فارسی
دوشنبه 09 مهر 1403 - الاثنين 25 ربيع الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عقل: كليد گنج سعادت، ص: 213

امام صادق، عليه السلام، نقل كرده اند كه بسيار شنيدنی است. می فرمايند:

حضرت ابراهيم، عليه السلام، يك بار به ملك الموت گفت: تو با شكل اصلی خودت جان مردم را می گيری؟ گفت: نه، وضع خود مردم، شكل مرا در زمان مرگشان معين می كند. پرسيد: برای انسان های منهای خدا به چه شكلی در می آيی؟ گفت: تو طاقت ديدن آن را نداری، پس، از اين موضوع درگذر!

ابراهيم قهرمان توحيد است. بت شكن است و كسی است كه بينی نمروديان را به خاك ماليده و خداوند در حق او فرموده است:

«و كذلك نری إبراهيم ملكوت السماوات و الارض و ليكون من الموقنين». [11]

و اين گونه فرمانروايی و مالكيّت و ربوبيّت خود را بر آسمان ها و زمين به ابراهيم نشان می دهيم تا از يقين كنندگان شود.

چگونه ممكن است چنين كسی طاقت ديدن چنين چيزهايی را نداشته باشد؟ بر همين اساس، حضرت به ملك الموت اصرار كردند كه آن چهره را ببينند. حضرت عزرائيل گفت: تو طاقت آن را نداری، اما حالا كه اصرار می كنی اطاعت می كنم! ابراهيم هنوز قيافه ملك الموت را درست نديده بود كه از مهابت آن غش كرد و به حال مرگ افتاد.

اين تازه ديدن ملك الموت است. بعد از آن، عالم برزخ است و هيولای عجيب و غريب اعمال بد و اخلاق رذيله. بعد، محشر برپا می شود و پرونده و دادگاه و ميزان و صراط و هفت طبقه جهنم و ...

خدا هم كه در قرآن در بيان جهنم و بيدار كردن مردم از خواب غفلت سنگ تمام گذاشته است. می ماند قلب ما كه اين قدر قوی است كه اصلا نمی ترسد، چون اگر می ترسيد از آنچه عامل عذاب بود فرار می كرديم!

به هر حال، فردی كه از عذاب برزخ نمی ترسيد و از انبيای اولو العزم بود به آن حال مبتلا شد. بعد از آن كه حضرت به هوش آمد پرسيد:




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^