فارسی
شنبه 10 شهريور 1403 - السبت 24 صفر 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عبرت های روزگار، ص: 190

مَلَكاً انَّ حُكْمِ فِی اهْلِ السَّماءِ وَاهْلِ الارضِ لَواحِدٌ وما بَيْنَ اللَّه وَبَيْنَ اللَّه وَبَيْنَ احَدٍ مِنْ خَلْقِهِ هَوادَة» «1» از آن رفتار كه خداوند با ابليس داشت عبرت بگيريد. آن همه اعمال نيكويش را باطل گردانيد و آن همه سعی و كوشش او را بی ثمر ساخت. با آنكه شش هزار سال خدا را عبادت كرد، چرا كه يك ساعت تكبر ورزيد. بعد از ابليس چه كسی ممكن است كه از اين گونه نافرمانی ها در برابر ذات احديت در امان ماند؟ هرگز خداوند انسانی را به بهشت نمی برد كه مرتكب عملی شده باشد كه مَلَكی را به سبب آن از بهشت رانده است. حكم خداوند بر اهل آسمان ها و مردم روی زمين يكسان است، و ميان خدا و هيچيك از بندگانش دوستی خاصی وجود ندارد.

راستی، انسانی كه از همه سو حاجت مند است از چه رو در شيپور كبر می دمد؟

چند حرف طمطراق و كار و بار

كار و حال خود ببين و شرم دار

كبر زشت و از گدايان زشتتر

روز سرد و برف و آنگه جامه تر؟

چند دعوی و دَم و باد و بُروت

ای ترا خانه چو بَيْتُ العنكبوت «2» ما نه تنها از كبر و خودبزرگ انگاری پرهيز شده، بل از همنشينی با كسانی كه خويش را به اين آلودگی آلوده اند نيز منع شده ايم.

دَد و ديوند خودبينان مغرور

همان بهتر كه ديو و دَد نبينی «3» پس از آنكه علامه، شش سال تمام، خواجه را شاگردی كرد، و دروس خود را به پايان برد به سرزمين عراق و به شهر حِلّه بازگشت. و نخست به ديدار

______________________________
(1) نهج البلاغه، خطبه 192.

(2) مثنوی معنوی، دفتر اول، بيت 2317 تا 2319.

(3) ملك الشعراء بهار، متوفی 1330 شمسی.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^