نسيم رحمت، ص: 341
اين سرايی است كه البته خلل خواهد يافت |
خنك آن قوم كه در بند سرای دگرند «1» |
|
و نشان ايمان و يقين به آخرت آنست كه انسان نسبت به دنيا دلبستگی نداشته و از آن روی گردان باشد.
«مَنْ ايْقَنَ بِالاخِرَةَ اعْرَضَعَنِ الدُنيا» «2»
از اين رو، هيچگاه حريصانه نسبت به هيچ چيز دنيا نظر ندارد، و نه با وَلَع و طمع چيزی از آن را تعقيب كرده و خواهان می شود.
«مَنْ ايْقَنَ بِالاخِرَة لَمْ يَحْرِصْ عَلَی الدُنيا» «3»
كسی كه يقين به روز جزا دارد بر دنيا حرص نمی ورزد.
و در حقيقت حرص ايشان تمامی مصروف آخرت است، و نسبت به همه چيز آن طامع و حريص خواهد بود، و البته به آنها نيز دست خواهد يافت.
«مَنْ حَرَصَ عَلَی الآخِرَة مَلِكَ» «4»
كسی كه برای رسيدن به آخرت حرص ورزد مالك آن گشته و بدان می رسد.
گره ها گشوده می شوند
البته حرص نسبت به آخرت، و نيز رو گردانی نسبت به دنيا، موجب آن نمی شود كه دنيا نيز نسبت به انسان پشت كرده و روی گردان شود، بلكه دنيا خود، زبونانه، به دنبال چنين كسی راه افتاد، و از اين رو گره های مادی و دنيای وی نيز به آسانیِ تمام خواهد گشوده.
«عَلَيْكَ بِالاخِرَة تَأتيكَ الدُّنيا صاغِرَة» «5»
______________________________ (1) سعدی.
(2) كسی كه يقين به آخرت دارد از دنيا روی بگرداند. غرر الحكم و درر الكلم، آمدی، 5/ 291.
(3) غرر الحكم و درر الكلم، آمُدی 5/ 260.
(4) غرر الحكم و درر الكلم، آمدی 5/ 294.
(5) بر تو باد به آخرت و عمل برای آن زيرا دنيا زبونانه نزد تو خواهد آمد. غرر الحكم و درر الكلم، آمدی 4/ 284.