[به یاد آرید] هنگامی که کوه [طور] را از جای برکندیم، [و] چنانکه گویی سایبان است بالای سرشان قرار دادیم، درحالیکه [به سبب ضعف ایمان] پنداشتند بر سرشان سقوط میکند! [در همان وضعیت به آنان گفتیم:] آنچه از کتاب و شریعت به شما عطا کردهایم با قدرت فراگیرید [و با قوّت عمل کنید]، و آنچه را در آن است بهخاطر داشته، [قلباً مورد توجه قرار دهید] تا به روحیۀ اطاعت از خدا و پرهیز از محرّماتش آراسته شوید (١٧١) هنگامی که پروردگارت از صُلب بنیآدم نسلشان را پدید آورد، و آنان را [از طریق فطرت در ارتباط با پروردگاریاش] بر خودشان شاهد گرفت [و گفت:] آیا من پروردگار و مدبّر امور شما نیستم؟ [انسانها بر پایۀ فطرتشان با توجه به وابستگی وجودشان، و وجود همۀ موجودات به پروردگار] گفتند: آری، بر این حقیقت شاهدیم. [این اقرار را گرفتیم] تا روز قیامت نگویید ما از پروردگاریات بیخبر بودیم! (١٧٢) یا نگویید: چون پیش از این پدرانمان [برای خدا] شریک قائل بودند، و ما نسلی بعد از آنان بودیم [که چارهای جز تقلیدشان نداشتیم]، با این حساب آیا ما را به سبب آنچه باطلگرایان [بر اساس فرهنگِ شرک] انجام میدادند عذاب میکنی؟! (١٧٣) و ما اینگونه، آیاتِ [قرآن] را توضیح میدهیم تا مشرکان، [از شرک، به توحید] بازگردند (١٧٤) سرگذشت کسی که آیات خود را به او عطا کردیم و او از آنها جدا شد، [و راه انکار و بیاعتنایی به آن آیات را پیش گرفت] برای یهودیان بخوان! پس شیطان او را دنبال کرد [تا به دامش انداخت]، در نتیجه از گمراهان شد (١٧٥) اگر میخواستیم [منزلت] او را بهوسیلۀ آن [آیات] بالا میبردیم، ولی او به [امور مادّی و لذات] دنیا[یی زودگذر] گرایش [شدید] پیدا کرد، و پیرو خواستههای [نامشروع] خود شد، خصلت او [در پَستی و خواری] چون خصلت سگ است، چنانچه به سگ هجوم بری زبان از کام بیرون آورده، [لَهلَه میزند،] و اگر به حال خودش رهایش کنی باز هم زبان بیرون آورده، [لَهلَه میزند.] این است خصلت مردمی که آیات ما را انکار کردند؛ پس این داستان را حکایت کن تا [در مورد امور و عاقبت خویش] اندیشه کنند! (١٧٦) خصلت بدی است خصلت مردمی که آیات ما را تکذیب کردند، و [با این تکذیب] همواره به خود ستم رواداشتند (١٧٧) کسانی که خداوند هدایتشان کند راه یافتۀ واقعیاند، و کسانی را که [به سبب کبر و عنادشان] به گمراهی اندازد تباهکنندگانِ [همۀ سرمایۀ وجودی خویش]اند (١٧٨) « 173 »