فارسی
دوشنبه 17 ارديبهشت 1403 - الاثنين 26 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

برپایی اسلام ناب در عصر ظهور و تأثیرات آن


روزگار امام دوازدهم - سخنراني سوم - شعبان 1435 - حسینیه دبیرستان رستگاران - 24.12 MB -

تحقق اسلام ناب و کامل در عصر ظهورضرورت دانستن احوالات زمان ظهورالف) درس از آثار مردم آن روزگار ب) پیدایش امید و آرزو حل‌شدن گره‌های زندگی مردم در عصر ظهورنحوهٔ حسابرسی در آخرتتعلق‌گرفتن ثواب اعمال به نیت‌هافرمایش خداوند متعال در مورد ذبح اسماعیل(ع)برترین عمل امتانواع حسابرسی‌ها در قیامتانسان‌های دارای حساب یسیرحسابرسی افراد دارای حساب‌های یسیرانتظار فرج، فرصت استثنایی برای مردمچگونگی حسابرسی گناهانآثار عمل به قرآن در عصر ظهورسرازیرشدن نعمت الهی در عصر ظهورضمانت خداوند در معاملات مومنشیعه‌شدن یک مسیحی در آخر عمرجایگاه نیت در حسابرسی اعمالدعای پایانی

بسم الله الرحمن الرحیم

«الحمدلله رب العالمین الصلاة و السلام علی سید الانبیاء المرسلین حبیب إلهنا و طبیب نفوسنا أبوالقاسم محمد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین»

 

تحقق اسلام ناب و کامل در عصر ظهور

در هر جلسه با توفیق خداوند، بنا بر این است که یکی از نکات بسیار مهم روزگار امام دوازدهم(عج) مطرح شود. در روایاتمان بیان شده است که اسلامی که خدا برای پیامبر(ص) فرستاده (همهٔ قرآن، این اسلام است) و مسائلی که پیامبر عظیم‌الشأن در کنار قرآن در طول ۲۳ سال بیان کرده‌اند (اسلام به تعبیر قرآن، کامل و نعمت تمام)، در روزگار امام دوازدهم(عج) کاملاً عملی می‌شود؛ چیزی از آیات اعتقادی، عملی و اخلاقی قرآن و آنچه که پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(علیهم السلام) برای مردم بیان کرده‌اند، تعطیل نمی‌ماند.

اقتصاد در این عصر، اقتصاد قرآن و اهل‌بیت می‌شود؛ نظام خانواده، نظام قرآن و اهل‌بیت می‌شود؛ معاشرت، معاشرت قرآن و اهل‌بیت می‌شود؛ ازدواج‌ها، ازدواج قرآن و اهل‌بیت می‌شود که به طلاق نمی‌خورد؛ چون از اول صحیح و هماهنگ با قرآن و اهل‌بیت است. آنچه خدا در قرآن نهی کرده، در آن روزگار کاملاً تعطیل است؛ چون اگر این نباشد، «يَملَأ اللّهُ به الأرضَ قسطاً و عدلاً»[1] معنی پیدا نمی‌کند. روان، عقل، اقتصاد، سیاست و حکومت مردم عدالت و حق است، روابط تمام زنان اهل ایمان با زنان، براساس مهرورزی است و روابط تمام مردان مؤمن که در همهٔ جهان هستند، مهرورزی است. در‌واقع، ما در آن روزگار بخیل، حسود، حریص، متکبر و متجاوز نداریم؛ چون اگر داشته باشیم، «يَملَأ اللّهُ به الأرضَ قسطاً و عدلاً» محقق نمی‌گردد.

 

ضرورت دانستن احوالات زمان ظهور

ممکن است بفرمایید که شاید ما آن روزگار را نبینیم، پس دانستن اینکه در آن روزگار مرد و زن، قرآنی و اهل‌بیتی هستند و سفرهٔ تمام مکتب‌ها جمع می‌گردد و باطل نابود می‌شود (همان‌طور که قرآن می‌فرماید: «وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا»[2] باطل رفتنی و نابودشدنی است)، به چه دردی می‌خورد؟

دانستن اوضاع آن روزگار (اگر آن روزگار را نبینیم)، برای ما دو منفعت دارد:

 

الف) درس از آثار مردم آن روزگار 

اینکه آثار مردم آن روزگار برای ما درس است. اگر آنها را ندیدیم، می‌توانیم اخلاقشان، اعمالشان و عقایدشان را به‌عنوان درس انتخاب کنیم؛ مثلاً می‌گوییم در آن روزگار که روزگار عدالت است، بخیل وجود ندارد، معلوم می‌شود که بخل ظلم به خود است و آدم با بخل، درهای رحمت خدا را به روی خود می‌بندد. این بخل می‌تواند در مال، علم، آبرو یا مقام باشد؛ مثلاً یک مقامی در اختیار من قرارداده شده است، اما من از این مقام برای حل مشکلات احدی استفاده نمی‌کنم؛ یا پولی در اختیار من است و فقیر و یتیم زیاد است، مشکل و خلأ هم در زندگی مردم زیاد هست و من می‌توانم در حد خود همهٔ کارهای خیر را با پولم انجام دهم، اما نمی‌دهم. این، عامل بسته‌شدن درهای رحمت به روی من و ظلم به دیگران هم هست. 

یک فایدهٔ یاد آن روزگار این است که همه‌چیز آن روزگار برای ما درس مثبت است؛ چون در آن روزگار تمام ارزش‌های انسانی از حالت شکوفه و دانه‌بودن درمی‌آید و می‌شکافد و تمام استعدادهای انسان گل می‌کند و میوه می‌دهد. 

 

ب) پیدایش امید و آرزو 

منفعت دیگر این است (این منفعت در جای خودش خیلی مهم است) که من با شنیدن وضع آن زمان حال آرزو و امید برایم پیدا می‌شود. به آن روزگار امید می‌بندم که شاید آن را درک کنم و در کنار حکومت امام دوازدهم(عج) آن‌گونه باشم. زمانی‌که آدم یاد مردم آن روزگار می‌کند، امید می‌بندد و علاقه‌مند می‌شود که این امیدش در همهٔ جهان تحقق پیدا کند.

 

حل‌شدن گره‌های زندگی مردم در عصر ظهور

این همان حقیقتی است که وجود مبارک رسول خدا(ص) فرمودند: «أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الفَرَجِ».[3] من که در این روزگار زندگی می‌کنم، همه‌چیز زندگی این هفت میلیارد نفر گره خورده است و در بسیاری از امور به بن‌بست رسیده‌اند؛ به قول قرآن در سورهٔ یونس، گره‌های ناگشودنی و مشکلاتی دارند که کسی نیست آنها را حل کند. من با شنیدن داستان پاک زندگی مردم روزگار امام دوازدهم(عج)، طبیعتاً این آرزو برایم پیدا می‌شود که ای کاش مردم این زمان هم مانند آن زمان بودند! همین آرزو (ای کاش گشایش الهی و معنوی در زندگی تک‌تک این شش‌هفت میلیارد نفر پیدا می‌شد یا اگر الآن پیدا نشود، ایشان بیاید و مشکل این چند میلیارد نفر را حل کند) باعث می‌شود که به تعداد مردمی که آرزوی حل مشکلات آنها را دارم، ثواب می‌برم؛ خودم که نمی‌توانم حل کنم.

 

نحوهٔ حسابرسی در آخرت

 این نکته در روایات ماست و این روایت را برای نمونه می‌خوانم (انسان را خیلی شاد می‌کند)؛ ائمهٔ ما می‌فرمایند: «منْ هَمَّ بِحَسَنَةٍ وَ لَمْ يَعْمَلْهَا»[4] یا «و لا يَعْمَلُهَا»[5] کسی‌که نیت خوبی در باطنش است؛ مثلاً این نیت را دارد که اگر من هم ثروتمند بودم، ده مدرسه مثل مدرسهٔ رستگاران می‌ساختم و در اختیار کارگردانان این مؤسسه می‌گذاشتم. با این ده مدرسه، حداقل سه‌هزار نسل دست‌نخوردهٔ کلاس اول بیایند و در این محیط تربیت شوند و در آینده سه‌هزار مؤمن وارد جامعه شود که با زن مؤمنه ازدواج کند و بچه‌اش مؤمن از آب دربیاید؛ ولی پول ندارم که ده تا آجر برای مدرسه الهی بخرم. نه یک امام، نه دو امام، چند امام ما (روایات هم در جلد دوم اصول کافی عربی است) می‌فرمایند: خدا همان نیت عملی‌شده در نامهٔ عملش می‌نویسد؛ یعنی آن ده تا مدرسه، سه‌هزار مؤمن‌شده و سه‌هزار تا عالم‌شده را می‌نویسد. چه‌بسا بعضی‌ها از این روایات خبر ندارند، در قیامت وقتی پرونده‌شان را می‌خوانند، می‌بینند یک لانهٔ مرغ هم نساخته‌اند؛ اما ده مدرسه و سه‌هزار آدم تربیت‌شدهٔ به‌تربیت دین پایشان نوشته‌شده است. می‌گویند: خدایا! این پرونده برای ماست یا برای کس دیگر است که در دست ما آمده؟ می‌گویند: این پرونده خودت است برای آن نیتی که داشته‌ای.

