قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه آشنایی با استاد انصاریان سخنرانیها مقالات دینی و اخلاقی پاسخ به شبهات دینی و اعتقادی اخبار و گزارش ها کلیپ ها نگارخانه تالیفات مرکز نشر برنامه سخنرانیها سخنرانی مکتوب کتابخانه دیجیتال سخنرانی مکتوب عضویت در خبرنامه اینترنتی
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

سی دعای کوتاه برای حوائج دنیا و آخرت

دعای حفظ از انواع بلا
حرز حضرت فاطمه زهرا(ع)

انتخاب صوت:
[این فصل] در بیان چند دعای مختصر که برای حوایج دنیا و آخرت سودمند است و آنچه در اینجا ذکر می‌گردد، «سی‌» دعاست.

اوّل:

از حضرت صادق (علیه‌السّلام) روایت شده: بگو:
اللّٰهُمَّ اجْعَلْنِي أَخْشَاكَ كَأَنِّي أَرَاكَ، وَأَسْعِدْنِي بِتَقْوَاكَ، وَلَا تُشْقِنِي بِنَشْطِي لِمَعاصِيكَ، وَخِرْ لِي فِي قَضائِكَ، وَبارِكْ لِي فِي قَدَرِكَ، حَتَّىٰ لَا أُحِبَّ تَأْخِيرَ مَا عَجَّلْتَ، وَلَا تَعْجِيلَ مَا أَخَّرْتَ، وَاجْعَلْ غِنَايَ فِي نَفْسِي، وَمَتِّعْنِي بِسَمْعِي وَبَصَرِي، وَاجْعَلْهُمَا الْوَارِثَيْنِ مِنِّي، وَانْصُرْنِي عَلَىٰ مَنْ ظَلَمَنِي، وَأَرِنِي فِيهِ قُدْرَتَكَ يَا رَبِّ، وَأَقِرَّ بِذٰلِكَ عَيْنِي.
خدایا قرارم ده از تو بترسم، چنان‌که گویا می‌بینمت و با تقوایت خوشبختم نما و به نشاطم در نافرمانی‌ات بدبختم مکن و برایم در داوری‌ات خیر قرار ده و به من در تقدیرت برکت عنایت کن تا دوست نداشته باشم، دیر کردن آنچه شتاب داری و شتاب آنچه را به تأخیر انداختی و بی‌نیازی‌ام را در نهادم قرار ده و بهره‌مندم کن به گوش و چشمم و آن دو را وارث من قرار ده و بر کسی که بر من ستم روا می‌دارد، یاری‌ام فرما و درباره او قدرتت را به من بنمایان، ای پروردگار من و چشمم را به آن روشن کن.

دوم:

و از آن حضرت نقل شده: بگو:
اللّٰهُمَّ أَعِنِّي عَلَىٰ هَوْلِ يَوْمِ الْقِيامَةِ وَأَخْرِجْنِي مِنَ الدُّنْيا سالِماً، وَزَوِّجْنِي مِنَ الْحُورِ الْعِينِ، وَاكْفِنِي مَؤُونَتِي وَمَؤُونَةَ عِيالِي وَمَؤُونَةَ النَّاسِ، وَأَدْخِلْنِي بِرَحْمَتِكَ فِي عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ.
خدایا بر هراس روز قیامت مرا یاری ده و از دنیا سالم بیرون بر و به همسری‌ام درآور حورالعین را و از هزینه خود و عیالم و مردم کفایتم فرما و مرا به رحمتت در بندگان شایسته‌ات وارد کن.

سوم:

این دعای شریف است که از گناهان حفظ می‌کند و دربرگیرنده رستگاری در دنیا و آخرت است:
بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ، يَا مَنْ أَظْهَرَ الْجَمِيلَ وَسَتَرَ الْقَبِيحَ، وَلَمْ يَهْتِكِ السِّتْرَ عَنِّي، يَا كَرِيمَ الْعَفْوِ، يَا حَسَنَ التَّجَاوُزِ، يَا واسِعَ الْمَغْفِرَةِ، وَيَا باسِطَ الْيَدَيْنِ بِالرَّحْمَةِ، يَا صاحِبَ كُلِّ نَجْوَىٰ، وَيَا مُنْتَهىٰ كُلِّ شَكْوَىٰ، يَا كَرِيمَ الصَّفْحِ، يَا عَظِيمَ الْمَنِّ، يَا مُبْتَدِئَ كُلِّ نِعْمَةٍ قَبْلَ اسْتِحْقاقِها، يَا رَبَّاهُ يَا سَيِّداهُ يَا مُوْلَيٰاهُ يَا غايَتَاهُ يَا غِيَاثاهُ، صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَأَسْأَلُكَ أَنْ لَاتَجْعَلَنِي فِي النَّارِ.
به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربـانی‌اش همیشگی است، ای که زیبایی را آشکار کنی و زشتی را بپوشانی و از من پرده حرمت را پاره نکنی، ای بزرگوار گذشت، ای نیکو درگذرنده، ای فراخ آمرزش، ای گشاده دو دست به رحمت، ای صاحب هر راز، ای نهایت هر شکایت، ای بزرگوار چشم پوش، ای بزرگ احسان، ای آغاز کننده هر نعمت پیش از لیاقت آن، ای پروردگار، ای آقا، ای مولا، ای نهایت، ای فریادرس، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و از تو می‌خواهم که مرا در آتش دوزخ قرار ندهی.
آنگاه از حق‌تعالى هرچه می‌خواهی بطلب.

چهارم:

از حضرت صادق(علیه السّلام) روایت شده که این دعا را خواند:
اللّٰهُمَّ أَنْتَ ثِقَتِي فِي كُلِّ كُرْبَةٍ، وَأَنْتَ رَجائِي فِي كُلِّ شِدَّةٍ، وَأَنْتَ لِي فِي كُلِّ أَمْرٍ نَزَلَ بِي ثِقَةٌ وَعُدَّةٌ، كَمْ مِنْ كَرْبٍ يَضْعُفُ عَنْهُ الْفُؤادُ، وَتَقِلُّ فِيهِ الْحِيلَةُ، وَيَخْذُلُ عَنْهُ الْقَرِيبُ وَالْبَعِيدُ، وَيَشْمَتُ بِهِ الْعَدُوُّ، وَتُعْيِينِي فِيهِ الْأُمُورُ أَ نْزَلْتُهُ بِكَ، وَشَكَوْتُهُ إِلَيْكَ راغِباً فِيهِ عَمَّنْ سِوَاكَ فَفَرَّجْتَهُ وَكَشَفْتَهُ وَكَفَيْتَنِيهِ، فَأَنْتَ وَ لِيُّ كُلِّ نِعْمَةٍ، وَصاحِبُ كُلِّ حاجَةٍ، وَمُنْتَهَىٰ كُلِّ رَغْبَةٍ، فَلَكَ الْحَمْدُ كَثِيراً، وَلَكَ الْمَنُّ فاضِلاً.
خدایا تویی مورد اطمینان من در هر اندوه شدید و تویی امید من در هر سختی و تویی مورد اطمینان و ذخیره‌ام در هر امری که بر من فرود آمد، چه بسیار اندوه شدیدی که دل از آن ناتوان می‌شود و چاره در آن کم می‌گردد و خویش و بیگانه به آن کمک نمی‌دهد و دشمن به خاطر آن زخم‌زبان می‌زند و کارها در آن خسته‌ام می‌کند، آن را به درگاه تو آوردم و از آن به تو شکایت نمودم، از غیر تو در آن رو گرداندم، پس آن را گشودی و برطرف کردی و مرا از آن کفایت نمودی، پس تویی سرپرست هر نعمت و صاحب هر حاجت و نهایت هر رغبت، ستایش بسیار تو راست و احسان فزون تو راست.
نویسنده گوید: این دعا، همان دعاى رسول خدا(صلى‌اللّه‌علیه‌و‌آله) در روز بدر و احزاب، و دعاى حضرت سیدالشهدا(علیه‌السلام) در روز عاشورا است؛

و جز این دعا، دو دعای دیگر از حضرت روایت شده که در روز عاشورا خواندند:
یکی دعایی است که به حضرت سجاد(علیه‌السلام) تعلیم فرمودند، زمانی که ایشان را به سینه خود چسباند درحالی‌که از بدن مبارکشان خون می‌جوشید و این دعا را برای حاجت و نیاز مهم و اندوه و بلای سخت و امر بزرگ دشوار می‌خوانند و آن دعا این است:
بِحَقِّ يس وَالْقُرْآنِ الْحَكِيمِ، وَبِحَقِّ طهٰ وَالْقُرْآنِ الْعَظِيمِ، يَا مَنْ يَقْدِرُ عَلَىٰ حَوائِجِ السَّائِلِينَ، يَا مَنْ يَعْلَمُ ما فِي الضَّمِيرِ، يَا مُنَفِّساً عَنِ الْمَكْرُوبِينَ، يَا مُفَرِّجاً عَنِ الْمَغْمُومِينَ، يَا راحِمَ الشَّيخِ الْكَبِيرِ، يَا رازِقَ الطِّفْلِ الصَّغِيرِ، يَا مَنْ لَا يَحْتاجُ إِلَى التَّفْسِيرِ، صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَافْعَلْ بِي كَذا وَكَذا.
به‌حق یس و قرآن حکیم و به‌حق طه و قرآن عظیم، ای که بر نیازهای خواهندگان توانایی، ای که آنچه در باطن است می‌دانی، ای خارج کننده غم و اندوه از گرفتاران، ای گشاینده غم از غمناکان، ای رحم کننده به پیرمرد، ای روزی دهنده به کودک صغیر، ای که نیاز به تفسیر نداری، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و با من چنین و چنان کن.
و حاجت خود را بخواه.

پنجم:

از حضرت صادق(علیه‌السلام) روایت شده، دست خود را به جانب آسمان برداشت و گفت:
رَبِّ لَاتَكِلْنِي إِلىٰ نَفْسِي طَرْفَةَ عَيْنٍ أَبَداً، لَا أَقَلَّ مِنْ ذٰلِكَ وَلَا أَكْثَرَ.
ای پروردگارم، هرگز چشم برهم‌زدنی مرا به خود وامگذار؛ نه کمتر از این و نه بیشتر.

ششم:

و از آن حضرت روایت شده که این کلمات را مى‌گفت:
ارْحَمْنِي مِمَّا لَاطاقَةَ لِي بِهِ، وَلَا صَبْرَ لِي عَلَيْهِ.
بر آنچه تابش را ندارم و بر آن توان صبر برایم نیست، به من رحم کن.

هفتم:

از حضرت صادق(علیه‌السلام) روایت شده: بگو:
اللّٰهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِجَلالِكَ وَجَمالِكَ وَكَرَمِكَ، أَنْ تَفْعَلَ بِي كَذا وَكَذا.
خداوندا به جلال و جمال و کرمت از تو می‌خواهم، با من چنین و چنان کنی.

هشتم:

از فضل بن یونس نقل‌شده: موسی بن جعفر(علیه‌السلام) به من فرمود که بسیار بگو:
اللّٰهُمَّ لَاتَجْعَلْنِي مِنَ الْمُعَارِينَ، وَلَا تُخْرِجْنِي مِنَ التَّقْصِيرِ.
یعنی: خدایا، مرا از کسانی که ایمانشان عاریه و ناپدید است قرار مده، یا مرا از کسانی که آن‌ها را به خودشان وانهادی، همانند چهارپایی که مهارش را به گردنش افکنند و او را به چراکردن رها کنند که هرکاری بخواهد بکند و هرکجا بخواهد برود [قرار مده]؛
و مرا از تقصیر بیرون مکن، یعنی چنان مکن که من خود را مقصّر ندانم، بلکه چنان باشم که همیشه خود را مقصّر درگاه تو بدانم.

نهم:

از حضرت باقر(علیه‌السلام) روایت شده: حق‌تعالی، مردی از بادیه را به سبب این دو کلمه که به آن دعا کرد، آمرزید:
اللّٰهُمَّ إِنْ تُعَذِّبْنِي فَأَهْلٌ لِذٰلِكَ أَنَا، وَ إِنْ تَغْفِرْ لِي فَأَهْلٌ لِذٰلِكَ أَنْتَ.
خدایا اگر عذابم کنی، من سزاوار آنم و اگر بیامرزی‌ام تو شایسته آنی.

دهم:

از داود رقّی روایت شده: از حضرت صادق(علیه‌السلام) می‌شنیدم، بیشتر چیزی که در دعا به آن اصرار می‌ورزید، خدا را به‌حق پنج تن: محمّد و امیرمؤمنان و فاطمه و حسن و حسین(صلوات اللّٰه علیهم) می‌خواند.

یازدهم:

از یزید ضایغ روایت شده: به حضرت صادق(علیه‌السلام) گفتم: خدا را برای ما بخوان، حضرت این دعا را برای ما خواند:
اللّٰهُمَّ ارْزُقْهُمْ صِدْقَ الْحَدِيثِ، وَأَداءَ الْأَمانَةِ، وَالْمُحَافَظَةَ عَلَى الصَّلَوَاتِ . اللّٰهُمَّ إِنَّهُمْ أَحَقُّ خَلْقِكَ أَنْ تَفْعَلَهُ بِهِمْ، اللّٰهُمَّ افْعَلْهُ بِهِمْ.
خداوندا! روزیشان کن راستگویی و ادای امانت و پاسداری از نمازها را؛ خداوندا! آنان سزاوارترین خلق تواند که در حق ایشان چنین کنی؛ خداوندا! با ایشان چنین کن.

دوازدهم:

این دعا را که امیرمؤمنان(علیه‌السلام) می‌خواند، بخواند:
اللّٰهُمَّ مُنَّ عَلَيَّ بِالتَّوَكُّلِ عَلَيْكَ، وَالتَّفوِيضِ إِلَيْكَ، وَالرِّضا بِقَدَرِكَ، وَالتَّسْلِيمِ لِأَمْرِكَ حَتَّىٰ لَاأُحِبَّ تَعْجِيلَ مَا أَخَّرْتَ، وَلَا تَأْخِيرَ مَا عَجَّلْتَ، يَا رَبَّ الْعالَمِينَ.
خدایا به توکل بر خودت و واگذاشتن به حضرتت و خشنودی به تقدیرت و تسلیم در برابر امرت، بر من منّت گذار تا شتاب آنچه را تأخیر انداختی و تأخیر آنچه را در آن شتاب کردی، دوست نداشته باشم، ای پروردگار جهانیان.

