فارسی
يكشنبه 11 شهريور 1403 - الاحد 25 صفر 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

نسيم رحمت، ص: 224

زيرا كه نور طالب و عاشق نور است.

شما جوانان عزيز اگر می بينيد نسبت به دختران هرزه و هر جايی و نامحرم نفرت و انزجار داريد از آنروست كه هنوز به ظلمت مبتلا نشده ايد در نتيجه ظلمت برای شما هيچگونه كشش و جاذبه ای ندارد.

و شما دختران عفيف و با عفاف نيز اگر به دنبال به نور افكندن جوانان نيستيد از آنروست كه در نور به سر می بريد و جز نور چيزی برای شما جاذب و جذاب نيست.

وقتی كه آدم و حواء در اين عالم ظلمانی فرود آمدند بر خاك عرفات نشستند، و ناآرام و بی قرار به زاری و التجاء پرداختند، كه:

«رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا» «1»

خدايا، ما خود بر خود ستم كرده ايم.

ما خود، خود را تاريك كرده ايم.

نگفتند: خدايا تو ما را تاريك نمودی، چون می دانستند و باور داشتند كه او زيبايی و جمال و نور مطلق است.

راستی كه آدم و حواء چقدر ادب كردند و چقدر با ادب با خداوند سخن گفتند.

در راه خدا جمله ادب بايد بود «2»

ای مردم، ای بچه های آدم! اين ادب را از پدر و مادر نخست خود فرا گيريد، كه ادب زيباترين ارث است.

«لامِيراثَ كالْأدَب»

يكی از بچه ها و فرزندانی كه از اين پدر و مادر ادب را به ارث برد جناب حر بن يزيد رياحی است.

او يك لحظه به خود آمد و با خود گفت وقتی كه بهشت هست چرا جهنم؟

______________________________
(1) اعراف/ 23.

(2) نقشبند دهلوی.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^