 

تعلق‌گرفتن ثواب اعمال به نیت‌ها

خیلی‌ها نیت‌های خوبی دارند، اما زمینه پیاده کردنش را ندارند و نمی‌توانند. کسی در جنوب شرقی ایران است که با خرج خودش، سالی صد نفر را با زن و بچه‌شان کربلا می‌فرستد؛ هزینهٔ اتوبوس، شام و ناهار و هتل‌، رفت و برگشتشان را می‌دهد. آن‌وقت در آنجا (من آن منطقه رفته‌ام) بعضی‌ها حسرت می‌خوردند و می‌گفتند: ای کاش ما هم مثل این شخص صد تا، دویست تا، هزار تا را می‌توانستیم زیارت ابی‌عبدالله(ع) بفرستیم! ائمهٔ ما می‌فرمایند: هر چند نفری که نیت کرده‌اند، ولو یکی را هم نمی‌توانند بفرستند، در نامهٔ عملشان می‌نویسند. 

 

فرمایش خداوند متعال در مورد ذبح اسماعیل(ع)

بد نیست بپرسید که برای این روایت، مدرک قرآنی هم داریم که دل ما قرص‌تر شود؟ بله. مدرک قرآنی هم داریم (من آن‌قدر با قرآن و روایات سر‌و‌کار داشته‌ام که هر روایتی را بخوانم، سریعاً در ذهنم چراغ مدرک قرآنی آن هم روشن می‌شود): «يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ»[6] حرف ابراهیم است. خواب انبیا با بیداری یکی است؛ چون ما در آیات و روایات زیادی داریم که انبیا بعضی از مسائل را در خواب می‌گرفتند؛ مثلاً پیغمبر اکرم(ص) تا سال هفتم هجرت (به قول ما تهرانی‌ها) دلش برای رفتن به مکه لک می‌زد و ایشان را راه نمی‌دادند. هفت سال در فراق کعبه و مسجد‌الحرام می‌سوخت؛ ولی در خواب، رفتن به این سفر را به او ارائه کردند. ابراهیم(ع) به اسماعیل(ع) سیزده‌چهارده ساله گفت: «يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ» پسرم، من در خواب دستور گرفته‌ام «أَنِّي أَذْبَحُكَ» که سر تو را از بدنت جدا و قربانی‌ات کنم. ابراهیم(ع) دیر بچه‌دار شد و در نود سالگی خدا اسماعیل را به او داد. شما ببینید انسانی که نود سال بچه‌دار نشده است و حالا که بچه‌دار شده (یک بچه بی‌نظیر)، به او می‌گویند این نوجوان چهارده ساله را قربانی کن. این نوجوان چهارده ساله به پدرش گفت: «يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ»[7] عجب بنده‌ای بودند! این می‌گوید: به من امر کردند تو را ذبح کنم. او می‌گوید: معطل من نشو و امر خدا را اطاعت کن. ابراهیم(ع) رفت و کارد را هم زد؛ گلو را نبرید و اسماعیل را زنده برگرداند و «وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ».[8]

کار قربانی انجام نگرفت، ولی خدا بعد از این جریان در آیهٔ شریفه می‌گوید: «إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ»[9] ابراهیم(ع) بچه‌اش را قربانی کرد و ما قبول کردیم؛ یعنی نیتش را قبول کردیم، والا قربانی در بیرون عملی نشد. در یک آیهٔ دیگر خدا به ابراهیم(ع) می‌گوید: «وَنَادَيْنَاهُ أَنْ يَا إِبْرَاهِيمُ (104) قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا»[10] خوابت را عملی کردی؛ یعنی بچه‌ات را در پیشگاه من قربان کردی و تمام شد؛ در‌حالی‌که قربانی نکرده بود، ولی نیتش این بود که امر پروردگار را اطاعت کند و خداوند متعال نخواست آن‌طور شود.

