و نیز [ازدواج با] زنانِ شوهردار [از هر ملت و قومی، بر شما حرام است]، مگر زنانی [غیر مسلمان] که [به سبب جنگ با شوهرانِ کافرشان از طریق اسیرشدنشان] مالک آنان شدهاید، [این] قانونِ خداوند است که بر شما مقرّر شده [؛ زیرا اسارت، بر اساس حکم حق به منزلۀ طلاق است.] به جز این زنان [که حُرمت ازدواج با آنان بیان شد]، دیگر زنان با پرداختن بخشی از اموالتان [به عنوان مَهریه و هزینههایی غیر آن] بر شما حلالند، درصورتیکه قصدتان ازدواج با آنان باشد نه زِنا. از هر یک از زنان که با ازدواجِ موقت برخوردار شوید مَهریهاش را به عنوان واجبِ مالی بپردازید! و در آنچه پس از تعیین مَهریه [نسبت به کم و زیادکردنِ آن، یا کاستن و زیادکردن مدت] با یکدیگر توافق کردید باکی بر شما نیست؛ [وضع قوانین و احکامِ آسان، برای این است که] خداوند همواره دانا و حکیم است (٢٤) از شما کسی که به سبب تنگدستی نتواند با زنان آزادِ باایمان ازدواج کند پس با کنیزان جوان مؤمنی که در اختیار شما مسلمانانند [پیمان ازدواج ببندد]، [اقرار به ایمان از سوی کنیز برای مشروعیت ازدواج با او کافی است،] خداوند به ایمان شما [در اینکه ظاهری یا باطنی است] داناتر است، شخص آزاد و کنیز اعضای یک پیکرند، [لذا در هویت و ارزشِ انسانی یکسانند،] با کنیزان با اجازۀ مالکانشان ازدواج کنید و مَهریۀ آنان را بهطور متعارف به خودشان بپردازید! [مشروعیت این ازدواج مشروط به این است که] قصدِ کنیزان ازدواج باشد نه زِنا، و نه گرفتنِ معشوقِ [نا مشروع] در پنهان. چنانچه کنیزان پس از ازدواج مرتکب زِنا شوند نصف مجازات زنان آزاده بر آنان است. این [ازدواج با کنیز] برای کسی از شما [مناسب] است که بترسد [در برابر غریزۀ جنسی] به مشقّت [و نهایتاً به گناه] دچار شود، البته استقامت شما [در برابر فشار غریزۀ جنسی] بهتر [از ازدواج با کنیزان] است، خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است (٢٥) خداوند اراده دارد [احکامِ حلال و حرامش را] برایتان توضیح دهد، و شما را به روشهای [درست و استوارِ] پیشینیان راهنمایی نماید، و رحمت و آمرزشش را نصیبتان کند، خداوند دانا و حکیم است (٢٦) « 82 »