از آن پیامبران بعضی را بر بعضی برتری بخشیدیم، از آنان کسی است که خدا [بیواسطه] با او سخن گفت، و بعضی از آنان را به مقام و درجاتی بالا برد، و عیسیبنمریم را معجزات روشن دادیم، و او را بهوسیلۀ «روحُالقُدُس» توانایی بخشیدیم، و اگر خدا میخواست ملتهایی که بعد از آنان [در طول قرون و اعصار] وجود داشتند پس از آنکه معجزات و دلایل روشن برایشان آمد با هم نمیجنگیدند، ولی [دربارۀ ایمان و کفر] با هم اختلاف کردند، پس برخی از آنان [با تکیه بر آن دلایلِ روشن] مؤمن شدند و برخی به راه کفر رفتند، [و این اختلاف سبب جنگ شد،] مسلّماً اگر خدا میخواست نمیجنگیدند، [ولی خدا بر آن نیست که انجامدادن یا ترککردنِ کاری را بهاجبار بر بندگانش تحمیل کند؛] امّا آنچه را میخواهد [با حفظ آزادی انسان، از روی حکمت و مصلحت] انجام میدهد (٢٥٣) ای مؤمنان! از آنچه به شما روزی دادهایم انفاق کنید، پیش از آنکه روزی بیاید که در آن نه دادوستدی است، و نه دوستی و نه شفاعتی، و تنها کافران به نعمتهای خداوند ستمکارند (٢٥٤) خداوندِ یکتا که جز او هیچ معبودی نیست، زندۀ جاوید و قائم به ذات است، هیچگاه خوابِ سبُک و سنگین او را فرانمیگیرد، آنچه در آسمانها و زمین است در سیطرۀ مالکیت و فرمانروایی اوست، چه کسی است که جز به اجازه او در پیشگاهش شفاعت کند؟ خداوند آنچه پیش روی مردم میباشد [که مجموع حوادث و جریانات آینده است،] و آنچه پشت سر آنان است [که مجموع اتفاقات گذشته است] میداند، و آنان به چیزی از علم او جز آنچه دانستنش را [برای آنان] بخواهد احاطه پیدا نمیکنند، کرسی [یعنی علم و حکومت و قدرت] او آسمانها و زمین را فراگرفته، و نگهداری آنها بر او دشوار و خستگیآور نیست؛ او بلندمرتبه و بزرگ است (٢٥٥) در دین هیچ اجباری نیست، [بنابراین هرکسی باید با آزادی و اختیار و با بهکارگیری عقل، دین را انتخاب کند؛ زیرا] راه هدایت از ضلالت [بهوسیلۀ وحی و پیامبر و امامِ معصوم] روشن و مشخص شده است، پس هرکس به طاغوت [که هر شیطان فریبنده و بت و هر طغیانگری] کفر بورزد، و به خدا مؤمن گردد، مسلّماً به محکمترین دستگیره، که گسستنی برای آن نیست چنگ زده و خداوند شنوا و داناست (٢٥٦) « 42 »