نسيم رحمت، ص: 358
راستی، وقتی كه مرگ از ما غافل نيست چرا ما از آن باشيم.
و ما كه نسبت به هيچ چيز غافل نيستيم، چرا از مرگ در غفلت به سر ببريم.
آيا گمان داريم كه می توانيم با آن كنار آييم؟!
يا گمان داريم كه بر آن فاتح و پيروز می شويم؟!
اگر پيروزی بر مرگ برای آدميان ميسور و ميسر بود هيچيك از سركشانِ گذشته عالم، چهره در نقاب خاك نداشتند.
راستی كجايند سركشان و فرزندان سركش ايشان؟!
«ايْنَ الْجَبابِرَة وَابْناءُ الْجَبابِرَة» «1»
كجايند آنها كه گفتند: چه كسی از ما نيرومندتر و جمعيتش از ما بزرگتر و افزونتر است؟
«ايْنَ الَّذِين قالُوا مَنْ اشَدُّ مِنَّا قُوَّةً وَاعْظَمُ جَمْعاً» «2»
كجايند آنها كه لشكرها را منهزم و فراری ساختند و به هر سو روانه می شدند هزاران سوار و نيرو به همراهی ايشان رهسپار می شد!
«ايْنَ الَّذِيْنَ هَزَمُوا الجُيُوشَ وَسارُوا بِالالَوفِ» «3»
كجايند آنها كه كوشا بوده، و آماده و مهيا ساخته، و در تلاش و كوشش هيچ كوتاهی نكردند؟
«ايْنَ مَنْ سَعَی واجْتَهَد وَاعَدَّ وَاحْتَشَد» «4»
و كجايند آنان كه بنا نموده و محكم كردند، و فرش نموده و گستردند، و گرد آورده و آماده ساختند؟
«ايْنَ مَنْ بَنَی وَشَيَّدَ وَفَرَشَ وَمَهَّدَ وَجَمَعَ وَعَدَّد» «5»
______________________________ (1) غرر الحكم ودرر الكلم، آمدی، 2/ 351.
(2) غرر الحكم ودرر الكلم، آمدی، 2/ 356.
(3) غرر الحكم ودرر الكلم، آمدی، 2/ 358.
(4) غرر الحكم ودرر الكلم، آمدی، 2/ 358.
(5) غرر الحكم ودرر الكلم، آمدی، 2/ 359.