در آنجا بود که زکریا [با دیدن کرامت و شخصیت مریم] به پیشگاه پروردگارش دست به دعا برداشت و گفت: پروردگارا! مرا [هم] از سوی خود فرزندی پاک و دلپسند عطا کن! بیتردید تو شنوای دعایی (٣٨) فرشتگان [به دنبال دعای زکریا] درحالیکه در محراب عبادت به نماز ایستاده بود او را ندا دادند: خداوند تو را به یحیی مژده میدهد که گواهیدهنده [حقانیت] کلمهای از سوی خدا [چون مسیح] است، [فرزندت] سَرور و پیشوا، [و به سبب زهد و حیایش] حافظ خود [از خواستههای نفسانی،] و پیامبری از شایستگان است (٣٩) گفت: پروردگارا! چگونه برای من پسری خواهد بود درحالیکه سالخورده شدهام و همسرم [از ابتدا] نازا [بوده] است؟ خداوند فرمود: چنین است [که میگویی؛ ولی کار] خداوند [محدود به علل و اسباب طبیعی نیست،] هرچه را بخواهد [با قدرت و مشیت مطلقهاش] انجام میدهد (٤٠) گفت: پروردگارا! برای من نشانهای [بر زمانِ انجام این بشارت] قرار ده! خداوند فرمود: نشانۀ تو این است که سه روز با مردم جز با رمز و اشاره سخن نتوانی گفت، پروردگارت را بسیار یاد کن، و او را شامگاه و بامداد [از هر عیب و نقصی] پاک و منزّه بدار! (٤١) [به یاد آرید] زمانی که فرشتگان گفتند: ای مریم! قطعاً خداوند تو را [به عنوان بندهای ویژه] برگزیده و [از همۀ عیوب و آلودگیها] پاک کرده و بر زنان جهانیانِ [روزگار خودت] برتری داده است (٤٢) ای مریم! فروتنانه در برابر پروردگارت مطیع باش، و سجده کن و با اهل نمازِ جماعت، نماز بخوان! (٤٣) این [حقایق] از خبرهای غیبی است که آن را به تو وحی میکنیم، و تو هنگامی که آنان قلمهای خود را [برای قرعه] میانداختند که کدامیک سرپرستی مریم را عهدهدار شوند، و نیز زمانی که برای کفالت او جدال و مشاجره داشتند نزد آنان نبودی (٤٤) [به یاد آرید] هنگامی که فرشتگان گفتند: ای مریم! همانا خداوند تو را به کلمهای از سوی خود که نامش مسیح عیسیبنمریم است مژده میدهد، درحالیکه در دنیا و آخرت آبرومند، و از مقرّبان است (٤٥) « 55 »