قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

انديشه در مرگ‏

پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله در جهت تحريك انديشه مردم براى يافتن حقايق و دورى گرفتن از رذايل مى فرمايد:

براى شما ياد مرگ و ديدن مردن ديگران موعظه اى كافى است، به دلالت عقل نسبت به واقعيت هاى، وزادى چون تقوا و شغلى چون عبادت و مونسى چون حضرت اللّه و بيانى هم چون قرآن مجيد، براى بدست آوردن خير دنيا و آخرت اكتفا كنيد.

مسئله حتميت مرگ و انتقال از اين جهان به سراى آخرت، براى هيچ كس قابل ترديد نيست.

ديدن مرگ اشخاص با ديده بصيرت و ياد كردن از مرگ خويش ولى با قدرت تفكر از بهترين عوامل بيدار كننده و وسايل رشد و كمال است.

من شخصى را مى شناختم كه به انواع معاصى آلوده بود، امر به معروف و نهى از منكر در او اثر نداشت، از دين بى خبر و نسبت به هر گناهى، اهل عمل بود.

سال ها او را نديدم، تا در ماه رمضانى، ديدم انسانى با وقار و با تربيت در حالى كه از احوالات الهى بهره مند بود و از ايمان و عمل صالح وجودى سرشار داشت به نزدم آمد و پرسيد: مرا مى شناسى؟ گفتم: نه، گفت: من همانم كه مدتى از عمر گرانمايه را در باطل سپرى كردم.

گفتم: وسيله بيداريت چه بود؟ گفت: دوستى داشتم از دنيا رفت تا نزديك قبر، جنازه او را مشايعت كردم، به فكر افتادم كه بالاى سر قبر بايستم و آنچه با مرده معامله مى شود، ببينم.

ديدم بند كفنش را گشودند، به زير صورتش خاك ريختند بالاى سرش لحد چيدند و قبر را با گل و خاك پوشاندند، آنوقت به مشايعت كنندگان گفتند: به خانه هايتان برگرديد.

ناگهان از اين مناظر عجيب و غريب تكان شديدى خورده به خود آمدم و با خود گفتم: برخورد به تمام اين واقعيت ها براى تو هم خواهد بود، آن وقت در جواب حضرت حق كه عمرى به تو احسان داشت و تو در مقابل احسانش، عمرى اسائه ادب داشتى، چه خواهى گفت؟

از همان زمان به توفيق الهى تمام معاصى و خطاها را ترك گفتم و اكنون از بركت آن روز، به ادامه زندگى هماهنگ با قواعد الهى مشغولم.

به خواست خدا در باب هشتاد و سوم كه درباره مرگ تنظيم شده مسائل مفصلى خواهد آمد، در اينجا فقط به واقعيت هايى اشاره خواهد رفت كه زمينه تفكر و سپس بيدارى را براى ما فراهم آورد.

 

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه