نسيم رحمت، ص: 120
و در اين صورت است كه انسان پاك شده و ميل به بالا رفتن را پيدا كرده و در جهت آن می كوشد.
«إلَيْهِ يَصْعَدُ الكَلِمُ الطَّيِّب» «1»
باری، وقتی كه جان آدمی پاك شده و محل الوهيت و نيز عمرش عشق حضرت حق باشد لاجرم ميل به بالا شدن پديد خواهد آمد، و تنها خدا می داند كه در اين صورت انسان تا كجا اوج خواهد گرفت.
پيامبر پاك و با كرامت اسلام كنار بستر خديجه نشسته، و خديجه نيز در آستانه ارتحال و پيوستن به ملكوت بالا بود. پيش از آنكه آن حادثه جانكاه رخ دهد دختر خردسال خود، فاطمه را به آغوش گرفت و به خانه عموی خود حضرت ابوطالب برد، و آهسته فرمود: عمو جان! چيزی به مرگ مادرش نمانده است، و من هيچ دوست ندارم كه شاهد مرگ مادر باشد، از اين رو می خواهم پيش شما بماند.
و آنگاه شتابان بازگشت و خود را به بستر خديجه رسانيد. بستری كه از ليف خرما و در اتاقكی محدود، زير سقفی گلين جای داشت، و اين تمام ثروت و سرمايه بانويی بود كه روزی از ثروتمندترين مردم روزگار خود بوده است. ولی از آن همه، جز همين مقدار اندك، همه را در راه خداوند خرج و صرف نمود.
آری، وقتی انسان بالا بيايد دست به جيب خواهد شد و خرج خواهد كرد. وگرنه تا انسان در بالا قرار نگيرد كجا حاضر است خيری و منفعتی به كسی برساند.
همچنانكه دانه سيب اگر در خاك بماند و بالا نيايد كجا می تواند ديگران را با ثمرات انبوه و بسيار خود ميزبانی كند.
و خديجه بالا آمده بود، و از اين رو چون ابر بهاران می باريد، و همه را از ثروت خود بهره ور می ساخت.
حال همين خديجه در حال احتضار و در آستانه مرگ است، ولی زار زار
______________________________ (1) فاطر/ 10.