سیزدهم:

روایت شده است: که جبرئیل خدمت رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمد و عرض کرد:
پروردگارت می‌فرماید: هرگاه روز و شبی خواستی مرا عبادت کنی و حق عبادت را بجا آوری، دست‌هایت را به جانب من بلند کن و بگو:
اللّٰهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ حَمْداً خالِداً مَعَ خُلُودِكَ، وَلَكَ الْحَمْدُ حَمْداً لَامُنْتَهَىٰ لَهُ دُونَ عِلْمِكَ، وَلَكَ الْحَمْدُ حَمْداً لَاأَمَدَ لَهُ دُونَ مَشِيئَتِكَ، وَلَكَ الْحَمْدُ حَمْداً لَا جَزاءَ لِقائِلِهِ إِلّا رِضاكَ.
خدایا ستایش توراست، ستایشی همیشگی با همیشگی‌ات و ستایش توراست، ستایشی که برایش پایانی جز علم تو نیست و ستایش توراست، ستایشی که جز خواست تو اندازه‌ای ندارد و ستایش توراست، ستایشی که برای گوینده‌اش پاداشی جز خشنودی تو نیست.
اللّٰهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ كُلُّهُ، وَلَكَ الْمَنُّ كُلُّهُ، وَلَكَ الْفَخْرُ كُلُّهُ، وَلَكَ الْبَهاءُ كُلُّهُ، وَلَكَ النُّورُ كُلُّهُ، وَلَكَ الْعِزَّةُ كُلُّها، وَلَكَ الْجَبَرُوتُ كُلُّها، وَلَكَ الْعَظَمَةُ كُلُّها، وَلَكَ الدُّنْيا كُلُّها، وَلَكَ الْآخِرَةُ كُلُّها، وَلَكَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ كُلُّهُ، وَلَكَ الْخَلْقُ كُلُّهُ، وَبِيَدِكَ الْخَيْرُ كُلُّهُ، وَ إِلَيْكَ يَرْجِعُ الْأَمْرُ كُلُّهُ، عَلانِيَتُهُ وَسِرُّهُ.
خدایا توراست هر ستایشی و هر احسانی و هر فخری و هر زیبایی و هر نوری و هر عزّتی و هر قدرت مطلقی و هر عظمتی و همه دنیا و همه آخرت و هر شب و روزی و همه خلق و هر خیری به دست توست و همه امور چه آشکار و چه نهان به سوی تو بازمی‌گردد.
اللّٰهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ حَمْداً أَبَداً، أَنْتَ حَسَنُ الْبَلاءِ، جَلِيلُ الثَّناءِ، سابِغُ النَّعْماءِ، عَدْلُ الْقَضاءِ، جَزِيلُ الْعَطاءِ، حَسَنُ الْآلاءِ، إِلٰهٌ فِي الْأَرْضِ، وَ إِلٰهٌ فِي السَّماءِ.
خدایا ستایش توراست، ستایشی ابدی، تو نیکو آزمایشی، بزرگ ثنایی، کامل نعمتی، عادلانه حکمی، شایان عطایی، نیکو نعمت‌هایی، معبودی در زمین و معبودی در آسمان.
اللّٰهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ فِي السَّبْعِ الشِّدادِ، وَلَكَ الْحَمْدُ فِي الْأَرْضِ الْمِهادِ، وَلَكَ الْحَمْدُ طاقَةَ الْعِبادِ، وَلَكَ الْحَمْدُ سَعَةَ الْبِلادِ، وَلَكَ الْحَمْدُ فِي الْجِبالِ الْأَوْتادِ، وَلَكَ الْحَمْدُ فِي اللَّيْلِ إِذا يَغْشَىٰ، وَلَكَ الْحَمْدُ فِي النَّهارِ إِذا تَجَلَّىٰ، وَلَكَ الْحَمْدُ فِي الْآخِرَةِ وَالْأُولىٰ، وَلَكَ الْحَمْدُ فِي الْمَثَانِي وَالْقُرْآنِ الْعَظِيمِ؛
خدایا ستایش توراست در هفت آسمان و ستایش توراست در زمین گسترده و ستایش توراست به طاقت بندگان و ستایش توراست به وسعت سرزمین‌ها و ستایش توراست در کوه‌ها، آن میخ‌های زمین و ستایش توراست در شب آنگاه که بپوشاند و ستایش توراست در روز هنگامی‌که روشنی بخشد و ستایش توراست در آخرت و دنیا و ستایش توراست در سوره حمد و قرآن بزرگ؛
وَسُبْحانَ اللّٰهِ وَبِحَمْدِهِ، وَالْأَرْضُ جَمِيعاً قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ، وَالسَّمَاوَاتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ، سُبْحانَهُ وَتَعالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ، سُبْحانَ اللّٰهِ وَبِحَمْدِهِ، كُلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلّا وَجْهَهُ، سُبْحانَكَ رَبَّنا وَتَعالَيْتَ وَتَبارَكْتَ وَتَقَدَّسْتَ، خَلَقْتَ كُلَّ شَيْءٍ بِقُدْرَتِكَ، وَقَهَرْتَ كُلَّ شَيْءٍ بِعِزَّتِكَ، وَعَلَوْتَ فَوْقَ كُلِّ شَيْءٍ بِارْتِفاعِكَ، وَغَلَبْتَ كُلَّ شَيْءٍ بِقُوَّتِكَ، وَابْتَدَعْتَ كُلَّ شَيْءٍ بِحِكْمَتِكَ‌ وَ عِلْمِكَ، وَبَعَثْتَ الرُّسُلَ بِكُتُبِكَ، وَهَدَيْتَ الصَّالِحِينَ بِإِذْنِكَ، وَأَيَّدْتَ الْمُؤْمِنِينَ بِنَصْرِكَ، وَقَهَرْتَ الْخَلْقَ بِسُلْطانِكَ، لَا إِلٰهَ إِلّا أَنْتَ وَحْدَكَ لَاشَرِيكَ لَكَ، لَانَعْبُدُ غَيْرَكَ، وَلَا نَسْأَلُ إِلّا إِيَّاكَ، وَلَا نَرْغَبُ إِلّا إِلَيْكَ، أَنْتَ مَوْضِعُ شَكْوَانا، وَمُنْتَهَىٰ رَغْبَتِنا، وَ إِلٰهُنا وَ مَلِيكُنا.
و منزّه است خدا، به ستایشش و همه زمین در روز قیامت در دست اوست و آسمان‌ها به دست قدرتش پیچیده است، منزّه و برتر است از آنچه شریکش قرار دهند، منزّه است خدا به ستایشش، همه‌چیز هلاک شونده است جز ذات او، منزّهی تو پروردگار ما، برتر و خجسته و مقدّسی، همه‌چیز را به قدرتت آفریدی و همه‌چیز را با توانمندی‌ات مغلوب نمودی و بالای همه‌چیز فراز آمدی به بلندی‌ات و بر همه‌چیز چیره گشتی به نیرویت و پدید آوردی همه‌چیز را به حکمت و علمت و انبیا را برانگیختی با کتاب‌هایت و شایستگان را هدایت نمودی به توفیق‌ات و مؤمنان را حمایت کردی به یاری‌ات و خلق را مغلوب کردی به سلطنتت، معبودی جز تو نیست، یگانه‌ای، برایت شریکی نیست، جز تو را عبادت نمی‌کنیم و جز از تو نمی‌خواهیم و شوقی جز به تو نداریم، تو جایگاه شکایت‌های مایی و نهایت رغبت و معبود و مالک همه مایی.

چهاردهم:

روایت شده: مردی از طولانی شدن اجابت دعایش نزد امیرمؤمنان شکایت کرد، حضرت فرمود: چرا دعای سریع‌الإجابه را نمی‌خوانی؟ پرسید کدام دعاست؟ فرمود: بگو:
اللّٰهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الْعَظِيمِ الْأَعْظَمِ، الْأَجَلِّ الْأَكْرَمِ، الْمَخْزُونِ الْمَكْنُونِ، النُّورِ الْحَقِّ الْبُرْهانِ الْمُبِينِ، الَّذِي هُوَ نُورٌ مَعَ نُورٍ، وَنُورٌ مِنْ نُورٍ، وَنُورٌ فِي نُورٍ، وَنُورٌ عَلَىٰ كُلِّ نُورٍ، وَنُورٌ فَوْقَ كُلِّ نُورٍ، وَنُورٌ تُضِيءُ بِهِ كُلَّ ظُلْمَةٍ، وَيُكْسَرُ بِهِ كُلُّ شِدَّةٍ، وَكُلُّ شَيْطانٍ مَرِيدٍ، وَكُلُّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ، لَاتَقِرُّ بِهِ أَرْضٌ، وَلَا تَقُومُ بِهِ سَماءٌ، وَيَأْمَنُ بِهِ كُلُّ خائِفٍ، وَيَبْطُلُ بِهِ سِحْرُ كُلِّ ساحِرٍ، وَبَغْيُ كُلِّ باغٍ، وَحَسَدُ كُلِّ حاسِدٍ، وَيَتَصَدَّعُ لِعَظَمَتِهِ الْبَرُّ وَالْبَحْرُ، وَيَسْتَقِلُّ بِهِ الْفُلْكُ، حِينَ يَتَكَلَّمُ بِهِ الْمَلَكُ، فَلا يَكُونُ لِلْمَوجِ عَلَيْهِ سَبِيلٌ، وَهُوَ اسْمُكَ الْأَعْظَمُ الْأَعْظَمُ، الْأَجَلُّ الْأَجَلُّ، النُّورُ الْأَكْبَرُ الَّذِي سَمَّيْتَ بِهِ نَفْسَكَ، وَاسْتَوَيْتَ بِهِ عَلَىٰ عَرْشِكَ، وَأَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِمُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَيْتِهِ، وَأَسْأَلُكَ بِكَ وَبِهِمْ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تَفْعَلَ بِي كَذا وَكَذا.
(بجاى کذا و کذا حاجت بخواهد.)
خدایا از تو می‌خواهم به اسم بزرگ، بزرگ‌تر، محفوظ پنهان، نور پایدار، برهان آشکار، آن‌که نوری است با نور و نوری است از نور و نوری است در نور و نوری است بر هر نور و نوری است بالای هر نور و نوری است که روشنی گیرد به آن هر تاریکی و با آن هر سختی و هر شیطان گردنکشی و هر جبّار لجبازی شکسته شود، نوری که هیچ زمینی با وجود آن قرار نگیرد و هیچ آسمانی با وجود آن نایستد، هر هراسنده‌ای به آن ایمنی یابد و سحر هر جادوگری به آن باطل می‌شود و به آن تجاوز هر متجاوزی و حسد هر حسدورزی از بین می‌رود و در برابر عظمتش خشکی و دریا می‌شکافد و حمل می‌کند آن را کشتی، زمانی که فرشته به آن سخن می‌گوید، پس برای موج بر کشتی راهی نباشد و آن نام توست، نام بزرگ‌تر بزرگ‌تر برجسته‌تر برجسته‌تر، نور اکبر که خود را به آن نامیدی و با آن بر عرشت استوار شدی و به محمّد و اهل‌بیتش به تو رو می‌کنم و از تو می‌خواهم به‌حق تو و به‌حق ایشان، اینکه بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی و با من چنین‌وچنان کنی.

پانزدهم:

از عَمرو بن ابی المِقدام روایت شده: حضرت صادق(علیه‌السلام) این دعا را بر من دیکته کرد و این دعا جامع دنیا و آخرت است.
پس از حمد و ثنای خداوند عزّوجلّ، می‌گویی:
اللّٰهُمَّ أَنْتَ اللّٰهُ لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ الْحَلِيمُ الْكَرِيمُ، وَأَنْتَ اللّٰهُ لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ، وَأَنْتَ اللّٰهُ لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ الْواحِدُ الْقَهَّارُ، وَأَنْتَ اللّٰهُ لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ الْمَلِكُ الْجَبَّارُ؛
خدایا، تویی خدا، معبودی جز تو نیست، بردبار و بزرگوار و تویی خدا، معبودی جز تو نیست، عزیز و حکیم و تویی خدا، معبودی جز تو نیست یگانه و چیره و پیروز و تویی خدا، معبودی جز تو نیست، فرمانروا و قدرت مطلق؛
وَأَنْتَ اللّٰهُ لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ الرَّحِيمُ الْغَفَّارُ، وَأَنْتَ اللّٰهُ لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ الشَّدِيدُ الْمِحالُ، وَأَنْتَ اللّٰهُ لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ الْكَبِيرُ الْمُتَعالِ، وَأَنْتَ اللّٰهُ لَا إِلٰهَ إِلّا أَنْتَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ، وَأَنْتَ اللّٰهُ لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ الْمَنِيعُ الْقَدِيرُ، وَأَنْتَ اللّٰهُ لَا إِلٰهَ إِلّا أَنْتَ الْغَفُورُ الشَّكُورُ؛
و تویی خدا، معبودی جز تو نیست، مهربان و آمرزنده و تویی خدا، معبودی جز تو نیست، سخت قدرت و تویی خدا، معبودی جز تو نیست، بزرگ و برتر و تویی خدا، معبودی جز تو نیست، شنوا و بینا و تویی خدا معبودی جز تو نیست، توانمند و توانا و تویی خدا، معبودی جز تو نیست، آمرزنده و قدردان؛
وَأَنْتَ اللّٰهُ لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ الْحَمِيدُ الْمَجِيدُ، وَأَنْتَ اللّٰهُ لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ، وَأَنْتَ اللّٰهُ لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ، وَأَنْتَ اللّٰهُ لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ الْحَنَّانُ الْمَنَّانُ، وَأَنْتَ اللّٰهُ لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ الْحَلِيمُ الدَّيَّانُ، وَأَنْتَ اللّٰهُ لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ الْجَوادُ الْماجِدُ؛
و تویی خدا، معبودی جز تو نیست، ستوده و بزرگوار و تویی خدا، معبودی جز تو نیست، بی‌نیاز و ستوده و تویی خدا، معبودی جز تو نیست، آمرزنده و دوستدار و تویی خدا، معبودی جز تو نیست، پُرمهر و پُر احسان و تویی خدا، معبودی جز تو نیست، بردبار و جزا دهنده و تویی خدا، معبودی جز تو نیست، بخشنده و شکوهمند؛
وَأَنْتَ اللّٰهُ لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ الْواحِدُ الْأَحَدُ، وَأَنْتَ اللّٰهُ لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ الْغائِبُ الشَّاهِدُ، وَأَنْتَ اللّٰهُ لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ الظَّاهِرُ الْباطِنُ، وَأَنْتَ اللّٰهُ لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ؛
و تویی خدا، معبودی جز تو نیست، یگانه و یکتا و تویی خدا، معبودی جز تو نیست، پنهان و پیدا و تویی خدا، معبودی جز تو نیست، آشکار و نهان و تویی خدا، معبودی جز تو نیست، دانای به هر چیز؛
تَمَّ نُورُكَ فَهَدَيْتَ، وَبَسَطْتَ يَدَكَ فَأَعْطَيْتَ، رَبَّنا وَجْهُكَ أَكْرَمُ الْوُجُوهِ، وَجِهَتُكَ خَيْرُ الْجِهاتِ، وَعَطِيَّتُكَ أَفْضَلُ الْعَطايَا وَأَهْنَأُها؛
کامل است نورت، پس هدایت کردی و دست لطفت را گشودی پس عطا نمودی، پروردگار ما، ذات تو گرامی‌ترین ذات‌هاست و سمت و سویت بهترین سمت و سوهاست و بخششت برترین بخشش‌ها و گواراترین آن‌هاست؛
تُطاعُ رَبَّنا فَتَشْكُرُ، وَتُعْصىٰ رَبَّنا فَتَغْفِرُ لِمَنْ شِئْتَ، تُجِيبُ‌الْمُضْطَرِّينَ، وَتَكْشِفُ السُّوءَ، وَتَقْبَلُ التَّوْبَةَ، وَتَعْفُو عَنِ الذُّنُوبِ، لَاتُجَازَىٰ أَيادِيكَ، وَلَا تُحْصىٰ نِعَمُكَ، وَلَا يَبْلُغُ مِدْحَتَكَ قَوْلُ قائِلٍ.
پروردگارا اطاعت شوی پس قدردانی کنی و نافرمانی شوی، پس بیامرزی هرکه را که بخواهی، درماندگان را اجابت نمایی و بدی را برطرف کنی و توبه را بپذیری و از گناهان گذشت نمایی، عطاهایت پاداش داده نمی‌شود و نعمت‌هایت به شماره نیاید و گفتار گوینده‌ای به ثنایت نرسد.
اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَرَوْحَهُمْ وَراحَتَهُمْ وَسُرُورَهُمْ، وَأَذِقْنِي طَعْمَ فَرَجِهِمْ، وَأَهْلِكْ أَعْداءَهُمْ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ، وَآتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً، وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ، وَاجْعَلْنا مِنَ الَّذِينَ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ، وَاجْعَلْنِي مِنَ الَّذِينَ صَبَرُوا وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ؛
خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و در گشایش کارشان و آسودگی و راحتی و شادی‌شان شتاب فرما و طعم فرجشان را به من بچشان و دشمنانشان را از جنّ و انس نابود کن و به ما در دنیا و آخرت حسنه عنایت فرما و از عذاب آتش حفظ کن و ما را از کسانی که ترسی بر آنان نیست و اندوهگین نمی‌شوند قرار ده و ما را از کسانی بدار که صبر کردند و بر پروردگارشان توکل می‌کنند؛
وَثَبِّتْنِي بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَفِي الْآخِرَةِ، وَبارِكْ لِي فِي الْمَحْيَا وَالْمَماتِ، وَالْمَوْقِفِ وَالنُّشُورِ، وَالْحِسابِ وَالْمِيزانِ وَأَهْوَالِ يَوْمِ الْقِيامَةِ، وَسَلِّمْنِي عَلَى الصِّراطِ، وَأَجِزْنِي عَلَيْهِ؛
و مرا در دنیا و آخرت به گفتار ثابت پابرجا دار و به من در زندگی و مرگ و جایگاه آن جهان و بازگشت دوباره و کنار حساب و میزان و هراس‌های روز قیامت برکت ده و بر صراط سالمم بدار و از آن بگذرانم؛
وَارْزُقْنِي عِلْماً نافِعاً، وَيَقِيناً صادِقاً، وَتُقىً وَبِرّاً وَوَرَعاً وَخَوْفاً مِنْكَ، وَفَرَقاً يُبَلِّغُنِي مِنْكَ زُلْفَىٰ وَلَا يُبَاعِدُنِي عَنْكَ، وَأَحْبِبْنِي وَلَا تُبْغِضْنِي، وَتَوَلَّنِي وَلَا تَخْذُلْنِي، وَأَعْطِنِي مِنْ جَمِيعِ خَيْرِ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ مَا عَلِمْتُ مِنْهُ وَما لَمْ أَعْلَمْ، وَأَجِرْنِي مِنَ السُّوءِ كُلِّهِ بِحَذَافِيرِهِ مَا عَلِمْتُ مِنْهُ وَما لَمْ أَعْلَمْ.
و نصیب من فرما دانش سودمند و یقین صادقانه و تقوا و نیکی و پارسایی و بیم از خود و ترسی که مرا به مقام قُرب تو برساند و از تو دورم نسازد و دوستم بدار و دشمنم مدار و سرپرستم باش و مرا وا‌مگذار و از همه خیر دنیا و آخرت، آنچه از آن دانستم و ندانستم به من عطا فرما و از همه بدی‌ها به تمامی‌اش آنچه را از آن دانستم و ندانستم پناهم ده.

شانزدهم:

از معاویة بن عمّار نقل‌شده: به حضرت صادق(علیه‌السلام) عرض کردم: آیا مرا به آموختن دعـایی اختصاص نمی‌دهی؟ فرمود: چرا، بگو:
يَا واحِدُ، يَا ماجِدُ، يَا أَحَدُ، يَا صَمَدُ، يَا مَنْ لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ، يَا عَزِيزُ يَا كَرِيمُ يَا حَنَّانُ ، يَا سامِعَ الدَّعَوَاتِ، يَا أَجْوَدَ مَنْ سُئِلَ، وَيَا خَيْرَ مَنْ أَعْطَىٰ، يَا اللّٰهُ يَا اللّٰهُ يَا اللّٰهُ، قُلْتَ: ﴿وَ لَقَدْ نٰادٰانٰا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِيبُونَ.
ای یگانه، ای بزرگوار، ای یکتا، ای بی‌نیاز، ای که نزاد و زاده نشده و احدی همتایش نیست، ای توانمند، ای بارأفت و محبت، ای پُرمهر، ای شنوای دعاها، ای بخشنده‌ترین کسی که درخواست شد، ای بهترین کسی که عطا کرد، ای خدا ای خدا ای خدا، فرمودی: «نوح ما را [به کمک‌خواهی] ندا کرد، [ندایش را به نیکوترین صورت اجابت کردیم؛ زیرا ما] نیکو اجابت‌کننده‌ای [هستیم]‌.»

آنگاه حضرت فرمود: رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌گفت:
نَعَمْ لَنِعْمَ الْمُجِيبُ أَنْتَ، وَ نِعْمَ الْمَدْعُوُّ وَ نِعْمَ الْمَسْؤُولُ، أَسْأَلُكَ بِنُورِ وَجْهِكَ، وَأَسْأَلُكَ بِعِزَّتِكَ وَقُدْرَتِكَ وَجَبَرُوتِكَ، وَأَسْأَلُكَ‌ بِمَلَكُوتِكَ وَدِرْعِكَ الْحَصِينَةِ وَبِجَمْعِكَ‌ وَ أَرْكانِكَ كُلِّها، وَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَبِحَقِّ الْأَوْصِياءِ بَعْدَ مُحَمَّدٍ، أَنْ تُصَلِّيَ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَأَنْ تَفْعَلَ بِي كَذا وَكَذا.
آری، همانا تو خوب پاسخ‌گویی هستی و خوب خوانده شده‌ای می‌باشی و خوب درخواست شده‌ای، به نور ذاتت از تو می‌خواهم، به توانمندی و قدرت و توانایی مطلقت از تو می‌خواهم، به ملکوت و دژ محکم و جمع‌آوری‌ات و همه پایه‌هایت از تو می‌خواهم و به‌ حق محمّد و به‌ حق جانشینان پس از محمّد، اینکه بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی و با من چنین‌وچنان کنی.

هفدهم:

روایت شده: شخصی از مردم کوفه معروف به ابوجعفر، به حضرت صادق(علیه‌السلام) عرض کرد: به من دعایی بیاموز که آن را بخوانم، فرمود: بگو:
يَا مَنْ أَرْجُوهُ لِكُلِّ خَيْرٍ، وَيَا مَنْ آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ كُلِّ عَُسْرَةٍ، وَيَا مَنْ يُعْطِي بِالْقَلِيلِ الْكَثِيرَ، يَا مَنْ أَعْطَىٰ مَنْ سَأَلَهُ تَحَنُّناً مِنْهُ وَرَحْمَةً، يَا مَنْ أَعْطَىٰ مَنْ لَمْ يَسْأَلْهُ وَلَمْ يَعْرِفْهُ، صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَعْطِنِي بِمَسْأَلتِي مِنْ جَمِيعِ خَيْرِ الدُّنْيا، وَجَمِيعِ خَيْرِ الْآخِرَةِ، فَإِنَّهُ غَيْرُ مَنْقُوصٍ مَا أَعْطَيْتَنِي، وَزِدْنِي مِنْ سَعَةِ فَضْلِكَ يَا كَرِيمُ.
ای که برای هر خیری امیدوار به اویم، ای که نزد هر دشواری از خشمش ایمنم، ای که در برابر اندک، بسیار عطا می‌کند، ای که هرکه از او خواست، از روی مهر و رحمتش بخشید، ای که هر که از او نخواست و او را نشناخت عطا فرمود، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و به درخواستم، از همه خیر دنیا و همه خیر آخرت به من عطا کن، زیرا کاستنی نیست آنچه را که به من عطا کنی و از فراخی احسانت به من بیفزا ای کریم.

هجدهم:

روایت شده: حضرت باقر(علیه‌السلام) این دعا را به برادرش عبد الله‌بن‌علی تعلیم فرمود:
اللّٰهُمَّ ارْفَعْ ظَنِّي صاعِداً وَلَا تُطْمِعْ فِيَّ عَدُوّاً وَلَا حاسِداً وَاحْفَظْنِي قائِماً وَقاعِداً وَيَقْظاناً وَرَاقِداً . اللّٰهُمَّ اغْفِرْ لِي وَارْحَمْنِي، وَاهْدِنِي سَبِيلَكَ الْأَقْوَمَ، وَقِنِي حَرَّ جَهَنَّمَ، وَاحْطُطْ عَنِّي الْمَغْرَمَ وَالْمَأْ ثَمَ، وَاجْعَلْنِي مِنْ خِيارِ الْعالَمِ.
خدایا گمانم را رفعت ده تا از مرحله سوء ظن به فضای حسن ظن بالا رود و درباره من، دشمنی و حسودی را به طمع مینداز و مرا در حال ایستاده و نشسته و در بیداری و خواب حفظ فرما، خدایا مرا بیامرز و به من رحم کن و مرا به راه استوارترت هدایت فرما و از سوزش دوزخ حفظ کن و سنگینی بدهی و گناه را از من فرو ریز و مرا از خوبان جهان قرار ده.

نوزدهم:

روایت شده: این دعاى إلحاح [پافشارى در طلب] است:
اللّٰهُمَّ رَبَّ السَّماواتِ السَّبْعِ وَما بَيْنَهُنَّ، وَرَبَّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ، وَرَبَّ جَبْرَئِيلَ وَمِيكائِيلَ وَ إِسْرافِيلَ، وَرَبَّ الْقُرْآنِ الْعَظِيمِ، وَرَبَّ مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِيِّينَ، إِنِّي أَسْأَلُكَ بِالَّذِي تَقُومُ بِهِ السَّماءُ، وَبِهِ تَقُومُ الْأَرْضُ، وَبِهِ تُفَرِّقُ بَيْنَ الْجَمْعِ، وَبِهِ تَجْمَعُ بَيْنَ الْمُتَفَرِّقِ، وَبِهِ تَرْزُقُ الْأَحْياءَ، وَبِهِ أَحْصَيْتَ عَدَدَ الرِّمالِ، وَوَزْنَ الْجِبالِ، وَكَيْلَ الْبُحُورِ.
خدایا، پروردگار آسمان‌های هفتگانه و آنچه در میان آن‌هاست و پروردگار عرش بزرگ و پروردگار جبرئیل و میکاییل و اسرافیل و پروردگار قرآن باعظمت و پروردگار محمّد خاتم پیامبران، از تو درخواست می‌کنم به‌حق آنچه آسمان به آن می‌ایستد و زمین به آن می‌ایستد و با آن بین جمع را جدایی می‌اندازی و با آن میان پراکنده را جمع می‌نمایی و با آن به زنده‌ها روزی می‌دهی و با آن عدد ریگ‌ها و وزن کوه‌ها و پیمانه دریاها را شماره کردی.
سپس بر محمّد و آل محمد صلوات می‌فرستی و حاجت خود را می‌خواهی و در طلب حاجتت پافشاری و اصرار می‌ورزی.

بیستم:

از ثقه جلیل ابن أبی یعفور روایت شده: حضرت صادق(علیه‌السلام) این دعا را می‌خواند:
اللّٰهُمَّ امْلَأْ قَلْبِي حُبّاً لَكَ، وَخَشْيَةً مِنْكَ وَتَصْدِيقاً، وَإِيماناً بِكَ، وَفَرَقاً مِنْكَ، وَشَوْقاً إِلَيْكَ، يَا ذَا الْجَلالِ وَالْإِكْرَامِ؛
خدایا، دلم را از محبّتت و خشیتت و هراست و ایمان به حقیقتت و ترس از حضرتت و شوق به سویت پُر کن، ای صاحب بزرگی و رأفت و محبت؛
اللّٰهُمَّ حَبِّبْ إِلَيَّ لِقاءَكَ، وَاجْعَلْ لِي فِي لِقائِكَ خَيْرَ الرَّحْمَةِ وَالْبَرَكَةِ، وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ، وَلَا تُؤَخِّرْنِي مَعَ الْأَشْرَارِ، وَأَلْحِقْنِي بِصالِحِ مَنْ مَضَىٰ، وَاجْعَلْنِي مَعَ صالِحِ مَنْ بَقِيَ، وَخُذْ بِي سَبِيلَ الصَّالِحِينَ؛
خدایا، لقایت را محبوب من گردان و در لقایت بهترین رحمت و برکت را برای من قرار ده و مرا به شایستگان بپیوند و همراه اشرار در پی‌ام مینداز و به شایستگانی که درگذشتند برسان و با شایستگانی که مانده‌اند قرارم ده؛
وَأَعِنِّي عَلَىٰ نَفْسِي بِما تُعِينُ بِهِ الصَّالِحِينَ عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ، وَلَا تَرُدَّنِي فِي سُوءٍ اسْتَنْقَذْتَنِي مِنْهُ يَا رَبَّ الْعالَمِينَ، أَسْأَلُكَ إِيماناً لَاأَجَلَ لَهُ دُونَ لِقائِكَ تُحْيِينِي وَتُمِيتُنِي عَلَيْهِ، وَتَبْعَثُنِي عَلَيْهِ إِذا بَعَثْتَنِي، وَأَبْرِئْ قَلْبِي مِنَ الرِّياءِ وَالسُّمْعَةِ وَالشَّكِّ فِي دِينِكَ.
و مرا به راه شایستگان ببر و مرا بر خودم یاری ده، آن‌طور که شایستگان را بر خودشان یاری می‌دهی و مرا در آن بدی که از آن نجاتم دادی باز مگردان، ای پروردگار جهانیان، از تو ایمانی می‌خواهم که برایش مدّتی جز لقای تو نباشد، بر آن زنده‌ام بداری و بمیرانی و مرا بر آن برانگیزانی زمانی که بر می‌انگیزیم و دلم را از ریا و شهرت‌طلبی و تردید در دینت پاک کن.
اللّٰهُمَّ أَعْطِنِي نَصْراً فِي دِينِكَ، وَقُوَّةً فِي عِبادَتِكَ، وَفَهْماً فِي خَلْقِكَ، وَكِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِكَ، وَبَيِّضْ وَجْهِي بِنُورِكَ، وَاجْعَلْ رَغْبَتِي فِيما عِنْدَكَ، وَتَوَفَّنِي فِي سَبِيلِكَ عَلَىٰ مِلَّتِكَ وَمِلَّةِ رَسُو لِكَ.
خدایا به من عطا کن، پیروزی در دینت و نیرو در عبادتت و فهم در آفرینشت و دو بهره از رحمتت و رویم را به نورت سپید کن و شوقم را در آنچه نزد توست قرار ده، مرا در راه خود بر پایه آیینت و آیین رسولت بمیران.
اللّٰهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَسَلِ، وَالْهَرَمِ، وَالْجُبْنِ، وَالْبُخْلِ، وَالْغَفْلَةِ، وَالْقَسْوَةِ، وَالْفَتْرَةِ، وَالْمَسْكَنَةِ، وَأَعُوذُ بِكَ يَا رَبِّ مِنْ نَفْسٍ لَاتَشْبَعُ، وَمِنْ قَلْبٍ لَايَخْشَعُ، وَمِنْ دُعاءٍ لَايُسْمَعُ، وَمِنْ صَلاةٍ لَاتَنْفَعُ، وَأُعِيذُ بِكَ نَفْسِي وَأَهْلِي وَذُرِّيَّتِي مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجِيمِ.
خدایا، از بی‌حالی و پیری و ترس و بخل و بی‌خبری و سنگدلی و سستی و مسکنت به تو پناه می‌آورم، ای پروردگارم، از نَفسی که سیر نمی‌شود و قلبی که بیم نمی‌کند و دعایی که اجابت نمی‌شود و نمازی که سود نمی‌بخشد به تو پناه می‌آورم و خود و خاندان و فرزندانم را از شیطان رانده شده، به پناه تو می‌دهم.
اللّٰهُمَّ إِنَّهُ لَايُجِيرُنِي مِنْكَ أَحَدٌ، وَلَا أَجِدُ مِنْ دُو نِكَ مُلْتَحَداً، فَلا تَخْذُلْنِي وَلَا تَرُدَّنِي فِي هَلَكَةٍ، وَلَا تَرُدَّنِي بِعَذَابٍ، أَسْأَلُكَ الثَّبَاتَ عَلَىٰ دِينِكَ، وَالتَّصْدِيقَ بِكِتابِكَ، وَاتِّبَاعَ رَسُولِكَ . اللّٰهُمَّ اذْكُرْنِي بِرَحْمَتِكَ، وَلَا تَذْكُرْنِي بِخَطِيئَتِي، وَتَقَبَّلْ مِنِّي، وَزِدْنِي مِنْ فَضْلِكَ، إِنِّي إِلَيْكَ راغِبٌ.
خدایا، احدی جز تو مرا پناه ندهد و من جز تو پناهگاهی نمی‌یابم، پس مرا وا‌مگذار و به هلاکت باز مگردان و به عذاب بازم مگردان، پایداری در دینت و تصدیق به کتابت و پیروی رسولت را از تو می‌خواهم، خدایا مرا به رحمتت یاد کن و به خطایم یاد مکن و از من بپذیر و از احسانت بر من بیفزا، من مشتاق توأم.
اللّٰهُمَّ اجْعَلْ ثَوَابَ مَنْطِقِي وَثَوَابَ مَجْلِسِي رِضاكَ عَنِّي، وَاجْعَلْ عَمَلِي وَدُعائِي خالِصاً لَكَ، وَاجْعَلْ ثَوابِيَ الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِكَ، وَاجْمَعْ لِي جَمِيعَ مَا سَأَلْتُكَ، وَزِدْنِي مِنْ فَضْلِكَ إِنِّي إِلَيْكَ راغِبٌ.
خدایا، پاداش گفتارم و ثواب مجلسم را خشنودی‌ات از من قرار ده و عمل و دعایم را برای خود خالص گردان و به رحمتت پاداشم را بهشت قرار ده و همه آنچه از تو خواستم را برایم جمع کن و از احسانت بر من بیفزا، من مشتاق توأم.
اللّٰهُمَّ غارَتِ النُّجُومُ، وَنامَتِ الْعُيُونُ، وَأَنْتَ الْحَيُّ الْقَيُّوْمُ، لَا يُوَارِي مِنْكَ لَيْلٌ ساجٍ، وَلَا سَماءٌ ذاتُ أَبْراجٍ، وَلَا أَرْضٌ ذاتُ مِهادٍ، وَلَا بَحْرٌ لُجِيٌّ، وَلَا ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ، تُدْلِجُ الرَّحْمَةَ عَلَىٰ مَنْ تَشاءُ مِنْ خَلْقِكَ، تَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَما تُخْفِي الصُّدُورُ؛
خدایا ستارگان پنهان شدند و دیده‌ها به خواب رفتند و تو زنده و پاینده‌ای، شب تاریک از تو چیزی را نمی‌پوشاند و نه آسمان‌ها دارای برج‌ها و نه زمین دارای گستردگی و نه دریای ژرف و نه تاریکی‌هایی که بعضی بالای بعضی دیگرند، رحمتت را شبانه بر هر که از بندگانت بخواهی فرو می‌فرستی، خیانت دیده‌ها را و آنچه سینه‌ها پنهان می‌کند می‌دانی؛
أَشْهَدُ بِما شَهِدْتَ بِهِ عَلَىٰ نَفْسِكَ، وَشَهِدَتْ مَلائِكَتُكَ وَ أُولُوا الْعِلْمِ، لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ، وَمَنْ لَمْ يَشْهَدْ عَلَىٰ مَا شَهِدْتَ عَلَىٰ نَفْسِكَ وَشَهِدَتْ مَلائِكَتُكَ وَ أُولُوا الْعِلْمِ، فَاكْتُبْ شَهادَتِي مَكانَ شَهادَتِهِ . اللّٰهُمَّ أَنْتَ السَّلامُ، وَمِنْكَ السَّلامُ، أَسْأَلُكَ يَا ذَا الْجَلالِ وَالْإِكْرَامِ أَنْ تَفُكَّ رَقَبَتِي مِنَ النَّارِ.
گواهی می‌دهم به آنچه خود بر خود گواهی دادی و فرشتگانت و صاحبان دانش گواهی دادند که معبودی جز تو نیست، توانمند و فرزانه‌ای و هر که گواهی نداد به آنچه بر خود گواهی دادی و فرشتگانت و صاحبان دانش گواهی دادند، گواهی مرا به‌جای گواهی او بنویس، خدایا تویی سلام و از توست سلام، از تو می‌خواهم ای دارای بزرگی و رأفت و محبت، اینکه مرا از آتش دوزخ برهانی.

نویسنده گوید: این دعا را شیخ طوسی در کتاب «مصباح» پس از رکعت چهارم نافله شب ذکر فرموده و علاّمه مجلسی روایتی از حضرت صادق(علیه‌السلام) نقل کرده، که این دعا را در نماز وتر بخوان.

بیست و یکم:

این دعای ابوذر است که جبرئیل درباره آن به حضرت رسول(صلی‌الله‌علیه‌وآله) عرض کرد: نزد اهل آسمان، دعایی معروف است.
اللّٰهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ الْأَمْنَ وَالْإِيمانَ، وَالتَّصْدِيقَ بِنَبِيِّكَ، وَالْعافِيَةَ مِنْ جَمِيعِ الْبَلاءِ، وَالشُّكْرَ عَلَى الْعافِيَةِ، وَالْغِنَىٰ عَنْ شِرَارِ النَّاسِ.

خدایا! در درگاهت درخواست دارم، امنیت و ایمان به تو را، و تصدیق نمودن به پیامبرت، و عافیت از همه بلاها و شکرگزاری در برابر عافیت و بی‌نیازی از مخلوقات بدت را.

بیست و دوم:

از ابوحمزه روایت شده: این دعا را از حضرت باقر(علیه‌السلام) گرفتم و آن حضرت، این دعا را جامع می‌نامید:
بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ، أَشْهَدُ أَنْ لَاإِلٰهَ إِلّا اللّٰهُ، وَحْدَهُ لَاشَرِيكَ لَهُ، وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، آمَنْتُ بِاللّٰهِ وَبِجَمِيعِ رُسُلِهِ، وَبِجَمِيعِ ما أُنْزِلَ بِهِ عَلَىٰ جَمِيعِ الرُّسُلِ، وَأَنَّ وَعْدَ اللّٰهِ حَقٌّ، وَ لِقاءَهُ حَقٌّ، وَصَدَقَ اللّٰهُ وَبَلَّغَ الْمُرْسَلُونَ؛
به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانی‌اش همیشگی است، گواهی می‌دهم که معبودی جز خدا نیست، یگانه و بی‌شریک است و گواهی می‌دهم که محمّد بنده و فرستاده اوست، به خدا و همه فرستادگانش و همه آنچه بر تمام فرستادگان نازل شد ایمان آوردم و اینکه وعده خدا و لقایش حق است و خدا راست گفت و فرستادگان رساندند؛
وَالْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعالَمِينَ، وَسُبْحانَ اللّٰهِ كُلَّما سَبَّحَ اللّٰهَ شَيْءٌ، وَكَما يُحِبُّ اللّٰهُ أَنْ يُسَبَّحَ، وَالْحَمْدُ لِلّٰهِ كُلَّما حَمِدَ اللّٰهَ شَيْءٌ، وَكَما يُحِبُّ اللّٰهُ أَنْ يُحْمَدَ، وَلَا إِلٰهَ إِلّا اللَّهُ كُلَّما هَلَّلَ اللّٰهَ شَيْءٌ، وَكَما يُحِبُّ اللّٰهُ أَنْ يُهَلَّلَ، وَاللّٰهُ أَكْبَرُ كُلَّما كَبَّرَ اللّٰهَ شَيْءٌ، وَكَما يُحِبُّ اللّٰهُ أَنْ يُكَبَّرَ.
و خدا را سپاس پروردگار جهانیان؛ و تنزیه خدای را هر زمان که چیزی خدا را تنزیه کند و آن‌چنان‌که خدا دوست دارد تنزیه شود و ستایش خدای را، هر زمان که موجودی او را ستایش کند و آن‌چنان‌که خدا دوست دارد ستایش شود و معبودی جز خدا نیست هر زمان که چیزی خدا را تهلیل گوید و آن‌چنان‌که خدا دوست دارد تهلیل شود و خدا بزرگ‌تر است، هر زمان که چیزی خدا را بزرگ شمارد و آن‌چنان‌که خدا دوست دارد بزرگ شمرده شود.
اللّٰهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مَفاتِيحَ الْخَيْرِ وَخَوَاتِيمَهُ، وَسَوَابِغَهُ، وَفَوَائِدَهُ، وَبَرَكاتِهِ، وَما بَلَغَ عِلْمَهُ عِلْمِي، وَما قَصَرَ عَنْ إِحْصائِهِ حِفْظِي؛
خدایا از تو می‌خواهم، کلیدهای خیر و انجام‎هایش را و فراوانی و فایده‌ها و برکاتش را و آنچه به دانستنش دانشم رسید و آنچه قدرت حافظه‌ام از شماره‌اش کوتاه آمد؛
اللّٰهُمَّ انْهَجْ لِي أَسْبابَ مَعْرِفَتِهِ، وَافْتَحْ لِي أَبْوَابَهُ، وَغَشِّنِي بَرَكاتِ رَحْمَتِكَ، وَمُنَّ عَلَيَّ بِعِصْمَةٍ عَنِ الْإِزالَةِ عَنْ دِينِكَ، وَطَهِّرْ قَلْبِي مِنَ الشَّكِّ، وَلَا تَشْغَلْ قَلْبِي بِدُنْيايَ، وَعاجِلِ مَعاشِي عَنْ آجِلِ ثَوابِ آخِرَتِي، وَاشْغَلْ قَلْبِي بِحِفْظِ مَا لَاتَقْبَلُ مِنِّي جَهْلَهُ، وَذَلِّلْ لِكُلِّ خَيْرٍ لِسانِي، وَطَهِّرْ قَلْبِي مِنَ الرِّياءِ، وَلَا تُجْرِهِ فِي مَفاصِلِي، وَاجْعَلْ عَمَلِي خالِصاً لَكَ.
خدایا اسباب شناختش را برایم روشن کن و درهایش را برایم بگشا و برکات رحمتت را بر من بپوشان و به بازدارندگی از برکنار شدن از دینت بر من منّت گذار و دلم را از شک پاک فرما و قلبم را به دنیایم و زودگذر زندگی‌ام را از دیر رسیدن پاداش آخرتم، سرگرم مکن و دلم را به نگهداری آنچه ندانستنش را از من نپذیری، مشغول کن و زبانم را برای هر خیر رام کن و دلم را از ریا پاک گردان و آن را در مفاصلم جریان مده و عملم را برای خود خالص گردان.
اللّٰهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الشَّرِّ وَأَنْواعِ الْفَواحِشِ كُلِّها، ظاهِرِها وَباطِنِها وَغَفَلاتِها، وَجَمِيعِ مَا يُرِيدُنِي بِهِ الشَّيْطانُ الرَّجِيمُ، وَما يُرِيدُنِي بِهِ السُّلْطانُ الْعَنِيدُ، مِمَّا أَحَطْتَ بِعِلْمِهِ، وَأَنْتَ الْقادِرُ عَلَىٰ صَرْفِهِ عَنِّي.
خدایا به تو پناه می‌آورم، از شرّ و انواع همه کارهای زشت، آشکار و نهانش و غفلت‌هایش و همه آنچه شیطان رانده شده مرا به آن قصد می‌کند و آنچه سلطان لجباز مرا به آن اراده می‌نماید، از آنچه به دانستن آن احاطه داری و حضرتت به بازگرداندنش از من توانایی.
اللّٰهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ طَوارِقِ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ، وَزَوَابِعِهِمْ وَبَوائِقِهِمْ، وَمَكائِدِهِمْ، وَمَشاهِدِ الْفَسَقَةِ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ، وَأَنْ أُسْتَزَلَّ عَنْ دِينِي فَتَفْسُدُ عَلَيَّ آخِرَتِي، وَأَنْ يَكُونَ ذٰلِكَ مِنْهُمْ ضَرَراً عَلَيَّ فِي مَعاشِي، أَوْ يَعْرِضَ بَلاءٌ يُصِيبُنِي مِنْهُمْ لَاقُوَّةَ لِي بِهِ، وَلَا صَبْرَ لِي عَلَى احْتِمالِهِ، فَلا تَبْتَلِيَنِّي يَا إِلٰهِي بِمُقَاسَاتِهِ، فَيَمْنَعُنِي ذٰلِكَ عَنْ ذِكْرِكَ، وَيَشْغَلُنِي عَنْ عِبادَتِكَ، أَنْتَ الْعاصِمُ الْمانِعُ الدَّافِعُ الْواقِي مِنْ ذٰلِكَ كُلِّهِ؛
خدایا به تو پناه می‌آورم، از راهزنان شبانه جنّ و انس و پرخاش‌جویی‌هایشان و شرورشان و توطئه‌هایشان و حضورگاه‌های بدکاران جنّ و انس و اینکه از دینم لغزانده شوم، در نتیجه آخرتم تباه گردد و اینکه این امر از جانب آنان زیانی در زندگی‌ام باشد، یا مرا از سوی ایشان بلایی برسد که طاقتش را ندارم و شکیبایی تحملش برایم نیست، بنابراین ای معبود من، به رنج آن دچارم مساز تا از یادت بازم دارد و از عبادتت مانعم شود، از همه این‌ها تنها تویی نگهدار، بازدارنده، دورکننده نگاهبان؛
أَسْأَلُكَ اللّٰهُمَّ الرَّفاهِيَّةَ فِي مَعِيشَتِي مَا أَبْقَيْتَنِي، مَعِيشَةً أَقْوىٰ بِها عَلَىٰ طاعَتِكَ، وَأَبْلُغُ بِها رِضْوَانَكَ، وَأَصِيرُ بِها إِلَىٰ دارِ الْحَيَوانِ غَداً، وَلَا تَرْزُقْنِي رِزْقاً يُطْغِينِي، وَلَا تَبْتَلِيَنِّي بِفَقْرٍ أَشْقَىٰ بِهِ، مُضَيَّقاً عَلَيَّ، أَعْطِنِي حَظّاً وافِراً فِي آخِرَتِي، وَمَعاشاً واسِعاً هَنِيئاً مَرِيئاً فِي دُنْيايَ، وَلَا تَجْعَلِ الدُّنْيا عَلَيَّ سِجْناً، وَلَا تَجْعَلْ فِراقَها عَلَيَّ حُزْناً، أَجِرْنِي مِنْ فِتْنَتِها، وَاجْعَلْ عَمَلِي فِيها مَقْبُولاً، وَسَعْيِي فِيها مَشْكُوراً.
خدایا رفاه در زندگی را تا زنده‌ام داری از تو می‌خواهم، آن زندگی که به‌وسیله آن بر طاعتت نیرومند شوم و با آن به خوشنودی‌ات دست یابم و فردا به سبب آن به سوی خانه‌ی زندگانی جاودان بروم، مرا رزقی روزی مکن که به طغیانم افکند و به فقری دچار مساز که به سبب آن بدبخت شوم، درحالی‌که زندگی بر من تنگ گرفته شود، در آخرتم بهره شایان به من عطا فرما و در دنیایم معاش گسترده‌ی گوارای لذیذ به من مرحمت کن، دنیا را زندان من مساز و فراقش را برای من سبب اندوه مکن، از فتنه‌هایش پناهم بده، عملم را در آن پذیرفته و کوششم را قدردانی شده قرار بده.
اللّٰهُمَّ وَمَنْ أَرادَنِي بِسُوءٍ فَأَرِدْهُ بِمِثْلِهِ، وَمَنْ كادَنِي فِيها فَكِدْهُ، وَاصْرِفْ عَنِّي هَمَّ مَنْ أَدْخَلَ عَلَيَّ هَمَّهُ، وَامْكُرْ بِمَنْ مَكَرَ بِي، فَإِنَّكَ خَيْرُ الْماكِرِينَ، وَافْقَأْ عَنِّي عُيُونَ الْكَفَرَةِ الظَّلَمَةِ، وَالطُّغاةِ الْحَسَدَةِ.
خدایا و هرکس مرا به بدی اراده کرده، به مانندش او را اراده کن و هرکه درباره‌ام بداندیشی نموده، تو هم با او چنان کن و اندوه کسی که اندوهش را بر من وارد نموده از من بازگردان و هرکه مکرم کند، کیفرش ده که تو بهترین کیفردهندگانی، دیدگان کافران ستمگر و سرکشان حسود را نسبت به من کور کن.
اللّٰهُمَّ وَأَنْزِلْ عَلَيَّ مِنْكَ السَّكِينَةَ، وَأَلْبِسْنِي دِرْعَكَ الْحَصِينَةَ، وَاْحفَظْنِي بِسِرِّكَ الْوَاقِي، وَجَلِّلْنِي عافِيَتَكَ النَّافِعَةَ، وَصَدِّقْ قَوْلِي وَفِعالِي، وَبارِكْ لِي فِي‌وَلْدِي وَأَهْلِي وَمالِي. اللّٰهُمَّ مَاقَدَّمْتُ وَمَا أَخَّرْتُ وَمَا أَغْفَلْتُ وَمَا تَعَمَّدْتُ وَمَا تَوَانَيْتُ وَمَا أَعْلَنْتُ وَمَا أَسْرَرْتُ فَاغْفِرْهُ لِي، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.
خدایا از سوی خود آرامش بر من فرو فرست و زره محکمت را به من بپوشان و مرا به پوشش نگهداری‌ات نگاه بدار و عافیت سودمندت به من بپوشان و گفتار و کردارم را تصدیق کن و مرا در فرزند و خاندان و دارایی‌ام برکت ده، خدایا آنچه پیش فرستادم و پس‌ازاین می‌فرستم و آنچه در آن غفلت ورزیدم و آنچه عمد داشتم و سستی کردم و آشکار نموده و پنهان کردم، برایم بیامرز، ای مهربان‌ترین مهربانان.

بیست و سوم:

از محمّد بن مسلم روایت شده: حضرت باقر(علیه‌السلام) فرمود: بخوان:
اللّٰهُمَّ أَوْسِعْ عَلَيَّ فِي رِزْقِي، وَامْدُدْ لِي فِي عُمْرِي، وَاغْفِرْ لِي ذَنْبِي، وَاجْعَلْنِي مِمَّنْ تَنْتَصِرُ بِهِ لِدِينِكَ، وَلَا تَسْتَبْدِلْ بِي غَيْرِي.
خدایا، در روزی‌ام بر من وسعت ده و عمرم را طولانی کن و گناهم را بیامرز و مرا از کسانی قرار ده که به آن‌ها دینت را یاری دهی و مرا با دیگری جایگزین مکن.

بیست و چهارم:

روایت شده: حضرت صادق(علیه‌السلام) این دعا را می‌خواندند:
يَا مَنْ يَشْكُرُ الْيَسِيرَ، وَيَعْفُو عَنِ الْكَثِيرِ، وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ، اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي ذَهَبَتْ لَذَّتُها، وَبَقِيَتْ تَبِعَتُها.
ای آن‌که اندک را قدردانی می‌کنی و از بسیار، درمی‌گذری و او آمرزنده و مهربان است، گناهانی را که خوشی‌هایش از میان رفته و مکافاتش همچنان مانده، برایم بیامرز.

بیست و پنجم:

و نیز روایت شده که آن حضرت این دعا را می‌خواندند:
يَا نُورُ، يَا قُدُّوْسُ، يَا أَوَّلَ الْأَوَّلِينَ، وَيَا آخِرَ الْآخِرِينَ، يَا رَحْمٰنُ يَا رَحِيمُ، اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُغَيِّرُ النِّعَمَ، وَاغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُحِلُّ النِّقَمَ، وَاغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَهْتِكُ الْعِصَمَ، وَاغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُنْزِلُ الْبَلاءَ، وَاغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُدِيلُ الْأَعْداءَ، وَاغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُعَجِّلُ الْفَناءَ، وَاغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَقْطَعُ الرَّجاءَ، وَاغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُظْلِمُ الْهَواءَ، وَاغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَكْشِفُ الْغِطاءَ، وَاغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَرُدُّ الدُّعاءَ، وَاغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَرُدُّ غَيْثَ السَّماءِ.
ای نور، ای بسیار مقدّس، ای آغاز آغازها و ای پایان پایان‌ها، ای بخشاینده، ای مهربان، برایم بیامرز گناهانی که نعمت‌ها را دگرگون می‌سازد و گناهانی که انتقام‌ها را فرود می‌آورد و گناهانی که پرده‌ها را می‌درد و گناهانی که بلاها را نازل می‌نماید و گناهانی که دشمنان را پیروز می‌کند و گناهانی که نابودی را شتابانه می‌آورد و گناهانی که امید را قطع می‌کند و گناهانی که هوا را تاریک می‌کند و گناهانی که پرده‌های حرمت را کنار می‌زند و گناهانی که دعا را باز می‌گرداند و گناهانی که از باران آسمان پیش‌گیری می‌کند.

بیست و ششم:

و نیز این دعا، از آن حضرت نقل شده:
يَا عُدَّتِي فِي كُرْبَتِي، وَيَا صاحِبِي فِي شِدَّتِي، وَيَا وَلِيِّي فِي نِعْمَتِي، وَيَا غِياثِي فِي رَغْبَتِي.
ای توشه‌ام در اندوه بسیار، و ای همراهم در سختی‌ها، و ای سرپرستم در گاه نعمت، و اى فریادرسم در رغبت.

و آن حضرت فرموده: این دعا، دعاى امیرمؤمنان(علیه‌السلام) است:
اللّٰهُمَّ كَتَبْتَ الْآثارَ، وَعَلِمْتَ الْأَخْبارَ، وَاطَّلَعْتَ عَلَى الْأَسْرَارِ، فَحُلْتَ بَيْنَنا وَبَيْنَ الْقُلُوبِ، فَالسِّرُّ عِنْدَكَ عَلانِيَةٌ، وَالْقُلُوبِ إِلَيْكَ مُفْضاةٌ، وَ إِنَّما أَمْرُكَ لِشَيْءٍ إِذا أَرَدْتَهُ أَنْ تَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ، فَقُلْ بِرَحْمَتِكَ لِطاعَتِكَ أَنْ تَدْخُلَ فِي كُلِّ عُضْوٍ مِنْ‌أَعْضائِي، وَلَا تُفارِقَنِي حَتَّىٰ أَلْقَاكَ، وَقُلْ بِرَحْمَتِكَ لِمَعْصِيَتِكَ أَنْ تَخْرُجَ مِنْ كُلِّ عُضْوٍ مِنْ أَعْضائِي فَلا تُقَرِّبَنِي حَتَّىٰ أَلْقَاكَ، وَارْزُقْنِي مِنَ الدُّنْيا، وَزَهِّدْنِي فِيها، وَلَا تَزْوِها عَنِّي، وَرَغْبَتِي فِيها يَا رَحْمٰنُ.
خدایا آثار را نوشتی و اخبار را دانستی و بر اسرار آگاه شدی و میان ما و دل‌ها پرده شدی، پنهان نزد تو آشکار است، دل‌ها به درگاهت راز گشاده‌اند و تنها فرمانت، برای چیزی آنگاه که آن را اراده کنی، این است که به او بگویی باش، پس می‌شود، بنابراین از باب رحمتت به طاعتت بگو در هر عضوی از اعضای من وارد شود و از من جدا نشود تا تو را ملاقات کنم و از باب رحمتت، به معصیتت بگو از هر عضوی از اعضای من خارج شود و به من نزدیک نگردد تا تو را ملاقات کنم و از دنیا نصیبم ده و در آن بی‌رغبتم کن و از آن درحالی‌که رغبت در آن دارم محروم مکن، ای بخشاینده.

بیست و هفتم:

علی بن ابراهیم از پدرش، از ابن محبوب، از علاءبن‌رزین، از عبدالرحمن بن سیابه روایت کرده: حضرت صادق(علیه‌السلام) این دعا را به من عطا فرمود:
الْحَمْدُ لِلّٰهِ وَلِيِّ الْحَمْدِ وَ أَهْلِهِ، وَمُنْتَهاهُ وَمَحَلِّهِ، أَخْلَصَ مَنْ وَحَّدَهُ، وَاهْتَدَىٰ مَنْ عَبَدَهُ، وَفازَ مَنْ أَطاعَهُ، وَأَمِنَ الْمُعْتَصِمُ بِهِ.
خدا را ستایش، سرپرست ستایش و شایسته ستایش و نهایت و جایگاه آن، اخلاص ورزید، آن‌که یگانه‌اش دانست و ره یافت، آن‌که او را پرستید و رستگار شد، آن‌که از او اطاعت نمود و چنگ زننده به او ایمنی یافت.
اللّٰهُمَّ يَا ذَا الْجُودِ وَالْمَجْدِ، وَالثَّناءِ الْجَمِيلِ وَالْحَمْدِ، أَسْأَلُكَ مَسْأَلَةَ مَنْ خَضَعَ لَكَ بِرَقَبَتِهِ، وَرَغَمَ لَكَ أَنْفَهُ، وَعَفَّرَ لَكَ وَجْهَهُ، وَذَلَّلَ لَكَ نَفْسَهُ، وَفاضَتْ مِنْ خَوْفِكَ دُمُوعُهُ، وَتَرَدَّدَتْ عَبْرَتُهُ، وَاعْتَرَفَ لَكَ بِذُنُوبِهِ، وَفَضَحَتْهُ عِنْدَكَ خَطِيئَتُهُ، وَشَأَنَتْهُ عِنْدَكَ جَرِيرَتُهُ، فَضَعُفَتْ عِنْدَ ذٰلِكَ قُوَّتُهُ، وَقَلَّتْ حِيلَتُهُ، وَانْقَطَعَتْ عَنْهُ أَسْبابُ خَدَائِعِهِ، وَاضْمَحَلَّ عَنْهُ كُلُّ باطِلٍ، وَأَلْجَأَتْهُ ذُنُوبُهُ إِلَىٰ ذُلِّ مَقامِهِ بَيْنَ يَدَيْكَ، وَخُضُوعِهِ لَدَيْكَ، وَابْتِهَالِهِ إِلَيْكَ.
خدایا، ای دارای بخشش و بزرگواری و ثنای نیک و ستایش، از تو می‌خواهم، خواستن کسی که با تمام وجودش برایت فروتن گشته و خود را در برابرت خوار نموده و چهره‌اش را برایت به خاک ساییده و جانش را برایت به خواری افکنده و اشک‌هایش، از بیمت جاری گشته و سِرِشکش پیاپی ریزان شده و به گناهانش در برابرت اعتراف کرده و خطایش او را نزد تو رسوا نموده و جنایتش او را نزد تو زشت ساخته، پس کنار این امور نیرویش ضعیف شده و چاره‌اش کم گشته و وسایل نیرنگ‌هایش از او بریده و هر باطلی از او پاشیده شد و گناهانش او را به خواری مقامش در برابرت و خضوع در پیشگاهت و زاری به سویت، وادار نموده است.
أَسْأَلُكَ اللّٰهُمَّ سُؤالَ مَنْ هُوَ بِمَنْزِلَتِهِ، أَرْغَبُ إِلَيْكَ كَرَغْبَتِهِ، وَأَتَضَرَّعُ إِلَيْكَ كَتَضَرُّعِهِ، وَأَبْتَهِلُ إِلَيْكَ كَأَشَدِّ ابْتِهالِهِ .اللّٰهُمَّ فَارْحَمِ اسْتِكانَةَ مَنْطِقِي، وَذُلَّ مَقامِي، وَمَجْلِسِي وَخُضُوعِي إِلَيْكَ بِرَقَبَتِي.
از تو می‌خواهم خدایا، خواستن آن‌که به شأن و درجۀ اوست، به تو رغبت می‌نمایم مانند رغبت او، زاری می‌کنم به پیشگاه تو مانند زاری او، ناله می‌کنم به درگاهت به شدیدترین ناله او، خدایا به درماندگی گفتارم و خواری مقام و جایگاهم و به فروتنی به درگاهت، با همه وجودم رحم کن.
أَسْأَلُكَ اللّٰهُمَّ الْهُدَىٰ مِنَ الضَّلالَةِ، وَالْبَصِيرَةَ مِنَ الْعَمَىٰ، وَالرُّشْدَ مِنَ الْغِوَايَةِ . وَأَسْأَلُكَ اللّٰهُمَّ أَكْثَرَ الْحَمْدِ عِنْدَ الرَّخاءِ، وَأَجْمَلَ الصَّبْرِ عِنْدَ الْمُصِيبَةِ، وَأَفْضَلَ الشُّكْرِ عِنْدَ مَوْضِعِ الشُّكْرِ، وَالتَّسْلِيمَ عِنْدَ الشُّبُهاتِ؛
از تو می‌خواهم خدایا، هدایت از گمراهی را و بینایی از کوردلی را و رشد از بیراهه را و از تو می‌خواهم خدایا، ستایش بسیار را هنگام آسایش و صبر زیباتر را به گاه مصیبت و شکر برتر را در جایگاه شکر و تسلیم تو شدن را به هنگام شبهه‌ها؛
وَأَسْأَلُكَ الْقُوَّةَ فِي طاعَتِكَ، وَالضَّعْفَ عَنْ مَعْصِيَتِكَ، وَالْهَرَبَ إِلَيْكَ مِنْكَ، وَالتَّقَرُّبَ إِلَيْكَ رَبِّ لِتَرْضَىٰ، وَالتَّحَرِّيَ لِكُلِّ مَا يُرْضِيكَ عَنِّي فِي إِسْخاطِ خَلْقِكَ، الْتِماساً لِرِضَاكَ؛
و از تو می‌خواهم نیرومندی در طاعتت و سستی از معصیتت و گریز به سویت را از خودت و تقرّب به حضرتت را، پروردگارا تا راضی شوی و جستجو کردن از هرچه که تو را از من خشنود می‌سازد، در به خشم آوردن بندگانت، از روی طلب خشنودی‌ات؛
رَبِّ مَنْ أَرْجُوهُ إِنْ لَمْ تَرْحَمْنِي، أَوْ مَنْ يَعُودُ عَلَيَّ إِنْ أَقْصَيْتَنِي، أَوْ مَنْ يَنْفَعُنِي عَفْوُهُ إِنْ عاقَبْتَنِي، أَوْ مَنْ آمُلُ عَطاياهُ إِنْ حَرَمْتَنِي، أَوْ مَنْ يَمْلِكُ كَرَامَتِي إِنْ أَهَنْتَنِي، أَوْ مَنْ يَضُرُّنِي هَوانُهُ إِنْ أَكْرَمْتَنِي؛
پروردگارا به که امید بندم، اگر به من رحم نکنی، یا که از من احوال گیرد، اگر مرا دورم کنی، یا کیست که گذشتش به من سود دهد، اگر تو مجازاتم نمایی، یا کیست که عطاهایش را آرزو کنم، اگر محرومم کنی، یا کیست که بزرگ‌منشی‌ام را به دست گیرد، اگر تو مرا پست نمایی، یا کیست که سبک داشتنش به من زیان رساند، اگر تو مرا گرامی داری؟
رَبِّ مَا أَسْوَأَ فِعْلِي، وَأَقْبَحَ عَمَلِي، وَأَقْسَىٰ قَلْبِي، وَأَطْوَلَ أَمَلِي، وَأَقْصَرَ أَجَلِي، وَأَجْرَأَنِي عَلَىٰ عِصْيانِ مَنْ خَلَقَنِي!
پروردگارا، چه بد است رفتارم و چه زشت است کردارم و چه دراز است آرزویم و چه کوتاه است عمرم و چه گستاخم بر نافرمانی کسی که مرا آفرید؛
رَبِّ وَما أَحْسَنَ بَلاءَكَ عِنْدِي، وَأَظْهَرَ نَعْماءَكَ عَلَيَّ ! كَثُرَتْ عَلَيَّ مِنْكَ النِّعَمُ فَمَا أُحْصِيها، وَقَلَّ مِنِّيِ الشُّكْرُ فِيما أَوْلَيْتَنِيهِ، فَبَطِرْتُ بِالنِّعَمِ، وَتَعَرَّضْتُ لِلنِّقَمِ، وَسَهَوْتُ عَنِ الذِّكْرِ، وَرَكِبْتُ الْجَهْلَ بَعْدَ الْعِلْمِ، وَجُزْتُ مِنَ الْعَدْلِ إِلَى الظُّلْمِ، وَجاوَزْتُ الْبِرَّ إِلَىٰ الْإِثْمِ، وَصِرْتُ إِلَى اللَّهْوِ مِنَ الْخَوْفِ وَالْحُزْنِ، فَما أَصْغَرَ حَسَناتِي وَأَقَلَّها فِي كَثْرَةِ ذُنُوبِي، وَأَعْظَمَها عَلَىٰ قَدْرِ صِغَرِ خَلْقِي، وَضَعْفِ رُكْنِي؛
پروردگارا، چه نیکوست آزمایشت پیش من و آشکار است نعمت‌هایت بر من، نعمت‌هایت بر من زیاد شد، نمی‌توانم آن‌ها را شماره کنم و در آنچه سزاوار احسانم کردی سپاسم کم شد، به نعمت‌ها راه فساد پیش گرفتم و خود را در معرض انتقام قرار دادم، از ذکر پس از دانایی غافل شدم، به مرکب نادانی سوار گشتم، از عدالت به سوی ستم گذشتم و از نیکی به گناه تجاوز کردم و از ترس از عاقبت و اندوه بر خود به دنیای لهو بازی بازگشتم، پس چه کوچک است خوبی‌هایم و چه کم است در برابر کثرت گناهانم و چه بزرگ است آن‌ها در کنار کوچکی آفرینشم و سستی بنیادم؛
رَبِّ وَما أَطْوَلَ أَمَلِي فِي قِصَرِ أَجَلِي، وَأَقْصَرَ أَجَلِي فِي بُعْدِ أَمَلِي، وَما أَقْبَحَ سَرِيرَتِي فِي عَلانِيَتِي ! رَبِّ لَاحُجَّةَ لِي إِنِ احْتَجَجْتُ، وَلَا عُذْرَ لِي إِنِ اعْتَذَرْتُ، وَلَا شُكْرَ عِنْدِي إِنِ ابْتَلَيْتُ ، وَأُوْلِيتُ إِنْ لَمْ تُعِنِّي عَلَىٰ شُكْرِ مَا أَوْلَيْتَ؛
پروردگارا چه دراز است آرزویم، در برابر کوتاهی عمرم و چه کوتاه است عمرم، در برابر دوری آرزویم و چه زشت است باطنم در برابر ظاهرم؛ پروردگارا حجّتی ندارم اگر احتجاج کنم و عذر قابل قبولی برایم نیست، اگر عذرخواهی کنم و سپاسی نزد من نیست، اگر آزمایش شوم یا مورد احسان قرار گیرم، اگر بر سپاس آنچه به من احسان کردی یاری‌ام ندهی؛
رَبِّي مَا أَخَفَّ مِيزانِي غَداً إِنْ لَمْ تُرَجِّحْهُ، وَأَزَلَّ لِسانِي إِنْ لَمْ تُثَبِّتْهُ، وَأَسْوَدَ وَجْهِي إِنْ لَمْ تُبَيِّضْهُ ! رَبِّ كَيْفَ لِي بِذُنُوبِيَ الَّتِي سَلَفَتْ مِنِّي، قَدْ هُدَّتْ لَها أَرْكانِي، رَبِّ كَيْفَ أَطْلُبُ شَهَوَاتِ الدُّنْيا، وَأَبْكِي عَلَىٰ خَيْبَتِي فِيها وَلَا أَبْكِي وَتَشْتَدُّ حَسَراتِي عَلَىٰ عِصْيانِي وَتَفْرِيطِي؛
پروردگارم، فردای قیامت چه سبک است میزان کارهایم اگر آن را سنگین نکنی و چه لغزان است زبانم، اگر استوارش ننمایی و چه سیاه است رویم، اگر سپیدش نکنی، پروردگارا، چه کنم با گناهانم که از من سرزده و پایه‌های هستی‌ام در برابر آن‌ها درهم شکسته، چگونه شهوات دنیا را طلب می‌کنم و بر محرومیتم از آن‌ها می‌گریم، درحالی‌که نمی‌گریم و شدید نمی‌شود حسرت‌هایم بر عصیان و تقصیرم؛
رَبِّ دَعَتْنِي دَواعِي الدُّنْيا فَأَجَبْتُها سَرِيعاً، وَرَكَنْتُ إِلَيْها طائِعاً، وَدَعَتْنِي دَواعِي الْآخِرَةِ فَتَثَبَّطْتُ عَنْها، وَأَبْطَأْتُ فِي الْإِجابَةِ وَ الْمُسارَعَةِ إِلَيْها كَما سارَعْتُ إِلىٰ دَواعِي الدُّنْيا، وَحُطامِهَا الْهامِدِ، وَهَشِيمِهَا الْبَائِدِ، وَسَرابِهَا الذَّاهِبِ؛
پروردگارا، داعیان دنیا دعوتم کردند، با شتاب اجابت نمودم و به میل و رغبت به آن دل بستم و داعیان آخرت دعوتم نمودند، از آن بازماندم و از پاسخ دادن و شتاب به سوی آن کندی کردم، چنان‌که به سوی انگیزه‌های دنیا و کالای پوسیده‌اش و گیاه فناپذیرش و نمای از بین رونده‌اش شتافتم!
رَبِّ خَوَّفْتَنِي وَشَوَّقْتَنِي وَاحْتَجَجْتَ عَلَيَّ بِرِقِّي، وَتَكَفَّلْتَ لِي بِرِزْقِي، فَأَمِنْتُ خَوْفَكَ، وَتَثَبَّطْتُ عَنْ تَشْوِيقِكَ وَلَمْ أَتَّكِلْ عَلَىٰ ضَمانِكَ، وَ تَهاوَنْتُ بِاحْتِجاجِكَ؛
پروردگارا، مرا بیم دادی و تشویق نمودی و بر من به بندگی‌ام احتجاج کردی و عهده‌دار روزی‌ام شدی، به نادرستی از بیمت ایمن شدم و از تشویقت بازماندم و بر ضمانتت اعتماد نکردم و احتجاجت را سبک انگاشتم!
اللّٰهُمَّ فَاجْعَلْ أَمْنِي مِنْكَ فِي هٰذِهِ الدُّنْيا خَوْفاً، وَحَوِّلْ تَثَبُّطِي شَوْقاً، وَتَهاوُنِي بِحُجَّتِكَ فَرَقاً مِنْكَ، ثُمَّ رَضِّنِي بِما قَسَمْتَ لِي مِنْ رِزْقِكَ؛
خدایا ایمنی‌ام را از تو، در این دنیا هراس قرار ده و بازماندنم را به شوق تبدیل کن و سبک‌شمردنم را نسبت به حجّتت، به بیم از خودت بازگردان، سپس از روزی‌ات به آنچه نصیب من نموده‌ای خشنودم کن؛
يَا كَرِيمُ أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الْعَظِيمِ، رِضاكَ عِنْدَ السُّخْطَةِ، وَالْفُرْجَةَ عِنْدَ الْكُرْبَةِ، وَالنُورَ عِنْدَ الظُّلْمَةِ، وَالْبَصِيرَةَ عِنْدَ تَشَبُّهِ الْفِتْنَةِ، رَبِّ اجْعَلْ جُنَّتِي مِنْ خَطَايَايَ حَصِينَةً، وَدَرَجاتِي فِي الْجِنانِ رَفِيعَةً، وَأَعْمالِي كُلَّها مُتَقَبَّلَةً، وَحَسَناتِي مُضاعَفَةً زَاكِيَةً؛
ای بزرگوار، از تو می‌خواهم به‌حق نام بزرگت، خشنودی‌ات را هنگام خشم و گشایش را زمان گرفتاری و نور را به گاه تاریکی و بصیرت را وقت مشتبه شدن فتنه، پروردگارا، سپرم را از خطاهایم محکم گردان و درجاتم را در بهشت بلند فرما و همگی اعمالم را پذیرفته قرار ده و حسناتم را چند برابر و پاک گردان؛
أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْفِتَنِ كُلِّها، مَا ظَهَرَ مِنْها وَما بَطَنَ، وَمِنْ رَفِيعِ الْمَطْعَمِ وَالْمَشْرَبِ، وَمِنْ شَرِّ مَا أَعْلَمُ وَمِنْ شَرِّ مَا لَاأَعْلَمُ، وَأَعُوذُ بِكَ مِنْ أَنْ أَشْتَرِيَ الْجَهْلَ بِالْعِلْمِ، وَالْجَفاءَ بِالْحِلْمِ، وَالْجَوْرَ بِالْعَدْلِ، وَالْقَطِيعَةَ بِالْبِرِّ، وَالْجَزَعَ بِالصَّبْرِ، أَوْ الْهُدَىٰ بِالضَّلالَةِ، أَوْ الْكُفْرَ بِالْإِيمانِ.
به تو پناه می‌آورم از همه فتنه‌ها، چه آنچه آشکار است چه پنهان و از خوراکی‌ها و آشامیدنی‌های فاخر و گران‌قیمت و از شرّ آنچه می‌دانم و نمی‌دانم؛ و به تو پناه می‌آورم، از اینکه نادانی را به دانش خریداری کنم و جفا را به بردباری و ستم را به عدالت و قطع رحم را به نیکی و بی‌تابی را به شکیبایی و هدایت را به گمراهی و کفر را به ایمان.

نویسنده گوید: این دعا مشتمل بر مضامین بلندی است؛ و عبدالرحمن بن سیابه، همان کسی است که حضرت صادق(علیه‌السلام) او را وصیت سودمندی فرموده، که بیانش در اینجا شایسته است.

حکایت عبدالرحمن بن سیابه و وصیت امام صادق(ع) به او

عبدالرحمن نقل کرده: وقتی پدرم سیابه از دنیا رفت، مردی از دوستانش درِ منزل ما را کوبید، من به سویش رفتم، به من تسلیت گفت، سپس پرسید: پدرت چیزی برای شما گذاشته؟ گفتم: نه! کیسه‌ای که هزار درهم در آن بود به من داد و گفت: نیکو محافظت کن و با آن به کسب معاش برخیز؛ من خوشحال شده، نزد مادرم رفتم و او را به این مسئله خبر دادم.

در پایان آن روز، نزد یکی از دوستان پدرم رفتم که برای من کسبی مهیا کند، او برایم سرمایه‌ای از جامه‌های سابری خرید؛ در مغازه‌ای نشستم و مشغول کسب شدم.

حق‌تعالی مرا از آن کسب خیر بسیاری نصیب فرمود؛ وقت حج رسید، به قلبم افتاد به حج روم، نزد مادر رفته و او را به حجّ‌ رفتنم خبر کردم، مادر گفت: هزار درهم آن مرد را بازگردان؛

پول آن مرد را آماده و به او پرداختم، اینکه پول را به او بخشیدم خوشحال شد ولی به من گفت:
شاید پولی که به تو دادم کم بوده و نتوانستی با آن کسب کنی، اگر می‌خواهی بیش از این در اختیارت بگذارم؟ گفتم: نه قصد حجّ دارم، خواستم پول شما را بازگردانم.

به مکه رفتم، اعمال حج را بجا آوردم، به مدینه شرفیاب شدم و با گروهی از مردم در وقتی که اذن عام می‌دادند خدمت حضرت صادق(علیه‌السلام) رفتم، چون جوان بودم و ناشناخته، آخر جمعیت نشستم، مردم شروع به پرسش کردند و حضرت پاسخ آنان را لطف می‌فرمود. پس از گرفتن پاسخ می‌رفتند تا جمعیت کم شد؛

حضرت به سوی من اشاره کردند و فرمودند: آیا حاجتی داری؟ گفتم: فدایت شوم، من عبدالرحمن بن سیابه هستم. احوال پدرم را پرسیدند. گفتم: از دنیا رفت، محزون و غمگین شدند، گویا حضرت را دردی گرفت، فرمودند: خدا او را رحمت کند.

پرسیدند: چیزی گذاشت؟ گفتم: نه. فرمودند: از کجا توانستی به حج بیایی؟ قصه آن مردی را که هزار درهم به من داد را شروع کردم، حضرت فرصت تمام کردن قصه را ندادند و فرمودند: حج آمدی، هزار درهم آن مرد را چه کردی؟ گفتم: به صاحبش بازگردانم. فرمود: احسنت؛

سپس فرمودند: آیا تو را وصیتی نکنم؟ گفتم: چرا، فرمودند:
به راستی در گفتار و ادای امانت پای‌بند باش تا با مردم در اموالشان شریک شوی، آنگاه بین دو انگشت خود را جمع کرد، یعنی اگر گفتارت صادقانه شد و دروغ نگفتی، و خلاف وعده ننمودی و در موعد معینی که وعده کردی مال مردم را بازگردانی و حق مردم را نخوری، از مردم هرچه بخواهی به تو می‌دهند، روی این حساب، به خاطر امانت و صداقتی که در تو وجود دارد شریک مردم در اموالشان می‌شوی.

من این وصیت را از حضرت حفظ کردم، یعنی به آن عمل نمودم و آن‌قدر مال یافتم که زکات سیصد هزار درهم را پرداختم.

در روایت دیگری وارد شده است: که این دعای حضرت علی بن الحسین(علیه‌السلام) است و در پایانش این اضافه قرار دارد:
«آمِینَ رَبَّ الْعالَمِینَ»

بیست و هشتم:

از ابن محبوب روایت شده است: که حضرت صادق(علیه‌السلام) این دعا را تعلیم شخصی فرمود که بخواند:
اللّٰهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِرَحْمَتِكَ الَّتِي لَاتُنالُ مِنْكَ إِلّا بِرِضاكَ، وَالْخُرُوجَ مِنْ جَمِيعِ مَعاصِيكَ، وَالدُّخُولَ فِي كُلِّ مَا يُرْضِيكَ، وَالنَّجاةَ مِنْ كُلِّ وَرْطَةٍ، وَالْمَخْرَجَ مِنْ كُلِّ كَبِيرَةٍ أَتَىٰ بِها مِنِّي عَمْدٌ، أَوْ زَلَّ بِها مِنِّي خَطَأٌ، أَوْ خَطَرَ بِها عَلَيَّ خَطَراتُ الشَّيْطانِ، أَسْأَلُكَ خَوْفاً تُوقِفُنِي بِهِ عَلَىٰ حُدُودِ رِضاكَ، وَتَشَعَّبَ بِهِ عَنِّي كُلُّ شَهْوَةٍ خَطَرَ بِها هَوايَ، وَاسْتُزِلَّ بِها رَأْيِي لِيُجاوِزَ حَدَّ حَلالِكَ. أَسْأَلُكَ اللّٰهُمَّ الْأَخْذَ بِأَحْسَنِ مَا تَعْلَمُ، وَتَرْكَ سَيِّءِ كُلِّ مَا تَعْلَمُ، أَوْ أُخْطِئَ مِنْ حَيْثُ لَاأَعْلَمُ أَوْ مِنْ حَيْثُ أَعْلَمُ؛
خدایا از تو می‌خواهم به‌حق رحمتت، که به آن نرسند جز به خشنودی تو، خارج شدن از همه نافرمانی‌هایت و ورود در هر آنچه تو را خشنود می‌سازد و نجات از هر چاه هلاکتی و بیرون شدن از هر گناه کبیره‌ای که عمدی آن را از من به میان آورده، یا خطایی مرا به آن لغزانده، یا وسوسه‌های شیطان به خاطرم افکنده، از تو هراسی می‌خواهم که مرا به‌وسیله آن بر مرزهای خشنودی‌ات بازداری و با آن هر شهوتی را از من که هوسم آن را به خاطر اندازد و به آن رأیم لغزانده شود تا از مرز حلالت درگذرم پراکنده نمایی، خدایا از تو می‌خواهم به نیکوترین چیزی که از من می‌دانی از من بپذیری و به هرچه که از من می‌دانی، یا خطا کنم از آنجا که نمی‌دانم، یا از آنجا که می‌دانم واگذاری؛
أَسْأَ لُكَ السَّعَةَ فِي الرِّزْقِ، وَالزُّهْدَ فِي الْكَفافِ، وَالْمَخْرَجَ بِالْبَيانِ مِنْ كُلِّ شُبْهَةٍ، وَالصَّوَابَ فِي كُلِّ حُجَّةٍ، وَالصِّدْقَ فِي جَمِيعِ الْمَواطِنِ، وَإِنْصافَ النَّاسِ مِنْ نَفْسِي فِيما عَلَيَّ وَلِي، والتَّذَلُّلَ فِي إِعْطاءِ النَّصَفِ مِنْ جَمِيعِ مَواطِنِ السَّخَطِ وَالرِّضا، وَتَرْكَ قَلِيلِ الْبَغْيِ وَكَثِيرِهِ، فِي الْقَوْلِ مِنِّي وَالْفِعْلِ، وَتَمامَ نِعَمِكَ فِي جَمِيعِ الْأَشْياءِ، وَالشُّكْرَ لَكَ عَلَيْها، لِكَيْ تَرْضَىٰ وَبَعْدَ الرِّضا، وَأَسْأَ لُكَ الْخِيرَةَ فِي كُلِّ مَا يَكُونُ فِيهِ الْخِيرَةُ، بِمَيْسُورِ الْأُمُورِ كُلِّها لَابِمَعْسُورِها، يَا كَرِيمُ يَا كَرِيمُ يَا كَرِيمُ؛
از تو می‌خواهم وسعت در روزی و قناعت بر مقدار کفاف و درآمدن با منطق روشن از هر شبهه و درستی در هر دلیل و راستی در همه میدان‌ها و انصاف دادن به مردم از جانب خود، در آنچه به زیان یا سود من است و فروتنی در دادن انصاف در تمام مراحل خشم و خشنودی و ترک تجاوز چه اندک و چه بسیارش از جانب خود در گفتار و کردار و همۀ نعمت‌هایت در همه‌چیز و سپاس‌گزاری‌ات بر آن‌ها، تا خشنود شوی و فوق خشنودی و از تو خیر می‌خواهم در هرچه در آن خیر است، به تمام کارهای آسان نه به دشوارش، ای بزرگوار، ای بزرگوار، ای بزرگوار؛
وَافْتَحْ لِي بابَ الْأَمْرِ الَّذِي فِيهِ الْعافِيَةُ وَالْفَرَجُ، وَافْتَحْ لِي بابَهُ، وَيَسِّرْ لِي مَخْرَجَهُ، وَمَنْ قَدَّرْتَ لَهُ عَلَيَّ مَقْدُرَةً مِنْ خَلْقِكَ، فَخُذْ عَنِّي بِسَمْعِهِ وَبَصَرِهِ، وَ لِسانِهِ وَيَدِهِ، وَخُذْهُ عَنْ يَمِينِهِ، وَعَنْ يَسارِهِ، وَمِنْ خَلْفِهِ وَمِنْ قُدَّامِهِ، وَامْنَعْهُ أَنْ يَصِلَ إِلَيَّ بِسُوءٍ، عَزَّ جارُكَ، وَجَلَّ ثَناءُ وَجْهِكَ، وَلَا إِلٰهَ غَيْرُكَ، أَنْتَ رَبِّي، وَأَنَا عَبْدُكَ . اللّٰهُمَّ أَنْتَ رَجَائِي فِي كُلِّ كُرْبَةٍ، وَأَنْتَ ثِقَتِي فِي كُلِّ شِدَّةٍ، وَأَنْتَ لِي فِي كُلِّ أَمْرٍ نَزَلَ بِي ثِقَةٌ وَعُدَّةٌ، فَكَمْ مِنْ كَرْبٍ يَضْعُفُ عَنْهُ الْفُؤادُ، وَتَقِلُّ فِيهِ الْحِيلَةُ، وَيَشْمَتُ بِهِ الْعَدُوُّ، وَتَعْيىٰ فِيهِ الْأُمُورُ أَنْزَلْتُهُ بِكَ، وَشَكَوْتُهُ إِلَيْكَ، راغِباً إِلَيْكَ فِيهِ عَمَّنْ سِوَاكَ، قَدْ فَرَّجْتَهُ وَكَفَيْتَهُ، فَأَنْتَ وَ لِيُّ كُلِّ نِعْمَةٍ، وَصاحِبُ كُلِّ حاجَةٍ، وَمُنْتَهَىٰ كُلِّ رَغْبَةٍ، فَلَكَ الْحَمْدُ كَثِيراً، وَلَكَ الْمَنُّ فاضِلاً .
درِ کاری که در آن تندرستی کامل و گشایش است برایم بگشا و درش را برایم باز کن و بیرون آمدنش را برایم آسان ساز و هرکه را از بندگانت مقدر نموده‌ای بر من قدرتی داشته باشد، گوشش و چشمش و زبانش و دستش را از من بازگیر و او را از سوی راست و چپ و پشت سر و پیش رویش بگیر و از این‌که به من بدی برساند بازش بدار، پناهنده‌ات عزیز است و ثنای ذاتت بس برجسته است، معبودی جز تو نیست، تو پروردگار منی و من بنده توأم، خدایا تو در هر گرفتاری امید منی و در هر سختی اطمینان منی و تو در هر حادثه‌ای که بر من وارد شود، برای من تکیه‌گاه و ذخیره‌ای، چه‌بسا گرفتاری که دل از آن ناتوان شود و چاره در آن گم گردد و دشمن به آن سرزنش نماید و مرا در آن امور به‌زحمت اندازد. آن را نزد تو آوردم و شکایتش را نزد تو نمودم، در آن از غیر تو به تو رغبت دارم، به تحقیق آن را گشودی و از آن کفایت کردی، پس تویی سرپرست هر نعمت و یاور هر حاجت و نهایت هر رغبت، ستایش بسیار توراست و احسان برتر ویژۀ توست.

بیست و نهم:

به سند معتبر روایت شده: حضرت صادق(علیه‌السلام) این دعا را به ابو بصیر آموخت که بخواند:
اللّٰهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ قَوْلَ التَّوَّابِينَ وَعَمَلَهُمْ، وَنُورَ الْأَنْبِياءِ وَصِدْقَهُمْ، وَنَجاةَ الْمُجاهِدِينَ وَثَوابَهُمْ، وَشُكْرَ الْمُصْطَفَيْنَ وَنَصِيحَتَهُمْ، وَعَمَلَ الذَّاكِرِينَ وَيَقِينَهُمْ، وَإِيمانَ الْعُلَماءِ وَفِقْهَهُمْ، وَتَعَبُّدَ الْخاشِعِينَ وَتَواضُعَهُمْ، وَحُكْمَ الْفُقَهاءِ وَسِيرَتَهُمْ، وَخَشْيَةَ الْمُتَّقِينَ وَرَغْبَتَهُمْ، وَتَصْدِيقَ الْمُؤْمِنِينَ‌وَتَوَكُّلَهُمْ، وَرَجاءَ الْمُحْسِنِينَ وَبِرَّهُمْ . اللّٰهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ ثَوابَ الشَّاكِرِينَ، وَمَنْزِلَةَ الْمُقَرَّبِينَ، وَمُرافَقَةَ النَّبِيِّينَ . اللّٰهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ خَوْفَ الْعامِلِينَ لَكَ، وَعَملَ الْخائِفِينَ مِنْكَ، وَخُشُوعَ الْعابِدِينَ لَكَ، وَيَقِينَ الْمُتَوَكِّلِينَ عَلَيْكَ، وَتَوَكُّلَ الْمُؤْمِنِينَ بِكَ . اللّٰهُمَّ إِنَّكَ بِحاجَتِي عالِمٌ غَيْرُ مُعَلَّمٍ، وَأَنْتَ لَها واسِعٌ غَيْرُ مُتَكَلِّفٍ، وَأَنْتَ الَّذِي لَايُحْفِيكَ سائِلٌ، وَلَا يَنْقُصُكَ نائِلٌ، وَلَا يَبْلُغُ مِدْحَتَكَ قَوْلُ قائِلٍ، أَنْتَ كَما تَقُولُ، وَفَوْقَ مَا نَقُولُ . اللّٰهُمَّ اجْعَلْ لِي فَرَجَاً قَرِيباً، وَأَجْراً عَظِيماً، وَسَتْراً جَمِيلاً؛
‌خدایا از تو می‌خواهم، گفتار توبه‌کاران و عملشان را و نور پیامبران و صدقشان را و نجات جهاد کنندگان و پاداششان را و شکر برگزیدگان و خیرخواهی‌شان را و کردار ذاکران و یقینشان را و ایمان دانشمندان و فهمشان را و بندگی فروتنان و تواضعشان را و حُکم فقیهان و روششان را و ترس پرهیزگاران و شوقشان را و باور مؤمنان و توکلشان را و امید نیکوکاران و نیکوکاری‌شان را، خدایا از تو می‌خواهم پاداش شاکران و مقام مقرّبان و رفاقت پیامبران را، خدایا از تو می‌خواهم ترس کارکنان برایت و عمل بیم داران از حضرتـت و خاکساری عابدان درگاهت و یقین متوکلان بر ذاتت، خدایا به حاجتم دانایی، بی‌آنکه آموخته باشی و تو به برآوردنش بدون هیچ زحمتی توانایی و تویی که هیچ سائلی خسته‌ات نکند و عطابخشی از تو نکاهد و گفتار گوینده‌ای به ستایشت نرسد، تو چنانی که خود می‌گویی و برتر از آن‌که ما می‌گوییم، خدایا برایم گشایش نزدیک و پاداش بزرگ و پرده‌پوشی زیبا قرار بده؛
اللّٰهُمَّ إِنَّكَ تَعْلَمُ أَنِّي عَلَىٰ ظُلْمِي لِنَفْسِي وَ إِسْرافِي عَلَيْها، لَمْ أَتَّخِذْ لَكَ ضِدّاً وَلَا نِدّاً، وَلَا صاحِبَةً وَلَا وَلَداً، يَا مَنْ لَاتُغَلِّطُهُ الْمَسائِلُ، وَيَا مَنْ لَايَشْغَلُهُ شَيْءٌ عَنْ شَيْءٍ، وَلَا سَمْعٌ عَنْ سَمْعٍ، وَلَا بَصَرٌ عَنْ بَصَرٍ، وَلَا يُبْرِمُهُ إِلْحاحُ الْمُلِحِّينَ، أَسْأَلُكَ أَنْ تُفَرِّجَ عَنِّي فِي ساعَتِي هٰذِهِ مِنْ حَيْثُ أَحْتَسِبُ، وَمِنْ حَيْثُ لَاأَحْتَسِبُ، إِنَّكَ تُحْيِي الْعِظامَ وَهِيَ رَمِيمٌ، إِنَّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ، يَا مَنْ قَلَّ شُكْرِي لَهُ فَلَمْ يَحْرِمْنِي، وَعَظُمَتْ خَطِيئَتِي فَلَمْ يَفْضَحْنِي، وَرَآنِي عَلَى الْمَعاصِي فَلَمْ يَجْبَهْنِي، وَخَلَقَنِي لِلَّذِي خَلَقَنِي لَهُ فَصَنَعْتُ غَيْرَ الَّذِي خَلَقَنِي لَهُ، فَنِعْمَ الْمَوْلَىٰ أَنْتَ يَا سَيِّدِي، وَبِئْسَ الْعَبْدُ أَنَا وَجَدْتَنِي، وَ نِعْمَ الطَّالِبُ أَنْتَ رَبِّي، وَبِئْسَ الْمَطْلُوبُ أَلْفَيْتَنِي، عَبْدُكَ، ابْنُ عَبْدِكَ، ابْنُ أَمَتِكَ ، بَيْنَ يَدَيْكَ، مَا شِئْتَ صَنَعْتَ بِي؛
خدایا تو می‌دانی که من با وجود ستم بر نفسم و زیاده‌روی به زیان خویشتنم، برای تو ضدی و همتایی و فرزندی برنگرفتم، ای که درخواست‌ها او را به‌اشتباه نیندازد و ای که چیزی از چیزی سرگرمش نکند و نه گوش دادنی از گوش دادنی دیگر و نه دیدنی از دیدنی دیگر و اصرار اصرارکنندگان به ستوهش نیاورد، از تو می‌خواهم در این ساعت، از جایی که گمان می‌برم و از جایی که گمان نمی‌برم به من گشایش دهی، تو استخوان‌ها را زنده می‌کنی درحالی‌که پوسیده است، زیرا تو بر هر کاری توانایی، ای که سپاسم برای او کم شد، ولی محرومم نکرد و خطایم بزرگ شد، ولی رسوایم ننمود و مرا بر انجام گناهان دید ولی دست رد به سینه‌ام نزد و مرا آفرید برای آنچه مرا برای آن آفرید، ولی رفتاری غیر از آنچه برای آن آفرید انجام دادم، پس چه خوب مولایی هستی تو ای آقای من و بد بنده‌ای هستم من، مرا یافتی و چه خوب جوینده‌ای هستی تو ای پروردگارم و چه بد طلب شده‌ای هستم که مرا یافتی، بنده توأم، فرزند بنده‌ات، فرزند کنیزت پیش روی توأم، آنچه خواهی انجام دهی؛
اللّٰهُمَّ هَدَأَتِ الْأَصْواتُ، وَسَكَنَتِ الْحَرَكاتُ، وَخَلا كُلُّ حَبِيبٍ بِحَبِيبِهِ، وَخَلَوْتُ بِكَ، أَنْتَ الْمَحْبُوبُ إِلَيَّ، فَاجْعَلْ خَلْوَتِي مِنْكَ اللَّيْلَةَ، الْعِتْقَ مِنَ النَّارِ، يَا مَنْ لَيْسَتْ لِعالِمٍ فَوْقَهُ صِفَةٌ، يَا مَنْ لَيْسَ لَِمخْلُوقٍ دُونَهُ مَنْعَةٌ، يَا أَوَّلُ قَبْلَ كُلِّ شَيْءٍ، وَيَا آخِراً بَعْدَ كُلِّ شَيْءٍ، يَا مَنْ لَيْسَ لَهُ عُنْصُرٌ، وَيَا مَنْ لَيْسَ لِآخِرِهِ فَناءٌ، وَيَا أَكْمَلَ مَنْعُوتٍ، وَيَا أَسْمَحَ الْمُعْطِينَ، وَيَا مَنْ يَفْقَهُ بِكُلِّ لُغَةٍ يُدْعَىٰ بِها، وَيَا مَنْ عَفْوُهُ قَدِيمٌ، وَبَطْشُهُ شَدِيدٌ، وَمُلْكُهُ مُسْتَقِيمٌ، أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذِي شافَهْتَ بِهِ مُوسَىٰ، يَا اللّٰهُ يَا رَحْمٰنُ يَا رَحِيمُ، يَا لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ . اللّٰهُمَّ أَنْتَ الصَّمَدُ، أَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَأَنْ تُدْخِلَنِي الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِكَ.
خدایا آوازها خاموش شد و جنبش‌ها آرام گرفت و هر دوستی با دوستش خلوت کرد و من با تو خلوت گزیدم، تو محبوب منی، پس در این شب خلوتم را با حضرتت، آزادی‌ام از آتش قرار ده، ای که برای دانشمندی برتر از او صفتی نیست، ای که برای مخلوقی در برابرش عزّتی نمی‌باشد، ای آغاز پیش از هر چیز و ای پایان پس از هر چیز، ای که عنصر و ماده‌ای برایش نیست، ای که برای پایانش فنایی وجود ندارد، ای کامل‌ترین وصف شده، ای با گذشت‌ترین عطاکننده، ای که به هر زبانی خوانده شود می‌فهمد، ای که گذشتش دیرینه و حمله‌اش سخت و فرمانروایی‌اش استوار است، از تو می‌خواهم به‌حق نامی که با آن بی‌پرده با موسی سخن گفتی، ای خدا، ای بخشاینده، ای مهربان، ای که معبودی جز تو نیست، خدایا تو بی‌نیازی، از تو می‌خواهم که بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی و مرا به رحمتت وارد بهشت کنی.

سی‌ام:

از یونس روایت شده است: که به حضرت رضا(علیه‌السلام) عرضه داشتم: به من دعای کوچکی بیاموز؛ فرمود: بخوان:
يَا مَنْ دَلَّنِي عَلَىٰ نَفْسِهِ، وَذَلَّلَ قَلْبِي بِتَصْدِيقِهِ، أَسْأَلُكَ الْأَمْنَ وَالْإِيمانَ.
ای کسی که مرا بر وجود خودش راهنمایی کرد و دلم را به باورش رام فرمود، از تو امنیت و ایمان می‌خواهم.


- دعای جامع دنیا و آخرت
- دعایی جامع برای دنیا و آخرت
- نماز و دستوری برای رفع حوائج دنیا و آخرت
- دعای «يا من اظهر الجمیل» برای رستگاری در دنیا و آخرت
- دعای امام باقر(ع) برای کفایت امور مهم دنیا و آخرت
دعای حفظ از انواع بلا
حرز حضرت فاطمه زهرا(ع)