 

برترین عمل امت

یک‌بار دیگر روایت را گوش بدهید: «أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي». این عمل، عمل قلبی است؛ چون قلب هم عمل دارد. «انْتِظَارُ الفَرَجِ» برترین عمل امت من در بین اعمالشان، امید به گشایش است که تمام مشکلات مردم روی زمین حل شود. خودش نمی‌تواند حل کند، اما امیدوار است که امام دوازدهم(عج) بیاید و حل کند. همین امید یا نیت یا خواسته‌ای که دارد، در قیامت که پرونده‌اش را به او می‌دهند، می‌گویند: شما مشکل هفت میلیارد نفر را حل کرده‌ای.

 

انواع حسابرسی‌ها در قیامت

آیات مربوط به حساب‌های روز قیامت خیلی جالب است است؛ چند نمونهٔ آن را برایتان بخوانم.

«فَسَوْفَ يُحَاسَبُ حِسَابًا يَسِيرًا»[11] پروندهٔ بعضی‌ها را در دادگاه‌های قیامت خیلی آسان رسیدگی می‌کنند؛ یعنی رنج نمی‌کشند، اندوه و غصه نمی‌خورند، ناراحت نمی‌شوند و فشار روحی به آنها نمی‌آید. بعضی از پرونده‌ها را  فقط حساب می‌کشند؛ اما بعضی از پرونده‌ها را «حساب عسیر» می‌کشند.  در حقیقت، از اول پانزده سالگی یا برای خانم‌ها از ده سالگی تا آخر عمر، در پروندهٔ تمام عمرش، مو را از ماست می‌کشند؛ طوری که همان اول حسابرسی، خیال آدم حسابی پریشان می‌شود. 

«حساب عسیر»، «حساب یسیر» و «حساب خالی». بعضی‌ها که وارد قیامت می‌شوند، «بغیر حساب» اصلاً پرونده‌ای ندارند که رسیدگی بکنند؛ یعنی قبل از مرگشان حسابشان با خدا پاک پاک شده است. از جمله آِنهایی که قیامت حساب ندارند، امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند: ۷۲ نفر حسین ما هستند.[12]

 

انسان‌های دارای حساب یسیر

آنهایی که حساب دارند، معطلی دارند؛ آنهایی که «حساب عسیر» دارند، بسیار بدبخت هستند؛ آنهایی که «حساب یسیر» دارند، چند نفر هستند؟ از زمان حضرت آدم(ع) تا برپا‌شدن قیامت، اینهایی که حساب یسیر دارند، کم نیستند. من طبق روایاتمان، شما را جزو افرادی می‌دانم که حسابشان «حساب یسیر» است؛ یعنی حساب آسان. خود ما معلوم نیست که وضعمان چه می‌شود؟ به‌نظرم در قیامت یک سؤال از ما می‌شود؛ البته ممکن است ده تا سؤال یسیر از شما بشود، ولی از من روحانی شاید یک سؤال بیشتر نکنند: «لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ»[13] اینهایی که برای مردم گفته‌ای، خودت چرا عمل نکرده‌ای؟ 

 

حسابرسی افراد دارای حساب‌های یسیر

حساب‌های یسیر مثل حساب‌های شما چقدر طول می‌کشد؟ از زمان آدم(ع) تا آخرین نفری که قیامت برپا می‌شود و حساب یسیر دارند (هر چند میلیارد نفر هستند)، پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند که زمان حسابرسی کل اینها به حساب یسیر کمتر از زمان نماز عصر شماست؛ یعنی نماز عصر را شروع کنیم (با این نمازهای برقی که ما می‌خوانیم) و هنوز ما سلام نماز را نداده‌ایم، حساب میلیاردها نفر تصفیه شده و به آنها می‌گویند: بهشت برو. عربی به‌نظرش مشکل آمد که چطور خدا به‌ حساب چند میلیارد نفر رسیدگی می‌کند که زمانش از خواندن یک نماز عصر کمتر است؟ حضرت به او فرمود: پرنده، چرنده، ماهی، موجود زنده و آدمیزاد چقدر داریم؟ چطور پروردگار حساب صبحانه، ناهار و شامشان را دارد و به آنها می‌دهد؟ همین حسابرس در قیامت، حساب می‌رسد.

