جوانى در خانه بود، همسايه او آمد و درب خانه را زد، گفت: جوان، تو متدين، باتربيت و خوب هستى، مىخواهم سفرى چند ماهه بروم. كنيزى دارم كه به او علاقه زيادى دارم، مىخواهم او را نزد تو به امانت بگذارم تا وقتى كه برگشتم، كنيز را از تو سالم تحويل ...