ترجمه نهج البلاغه، ص: 179
135 از سخنان آن حضرت است
وقتی بين آن حضرت و عثمان مشاجره ای درگرفت. مغيرة بن اخنس به عثمان گفت: من در برابر او برای دفاع از تو كافی هستم. حضرت به او فرمود:
ای فرزند طرد شده نسل بريده، و فرزند درختی كه ريشه و شاخه ندارد، تو خود را هماورد من می دانی؟! سوگند به خدا كه خدا، عزيز نكرده آن انسانی را كه تو يارش باشی، و بر پا نمی ايستد آن كه تو او را به پا داری. از اين مجلس بيرون شو، خدا خير را از تو دور كند، و كوششت را به نهايت برسان، كه خدا تو را مشمول رحمت نگرداند اگر بر من رحم كنی!
136 از سخنان آن حضرت است
درباره بيعت خود
بيعت شما با من حادثه ناگهانی نبود، و برنامه من و شما يكی نيست، من شما را برای خدا می خواهم، و شما مرا برای خود می خواهيد! ای مردم، مرا در راه سركوبی نفس سركش خود ياری كنيد، به خدا قسم داد ستمديده را از ستمكار می گيرم، و افسار ستمكار را می كشم تا به آبشخور حق وارد سازم گرچه به آن ميل نداشته باشد.