 

انتظار فرج، فرصت استثنایی برای مردم

به قول خارجی‌ها این روایت «أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ فَرَجِ» برای ما یک پوئن است (عربی‌اش می‌شود فرصت)، ما کاری از دستمان برای این هفت میلیارد برنمی‌آید؛ ولی دلمان هم می‌خواهد که اینها روزگارشان مثل روزگار امام عصر(عج) شود، می‌گوییم: ان‌شاءاللّه او بیاید و این‌گونه بشود یا اگر نیامد، باز هم آرزو داریم همهٔ مردم دنیا بیدار شوند و آدم‌های خوبی شوند. ما نمی‌توانیم همه را بیدار کنیم، اما ثوابش را در پرونده‌مان می‌نویسند. مدرک قرآن برایتان عرض کردم؛ این یقینی است.

 

چگونگی حسابرسی گناهان

یک سؤال دیگر: اگر ما فقط نیت گناه کردیم و عملی نکردیم، آن را چه‌کار می‌کنیم؟ مثلاً من خدای‌ناکرده نیت کرده‌ام صبح از خانه که بیرون می‌آیم، ده تا نامحرم خوشگل را حسابی ببینم، نه فقط چشم بیندازم و کنار بیایم. وقتی بیرون می‌آیم، این کار را نمی‌کنم؛ خجالت می‌کشم و می‌گویم: خدایا! من را می‌ببینی؛ این نیتم را پیاده نمی‌کنم و نامحرم را نگاه نمی‌کنم. ائمه ما می‌فرمایند: تا زمانی که کل نیت‌های گناه، حتی گناهان کبیره از دلتان بیرون نیاید و عملی نشود، کرامت، کرم و آقایی خداوند اقتضا کرده است که هیچ نیت گناهی را پایتان ننویسد.[14] این‌طور نیست که قیامت پرونده را دستمان بدهند و ببینند دو میلیون گناه در آن است و ما به خدا بگوییم که ما این کارها را نکرده‌ایم، بعد به ما بگویند نیتش را کرده‌اید.

هر دو طرف آقایی خداست: نیت خیر می‌کنم و نمی‌توانم عملی کنم، به پایم می‌نویسد؛ اما نیت گناه می‌کنم و زمینه ارتکابش را فراهم نمی‌کنم، پایم نمی‌نویسند. 

 

آثار عمل به قرآن در عصر ظهور

اکنون ببینیم وقتی قرآن در آن روزگار عملی می‌شود، مردم چه می‌شوند و چه زندگی‌ای پیدا می‌کنند و چه لذتی از آن می‌برند و اعمالشان چه آثاری برایشان می‌آورد؟ چه روزگاری می‌شود!

اولاً در روزگار ایشان، هر سال باران به‌موقع و فراوان است، ولی باران عادلانه که سیل نشود و خرابی نیاورد و خیابان‌ها را نابود و کشاورزی را لجن‌مال نکند. آنچه باران می‌آید، به‌موقع و به‌اندازه است. «يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا»[15] باران به‌موقع، مفید و به‌اندازهٔ لازم؛ این باران را مدراری می‌گویند. 

 

سرازیرشدن نعمت الهی در عصر ظهور

«یجْعَلْ لَكُمْ أَنْهَارًا»[16] تمام نهرهای خشک‌شدهٔ کرهٔ زمین پر می‌شود. ببینید در زاینده‌رود سه سال است که بچه‌ها دوچرخه‌بازی می‌کنند و یک قطره آب ندارد. وقتی زاینده‌رود پر از آب است، اصلاً چهره و هوای اصفهان عوض می‌شود و به مردم نشاط می‌دهد. آن روزگار یک‌دانه رودخانهٔ خشک در پنج قاره نمی‌ماند و تمامش پرآب است. آبی که سیل و گِل نیست و تمام خوردنی است. «ماء معین» در قرآن مطرح است؛ در آن روزگار هرجا کلنگ بزنند و چاه بکنند، ماء معین، آب شیرین و خوش‌گوار درمی‌آید.

بازاری‌های زمان امام زمان(عج) به آنهایی که در بازار رفت و آمد می‌کنند، التماس می‌کنند؛ طلافروش می‌گوید: من درآمد نمی‌خواهم، بیا و برای دخترهایت، خانمت و عروست گردن‌بند، انگشتر، گردن‌بند و دست‌بند بردار و پولش را نمی‌خواهم؛ میوه‌فروش می‌گوید: بیا و هرچه دلت می‌خواهد میوه ببر؛ پارچه‌فروش می‌گوید بیا و پارچه ببر؛ یعنی تمام درهای آسمان و زمین آن روزگار باز است: «لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ».[17]

زمان ایشان دیگر دادگستری و نیروی انتظامی نیست؛ چون درون خود مردم دادگستری و نیروی انتظامی است. دیگر دزدگیر و دوربین و قفل الکترونیکی نیست؛ مردم صبح مغازه می‌آیند و ظهر هم برای نماز می‌روند برمی‌گردند، شب هم درها را نمی‌بندند و به خانه‌هایشان می‌روند و صبح می‌آیند؛ چون (شب اول گفتم) مردم آن عصر احساس نیاز به گناه نمی‌کنند. وقتی آدم آرزوی چنین زمانی را داشته باشد، زمانی که گره از کار تمام مردم عالم باز می‌شود، به‌اندازهٔ تمام مردم عالم ثواب و بهره می‌برد.

 

ضمانت خداوند در معاملات مومن

عجب دینی داریم! چقدر این دین پرسود است! قطعه‌ای از اصول کافی برایتان بگویم که امام باقر(ع) دربارهٔ چنین مردمی از قول خدا نقل می‌کنند. این افراد در زمان ما هم وجود دارند؛ اما «وَ قَلِیلٌ مِنْ عِبٰادِی الشَّکور».[18] 

روایت این است: «كُنْتُ لَهُ مِنْ وَرَاءِ تِجَارَةِ كُلِّ تَاجِرٍ»[19] من از بنده‌ام وکالت دارم که به جای همه تاجرهایی که می‌خواهند با او معامله پرمنفعت کنند، برایش زمینه معامله‌های پرمنفعت را جور کنم. این دین ماست. این می‌خواهد جان بکند و این شهر و آن شهر برود و صدتا تلفن بزند، همه را خودم برایش فراهم می‌کنم؛ من بالای همه تاجرها برایش تجارت می‌کنم. این تجارت مادی است؛ تجارت‌های معنوی‌اش خیلی فوق‌العاده است. دین عجیبی داریم؛ مردم دین دارند، ولی اغلب دین‌شناس نیستند. دیندارانِ دین‌شناس کم هستند.

 

شیعه‌شدن یک مسیحی در آخر عمر

یک روایت بگویم (این هم در اصول کافی است): یک نفر مسیحی به نام ابراهیم در مدینه‌ بود که شیعه شده بود و در همان سال هم مستطیع شد که به حج برود. در عرفات محضر وجود مبارک امام صادق(ع) می‌آید (البته زودتر محضر امام آمد و امام فرمود: بیا در عرفات که تو را ببینم) و به حضرت عرض می‌کند: مادری دارم که خیلی پیر است و دیگر از کار افتاده. او مسیحی است، ولی من شیعه شما هستم؛ من با این مادر چگونه رفتار کنم؟ او هم‌کیش و هم‌دین من نیست. امام صادق(ع) فرمودند: مادرت عرق می‌خورد (معلوم می‌شود مسیحی‌های آن زمان هم عرق را حلال می‌دانستند)؟ عرض کرد: نه. گوشت خوک می‌خورد؟ عرض کرد: نه. فرمودند: می‌توانی از ظرف آبش آب بخوری و با غذای پختنی‌اش شریک شوی و ظرفش پاک است؛ نمی‌خواهد چیزی را آب بکشی. از آن خانه هم (اگر آنجا زندگی می‌کنی) نمی‌خواهد بیرون بروی. پیش مادرت باش.

از حج برگشت؛ یکی‌دو روز که گذشت، مادر به پسر گفت: چه شده که رفتار و اخلاقت عوض شده است؟ گفت: مادر، من دیگر مسیحی نیستم. آقایی در مدینه است که متدین به دین او شده‌ام؛ او به من دستور داده که روشم را با تو از نظر محبت و برخورد و رفتاری این‌گونه کنم که می‌بینی. گفت: این آقا پیغمبر است؟ گفت: پیغمبر نیست، اما وصی و جانشین پیغمبر است. گفت: من پایی ندارم که به خانهٔ این آقا بیایم؛ همین الآن برو به او بگو که مادر من هم می‌خواهد از مسیحیت دست بردارد و هم‌کیش شما بشود. به حضرت صادق(ع) گفت، حضرت فرمودند: خودت برو و شهادتین را به او تلقین کن. پسر آمد و مادر شیعه شد؛ غروب نشده مادرش مرد؛ پیر بود دیگر، بین نود و صد بود. خدمت حضرت صادق(ع) آمد و گفت: آقا، مادرم شهادتین را به‌زبان جاری کرد، شیعه شد و مرد. فرمودند: هم‌کیشانت برای کارهایش نیایند، خانم‌های خودمان می‌آیند و مادرت را غسل می‌دهند و کفن و دفنش می‌کنند.

 

جایگاه نیت در حسابرسی اعمال

سؤال این است: خانمی که نود سال یک رکعت نماز نخوانده، یک‌دانه روزهٔ ماه رمضان نداشته و کارهای دیگر شیعه را نداشته است، تکلیف این چیست؟ تکلیف این به زلف نیتش گره می‌خورد؛ چون می‌خواست شیعه شود و نیتش بود که به آیین شیعه عمل کند، اما مهلت نیافت؛ او را به‌عنوان یک شیعه عمل‌کرده حسابش می‌کنند. علاوه بر اینکه خداوند به کافر، مسیحی، مشرک، زرتشتی و لائیک این لطف را کرده است که اگر مسلمان شود، علاوه بر اینکه مردم چشم‌روشنی به او می‌دهند، خدا هم یک چشم‌روشنی به او می‌دهد. چشم‌روشنی خدا این است که کل عبادات قبل مسلمان‌شدنش را می‌بخشد و لازم نیست قضا بکند. این دین ماست. حیف است که آدم بی‌دین شود! خیلی حیف است! برای اینکه اگر آدم بی‌دین شود، تمام درهای این تجارت‌ها به رویش بسته می‌شود؛ یعنی تبدیل به یک موجود تهی‌دست واقعی می‌شود.

 

دعای پایانی

چند آیه قرآن هم باید برایتان بخوانم که در روزگار امام عصر(عج) کاملاً مثل بقیه آیات عملی می‌شود؛ خود شنیدن این آیات هم غیر از داشتن ثواب، لذت روحی هم برای انسان دارد. ان‌شاءالله در جلسهٔ بعد اگر خدا لطف کند و توفیق بدهد.

این آرزو که مثبت است: خدایا! درک زمان وجود مقدس او را نصیب ما بفرما.

اگر اراده‌ات بر این تعلق گرفته که ما آن زمان را نبینیم، ما را جزو منتظران فرج قرار بده! به این معنی که امشب شنیدید، آدم امید حل مشکل هفت میلیارد نفر را داشته باشد و خودش نتواند و هنوز هم ایشان نیامده و مشکل هفت میلیارد نفر را به‌پای آدم، حل‌شده بنویسند ؛ این چه تجارت عظیمی است!

خدایا! وجود مقدس او را دعاگوی ما و زن و بچه‌ها و نسل ما تا قیامت قرار بده.

خدایا! به حقیقت او قسم، تمام گذشتگان ما را ببخش و بیامرز.

اگر گرفتارند، به حق این شب‌های ماه شعبان و صاحب شب جمعه امام زمان(عج)، همه‌شان را از گرفتاری نجات بده!

خدایا! پرچم دینت را به‌دست ما در همهٔ دنیا برافراشته فرما.

خدایا! نفرت از گناه را در ما شدید فرما.

شوق به عبادت را در ما قوی فرما!

 


[1]. کتاب سلیم‌بن‌قیس، ص۱۳۴؛ اثبات الهداة، ج۵، ص۲۳۵.
[2]. سورهٔ إسراء: آیهٔ ۸۱.
[3]. بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۲۵. 
[4]. الکافی (ط ـ اسلامیه)، ج۲، ص۴۲۸: «مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَدِيدٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى جَعَلَ لآِدَمَ فِي ذُرِّيَّتِهِ مَنْ هَمَّ بِحَسَنَةٍ وَ لَمْ يَعْمَلْهَا كُتِبَتْ لَهُ حَسَنَةٌ».
[5]. همان: «عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَيَهُمُّ بِالْحَسَنَةِ وَ لَا يَعْمَلُ بِهَا فَتُكْتَبُ لَهُ حَسَنَةٌ».
[6]. سورهٔ صافات، آیهٔ 102.
[7]. سورهٔ صافات: آیهٔ ۱۰۲.
[8]. سورهٔ صافات: آیهٔ ۱۰۷.
[9]. سورهٔ صافات: آیهٔ ۱۰۵.
[10]. سورهٔ صافات: آیات ۱۰۴ و ۱۰۵: استاد محترم در اینجا دو آیهٔ سورهٔ صافات را در قالب یک آیه و با هم آورده‌اند؛ به این عمل «امتصاص» گفته می‌شود.
[11]. سورهٔ انشقاق: آیهٔ ۸.
[12]. مقتل خوارزمی، ص۲۴۱؛ احقاق الحق، ج۲۷، ص۲۸۶: «اخبرنا الشيخ الامام الحافظ أبو الحسن علي بن أحمد العاصمي، عن شيخ القضاة اسماعيل بن أحمد البيهقي، عن أبيه، حدثنا أبو عبد اللّه الحافظ، أخبرنا خلف بن محمد البخاري، حدثنا صالح بن محمد الحافظ، حدثنا أحمد بن حبان المصيصي، حدثنا عيسى بن يونس السبيعي، عن الأعمش، عن نشيط أبي فاطمة قال: جاء مولاي أبو هرثمة من صفين، فأتيناه فسلمنا عليه، فمرت شاة و بعرت، فقال: لقد ذكرتني هذه الشاة حديثا، أقبلنا مع علي و نحن راجعون من صفين، فنزلنا كربلاء فصلى‌ بنا الفجر بين شجرات، ثم أخذ بعرات من بعر الغزال ففتها في يده ثم شمها، فالتفت إلينا و قال: يقتل في هذا المكان قوم يدخلون الجنة بغير حساب».
[13]. سورهٔ صف: آیهٔ ۲: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ».
[14]. الکافی (ط ـ اسلامیه)، ج۲، ص۴۲۸: «منْ هَمَّ بِسَيِّئَةٍ وَ لَمْ يَعْمَلْهَا لَمْ تُكْتَبْ عَلَيْهِ سَيِّئَةٌ».
[15]. سورهٔ هود: آیهٔ ۵۲: «وَيَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا وَيَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِكُمْ وَلَا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِينَ».
[16]. سورهٔ نوح: آیهٔ ۱۲: «وَيُمْدِدْكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَيَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَيَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهَارًا».
[17]. سورهٔ اعراف: آیهٔ ۹۶: « وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَىٰ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَٰكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ».
[18]. سورهٔ سبأ: آیهٔ ۱۳.
[19]. الکافی (ط ـ اسلامیه)، ج۲، ص۳۳۵: « عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‌ يَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي وَ عَظَمَتِي وَ كِبْرِيَائِي وَ نُورِي وَ عُلُوِّي وَ ارْتِفَاعِ مَكَانِي عَلَيْهِ دُنْيَاهُ وَ شَغَلْتُ قَلْبَهُ بِهَا وَ لَمْ أُؤْتِهِ مِنْهَا إِلَّا مَا قَدَّرْتُ لَهُ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي وَ عَظَمَتِي وَ نُورِي وَ عُلُوِّي وَ ارْتِفَاعِ مَكَانِي لَا يُؤْثِرُ عَبْدٌ هَوَايَ عَلَى هَوَاهُ إِلَّا اسْتَحْفَظْتُهُ مَلَائِكَتِي وَ كَفَّلْتُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِينَ‌رِزْقَهُ وَ كُنْتُ لَهُ مِنْ وَرَاءِ تِجَارَةِ كُلِّ تَاجِرٍ وَ أَتَتْهُ الدُّنْيَا وَ هِيَ رَاغِمَةٌ».

0% ( نفر 0 )
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
کلیپ های منتخب این سخنرانی
سخنرانی های مرتبط
پربازدیدترین سخنرانی ها
قیامت نیت امام زمان(عج) حسابرسی

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^