به همه انسان ها بشر مى گوييم، اما يكى فرعون و ديگرى موسى عليه السلام است. يكى نمرود و ديگرى حضرت ابراهيم عليه السلام است. يكى رسول خدا صلى الله عليه و آله و ديگرى ابوجهل است. يكى اميرالمؤمنين عليه السلام و در مقابل او معاويه است.
تفاوت اين دو بشر در بدن، چهره نگارى آنها از جانب خدا، پوست، گوشت و استخوان نيست، بلكه تفاوت آنان در انسانيت، عقل، قلب، ايمان، وجدان، فطرت و كرامت است. اين يكى حضرت موسى بن عمران و كليم الله است، آن يكى از مؤمنانى است كه با زبان «لا اله الا الله» مى گويند.
خداوند در سوره طه مى فرمايد: آنها را به درخت، دار مى زنند و دست و پاى آنها را قطع مى كند كه چرا «لا اله الا الله» مى گوييد. آن يكى با خدا به طور مستقيم حرف مى زند، در حالى كه طرف مقابل به اين سخن گوى خدا مى گويد: تو جادوگر، ستمكار، ساحر و به هم زننده نظام طبيعت هستى؛ يعنى آن چه زشتى در خود اوست، به ديگرى نسبت مى دهد. همچنان كه اينجا حضرت موسى عليه السلام و فرعون با يكديگر تفاوت دارند. بعد از مرگ نيز در جايگاه آخرتى با هم تفاوت دارند. حضرت موسى عليه السلام در بهشت از چشمه سلسبيل و از چشمه اى كه:
«عَيْناً يَشْرَبُ بِها عِبادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونَها تَفْجِيراً»
مى آشامد، اما فرعون در جهنم از ماده پرخونِ پرچركِ بسيار بدبويى به نام «زَقُّومٍ» مى آشامد:
«لَآكِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ»
وقتى از پيغمبر صلى الله عليه و آله مى پرسند: «زَقُّومٍ» كه خدا در سوره واقعه از آن ياد مى كند
چيست؟ حضرت صلى الله عليه و آله مى فرمايد: اگر قطره اى از آن را در دريا بريزند، همه موجودات زنده زمين را نابود مى كند. مثلًا زنبور، ما همه انواع زنبورها را مى گوييم، اسم ديگرى هم ندارند. همه آنها نيز با گياه، گل، گلستان، مرغزار و جنگل ها سر و كار دارند، فقط يك نوع از آنها با ديگران تفاوت دارد كه شهد گياهان را مى خورد و در كارگاه وجود خود به بهترين ماده غذايى جهان به نام عسل تبديل مى كند.
زنبورهاى ديگر نيز همين گياهانى كه اين گروه مى خورند، آنها نيز مى خورند، ولى فقط سمّ توليد مى كنند كه گاهى مردم و يا حيوانات ديگر را نيش مى زنند و حتى مى كشند، در حالى كه از همه گياهانى كه زنبور عسل مى خورد استفاده كرده اند.
منبع : پايگاه عرفان