نسيم رحمت، ص: 356
به ظاهر زيبا، فريبا، جذاب و بلند آوازه است، و ديگری نيز برای اهل ظاهر، ظاهری خوفناك و هول انگيز و زشت و كريه و قابل انكار دارد، ولی هيچيك از اين دو غلام، ظاهری موافق با باطن خود ندارد.
آن غلامی كه ظاهری زيبا و خوش منظر دارد دنياست، ولی همين دنيا در درون خود فنا و زوال و نابودی را با خود دارد، و هرگز نپاييده و نمی ماند، همچنانكه برای ديگران نمانده و نپاييده است.
ای ديده اگر كور نه ای گور ببين |
وين عالم پر فتنه و پرشور ببين |
|
شاهان و سران و سروران زير گِلند |
روهایِ چو مَه در دهن مور بين «1» |
|
اساساً، اگر پای نيستی، نابودی و مرگ در ميان نبود، هيچكس آنچه اكنون به چنگ دارد، در دست نداشت.
سفيران چندين پادشاه در حضور انوشيروان بودند، و انوشيروان خواست شَأن و منزلت بوذرجمهر و ميزان دانش و فضيلت ايشان را بر آنان نيز آفتابی و نمايان سازد، از اين رو از وی پرسشی نموده و گفت: جناب بوذرجمهر، در نگاه شما آنچه در اين دنيا با فضيلت تر از هر چيز ديگر است، چيست؟ و بوذرجمهر بی درنگ گفت: سه چيز، يكی زن، و آن ديگری مرگ، و سومی نيز احتياج.
پرسيد: چرا؟ به پاسخ گفت: اگر زن نبود پادشاهی همچون تو كجا پديد می آمد؟ و اگر مرگ نبود اين دولت و ملك چگونه از پدر به تو می رسيد؟ و اگر احتياج نبود حكيمی چون من كجا كمر به خدمت تو می بست؟
بنابراين؛ آنچه موجب دست به دست شدن دولت و اقبال دنيا می شود همين فناء و زوال و مرگ است. و به ديگر سخن محكمترين برهان بر ناپايداری و ناماندگاری دنيا همين چيزهايی است كه در دسترس و اختيار ماست.
______________________________ (1) خيام.