قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

طرح سازنده بنيان تشريعى انسان

 

نقشه و طرح خدا، قرآن كريم و فرمايش هاى انبيا و ائمه طاهرين  عليهم السلام است. عناصرى كه در آن بخش از ساختمان به كار مى رود، ايمان، عمل صالح، اخلاق حسنه و احوالات ملكوتى است كه با به كار گرفتن اين مجموعه، از حالت بشر بودن، يعنى ساختمان گِلى در مى آيد و ساختمان او، انسانى ساخته مى شود.

اگر به آيات قرآن دقت كنيد، هر جا لغت «بشر» آمده است، كلمه خاك، گل،
لجن، « حمأ مسنون » و از قبيل اين لغات در كنار آن آمده است، اما در هر جا لغت «انسان» آمده است، مسأله هدايت، احسن تقويم، سميع، بصير، عالم، آگاه، مؤمن، متوكل و صابر بودن و اين عناوين زيباى ارزشى آمده است:

 « فَجَعَلْنَـهُ سَمِيعَا بَصِيرًا »

 ضمير « جعلناه » به كلمه انسان برمى گردد.

« خَلَقْنَا الاْءِنسَـنَ مِن نُّطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَّبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَـهُ سَمِيعَابَصِيرًا »

 اگر كلمه بشر در آيه بود، قطعاً «سميعاً بصيراً» نمى فرمود.

 « خَلَقْنَا الاْءِنسَـنَ فِى أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ »

« خَلَقْنَا الاْءِنسَـنَ فِى كَبَدٍ »

« أَيَحْسَبُ أَن لَّمْ يَرَهُ أَحَدٌ »

« أَيَحْسَبُ الاْءِنسَـنُ أَن يُتْرَكَ سُدًى »

« إِنَّ الشَّيْطَـنَ كَانَ لِلاْءِنسَـنِ عَدُوًّا »

« للبشر » نمى فرمايد ؛ چون شيطان با گِل، شكل و استخوان بندى شما كارى ندارد.

در جنبه گِل بودن انسان كه شيطان خود را خيلى بالاتر مى داند ؛ چون وقتى به ملائكه و او گفتند: به آدم  عليه السلام سجده كنيد، همه به جز ابليس سجده كردند:

 « وَ إِذْ قُلْنَا لِلْمَلَئِكَة اسْجُدُواْ لِأَدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى وَ اسْتَكْبَرَ »

 به او گفتند:

 « مَا مَنَعَكَ أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ »

 چه چيزى باعث شد كه وقتى امر به سجده كردم، سجده نكنى؟ گفت:

 « خَلَقْتَنِى مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ »

 او را از ماده خاك زمين، ماده بى ارزش و پست درست كردى، ولى مرا از ماده نارى و نورى ساختى، من به اين موجود پستِ بى ارزش سجده كنم؟ يعنى جنبه بشرى ما را ديد، لذا گفت: شما كمتر هستيد.

اگر او نيز مانند فرشتگان، جنبه انسانى ما را مى ديد ـ البته نخواست ببيند ـ سجده مى كرد؛ چون خيلى ها بر اثر كبر مى خواهند كه عمداً نشنوند و نبينند.

 

انسان بودن شما او را وادار كرد كه در مقابل شما موضع گيرى كند. پس هر 
كجا در قرآن كلمه انسان آمده است، بعد از اين كلمه پرمعنا و شريف، ارزش ها ذكر شده است، اما هر جا كه لغت بشر آمده ساختمان گِلى انسان مطرح است.


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه