نسيم رحمت، ص: 87
«وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَرَحْمَةٌ» «1»
رهاورد وحی
و عسل، بر اساس آيات كتاب حكيم، رهاورد وحی است، چرا كه زنبور آنچه می كند نه خودسرانه بلكه با الهام خداوندی است، و اين الهام در جای جای حيات و زندگی اين مخلوق شگفت انگيز، ردِّ پا دارد.
زنبور، اگر خانه ساخته و يا خانه در كوه می سازد، و يا آنگونه دقيق و با ظرافت ساخت و ساز می كند، و يا اگر بر گل ها نشسته و شهدها را نوش واز آن در كارخانه تن عسل پديد می آورد، و... تمامی مطابق وحی و فرمان خداوند است.
«وَأَوْحی رَبُّكَ إِلَی النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذي مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً» «2»
و اين حقيقت نيز مشابهتی بسيار با قرآن مجيد دارد كه بر زبان رسول مكرم جاری شده است، كه هرگز از سر هوا و هوس نبوده، بلكه جز وحی خدای حكيم و متعالی نبوده است.
«ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوی * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحی » «3»
و اساساً، اگر پای وحی در ميان نبود چگونه ممكن بود كه انسانی كه خود همانند ديگر انسان ها بشر است، سخنانی اينگونه جاودان و ماندگار بر زبان براند؟!
و كسانی كه گمان می برند قرآن دور از وحی بود، و تمامی سخنان شخص پيامبر می باشد، درست به كسی می مانند كه زنبور عسل را از وحی منها نموده، و آنچه می كند و پديد می آورد به خود آن نسبت دهند، و بگويند: كار همين حيوان است و بس.
و اگر كسی چنين بينديشد خود نيز حيوان است زيرا كه بسيار محدود
______________________________ (1) اسراء/ 82.
(2) نمل/ 68.
(3) نجم/ 3- 4.