنِي بِعُقُوبَتِكَ ... اللَّهُمَّ إِنَّكَ أَنْزَلْتَ فِي كِتَابِكَ الْعَفْوَ وَ أَمَرْتَنَا أَنْ نَعْفُوَ عَمَّنْ ظَلَمَنَا وَ قَدْ ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا فَاعْفُ عَنَّا فَإِنَّكَ أَوْلَى بِذَلِكَ مِنَّا وَ أَمَرْتَنَا أَنْ لاَ نَرُدَّ سَائِلاً عَنْ أَبْوَابِنَا وَ قَدْ جِئْتُكَ سَائِلاً فَلاَ تَرُدَّنَا إِلاَّ بِقَضَاءِ حَوَائِجِنَا وَ أَمَرْتَنَا بِالاْءِحْسَانِ إِلَى مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُنَا وَ نَحْنُ أَرِقَّاؤكَ فَأَعْتِقْ رِقَابَنَا مِنَ النَّار... .»

 

[16] ـ اعراف 7  23؛ «پروردگارا ! ما بر خود ستم ورزيديم ، و اگر ما را نيامرزى و به ما رحم
نكنى مسلماً از زيانكاران خواهيم بود .»

 

[17] ـ حبيب چايچيان حسان.

 

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه