
ويژگىهاى ابوذر
امام صادق عليه السلام به ياران خود فرمودند:«كانَ أكثَرُ عِبادَةِ أبىذرٍ التَّفَكُّرُ وَ الْاعتبارِ» بيشترين عبادت ابوذر بر دو محور تفكّر و اعتبار بود. كلمه عبادت، بر خلاف تصوّر بعضىها نماز و روزه، حج، زيارت و چند ركعت عبادت مستحبى است، از نگاه قرآن و اهلبيت عليهم السلام عبارت است از: مجموع حركات مثبت باطنى و ظاهرى. گرچه اين حركت- چه در درون و چه در بيرون- كوچك و كم به نظر بيايد و به فرموده خدا در قرآن مجيد: در نهايت، هم وزن ذرّه باشد كه من نمىدانم كلمه ذرّه را در قرآن چگونه معنا مىكنند.
گاهى گذشتگان ذرّه را به اين اشيايى كه در نور آفتاب شناور است، معنا مىكردند، مىگفتند: «اين شىء بسيار ريزى كه اگر آفتاب نتابد، ما نمىبينيم و در تابش آفتاب شناور است.» قرآن مجيد مىفرمايد: خداوند همين ذرّه اگر مثبت باشد، براى آن ارزش قايل شده است، چون در پيشگاه مقدس پروردگار، كميّت مطرح نيست، بلكه كيفيّت مطرح است. كسى كه ميليونها تومان خرج كار خير مىكند، ولى پروردگار طرف معاملهاش نيست، كار او ارزش ندارد، چون كار وقتى ارزش پيدا مىكند كه به زلف قبولى حضرت حق متصل شود. خانوادهاى نيز مىآيند و سه روز پياپى، در غروب، چند لقمه به يتيم و مسكين و اسير مىدهند، يك سوره كامل از قرآن در حق آنها نازل مىشود و به اين كار آنان بها مىدهد، در حالى كه كار از نظر كميت، چيزى نبوده است.
چهار قرص نان به محتاج دادند، ولى شما ببينيد كه خدا در قرآن مجيد براى همين كار كه به نظر كم مىآيد و وزن كمّيتش چيزى نيست، چقدر ارزش و حرمت قايل شده است كه پروندهاى دايمى براى اين كار باز كرده و كار را به عنوان اصيلترين، پرقيمتترين و زيباترين كار، تحت عنوان «ايثار» ثبت كرده است. اين همان است كه حافظ مىگويد:
هرگز نميرد آن كه دلش زنده شد به عشق ثبت است در جريده عالم دوام ما
ارزش كيفيّت عمل
خدا در قرآن براى كار مثبت به قدرى ارزش قايل شده است كه مىفرمايد: «فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ»
«يعمل» يعنى حركت كردن و هزينه كردن خود. عمل در اصطلاح قرآن، يعنى خرج كردن خود. چون وقتى شما كارى مىكنيد، در واقع داريد خود را خرج مىكنيد، لذا گرسنه و خسته مىشويد، كم مىآوريد و دوباره به مواد غذايى پاك، آن مقدار كه خرج شده است احتياج داريد كه تأمين كنيد. «فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ» كسى كه به وزن ذرّه حركت خوبى انجام دهد، خود را به اندازه وزن همان ذرّه هزينه درست كند، من اين ذرّه را نگه مىدارم، از بين نمىبرم و از چشم خودم نمىاندازم، تا در قيامت مزد آن را به او برگردانم.
شما اين مسأله را با عظمت پروردگار محاسبه كنيد؛ وجود مقدّسى كه ذات بىنهايت است، ذرّهاى مثبت كه عملكرد بنده او است، در اين نظام آفرينش حفظ كند، بندهاش بميرد و بدنش خاك شود، باز آن را نگهدارد، با به هم زدن نظام عالم و خاموش شدن خورشيد و ماه و ستارگان و تبديل اين عالم به عالم آخرت، باز هم آن ذرّه را نگهدارد و بعد بندهاش را زنده كند و ذرّه را در برابر ديد او قرار دهد، البته با تبديل كردن آن ذرّه به رضايت و بهشت ابدى خود. اگر عمر و مجموعه وجود انسان- بدن با اعضا، جان با حالات، قلب با حقايق و عقل با محتوياتش- درست هزينه شوند، اين مىشود. بيشترين عبادت ابوذر، تفكّر بود؛ يعنى ابوذر عمر خود را انديشمندانه و به بيدارى، بينايى و بصيرت هزينه مىكرد. ابوذر فكر مىكرد، حق را مىيافت، قبول مىكرد و خود را براى حق هزينه مىكرد.
پند گرفتن در حركت توحيدى
ويژگى ديگر ابوذر، پند گرفتن از همه جريانات بود. چه جريانات طبيعى و چه جريانات اجتماعى و چه جريانات تاريخى. اما انديشه، عقل را در چه چيزى هزينه كردن است؟ در عالم طبيعت. براى يافتن صاحب عالم، كه اسم اين حركت را بايد حركت توحيدى گذاشت كه با انديشه كردن در نظام عالم، حق را پيدا كنيم، ببينيد اين سير چه سير مثبت و با منفعتى است. در سوره آل عمران آمده است: «الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيمًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِى خَلْقِ السَّموَ تِ وَالْأَرْضِ»
بعد از سفر فكرى و حركت فكرى اذعان كردن به: «رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هذَا بطِلًا»