از اضافه شدن كلمه ى مساجد به الله استفاده مى شود كه مساجد از حرمت و قداست ويژه اى برخوردار است، كه ديگر اماكن در همه روى زمين از چنين قداست و حرمتى برخوردار نيست.
مساجد در طول تاريخ به اين خاطر بنا شده كه توده مردم در آن به فراگيرى حقايق و مسايل دين مشغول شوند، و سپس بر اساس معرفت و بينائى به عبادت بپردازند.
مساجد در حقيقت مراكز شرك زدائى، تحقق توحيد در قلوب، تعليم حقايق، تربيت مردم، آراسته شدن انسان ها به كمالات و ارزش ها، و سكوى پرواز روح به مقام ملكوت و نقطه قرب، و محل به دست آوردن خير دنيا و آخرت، و رسيدن به سعادت و خوشبختى همه جانبه است.
مساجد محل اجتماع مؤمنان، و جايگاه عابدان و پاكان، و كلاس بحث و مباحثه در مسائل الهى و انسانى، و فضاى زيارت اهل ايمان با يكديگر، و جاى خبر شدن از مشكلات مردم، و گره گشائى از كار آنان است.
مساجد با نيت پاك، و پول پاك و كوشش پاك بنا شده، سپس وقف حضرت حق گشته تا خداخواهان و خداجويان در آن حضور پيدا كنند و از مسير آن خود را به رضايت و جنت حق برسانند.
عارف معارف الهيه مرحوم ملكى تبريزى مى گويد:
و لازم است هنگامى كه آهنگ مسجد مى نمائى و قصد احرام حضور خانه خدا مى كنى، به اندازه توانائى ات در شناخت آداب حضور كوشا باشى، زيرا هر چه معرفت بيشتر باشد عمل با ارزش تر است، و مراعات ادب سبب تقرب عبد به خدا مى شود، و كسى كه آداب حضور را رعايت كند، اين عمل سبب قرب رو به خدا مى شود و قرب سبب قبولى اعمال مى گردد، بلكه نفس قبولى و منظور و هدف قبولى اعمال نهايت آرزوهاى هر آرزومندى است.
و بجاست كه براى شناخت آداب حضور حضرت ذوالجلال آداب حضور سلاطين و حكّام را ميزان قرار دهى، و به اين معنا توجه كنى چنان كه عظمت اين سلاطين با عظمت ذات اقدس حق قابل مقايسه نيست، هم چنين نسبت رعايت ادب حضور در محضر پروردگار هم با رعايت ادب حضور سلاطين و حكام قابل مقايسه نيست، و با توجه به اين امر است كه مى يابى نه تو و نه احدى قدرت مراعات حق ادب حضور پروردگار را ندارد.
پس از اين كه اين حقيقت را دانستى، پس نيك بنگر كه در حضور پروردگار رفتارت چگونه است؟ و تقصير و قصور خود را هميشه در نظر داشته باش كه همين امر تو را به باب كرم حضرت حق رهنمون شود، آرى با كمال تضرع و زارى توفيق دعايت آداب حضورش را از او بخواه، و زبان حالت مترنم به اين آيه شريفه باشد:
أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ:
آيا «جز خدا» كسى هست كه وقتى مضطر و درمانده او را بخواند جواب گويد و گرفتارى اش را برطرف سازد؟ در اين هنگام است كه درهاى پذيرش به رؤيت گشوده مى شود و آن كه نجات دهنده هر درمانده اى است دعاى تو را مستجاب مى كند.
در اين مورد از حضرت صادق (ع) روايتى به اين مضمون در كتاب مصباح الشريعه نقل شده است:
هر گاه به درب مسجدى رسيدى، پس بدان كه تو آهنگ سلطانى بزرگ و پادشاهى عظيم نموده اى كه بر بساطش جز پاكيزه شدگان ديگرى پاى ننهد، و براى مجالست او جز صديقان و راست كرداران را رخصت ندهند.
و آنگاه كه بر بساط او قدم نهى بدان كه اگر اندك غفلتى از تو سر زند در خطرى عظيم و پرتگاهى سهمگين قرار گرفته اى و بدان كه او قادر است كه به هر گونه اى كه بخواهد با تو با فضل و عدلش معامله كند، پس اگر بر تو لطف
فرمود و با فضل و رحمتش با تو معامله نمود، طاعت اندك تو را مى پذيرد و در برابر آن مزد و پاداش بسيار نصيب تو مى نمايد، و اگر بخواهد با عدلش با تو معامله كند ترا از درگاهش مى راند و طاعتت را هر چند زياد باشد به چاه مردودى خواهد افكند و او آنچه را بخواهد انجام مى دهد.
بنابراين، در پيشگاه او به عجز و تقصير و فقر خود اعتراف كن، چرا كه تو قصد عبادت و انس با او نموده اى، و اسرارت را بر او عرضه نما و آگاه باش كه او پنهان و آشكار همه مخلوقات را مى داند، و هيچ ذره اى بر او پوشيده نيست.
در حضور او هم چون فقيرترين و بى چيزترين بندگانش باش و قلبت را از هر آنچه كه تو را از او غافل كند و به خود مشغول نمايد و حجاب ميان تو و او گردد خالى كن، چرا كه او جز پاكيزه ترين و خالص ترين دلها را نپذيرد، و نيك بنگر كه از كدامين دفتر نامت خارج مى شود!
پس اگر حلاوت مناجات با او را چشيدى و از گفتگوى با او احساس لذت نمودى، و از جام رحمت و كراماتش چشيدى اين نشانه حسن اقبال او بر تو و اجابت دعوتت از سوى اوست، و بدان كه تو براى خدمت او شايسته اى، بر اين اساس وارد مسجد شو كه صاحب مسجد به تو اذن و امان داده است، و اگر غير اين بود، پس مانند درمانده اى كه همه درب ها به رويش بسته شده و هيچ كارى از او ساخته نيست از ورود به مسجد خوددارى كن و كنار مسجد به ايست و بدان كه هر گاه او بداند كه تو به حقيقت به او پناهنده شده اى به چشم رأفت و رحمت و عطوفت به تو نظر خواهد كرد و تو را به انجام آنچه مورد رضاى اوست موفق خواهد نمود، چرا كه او كريم و بزرگوار است و كرم و بزرگوارى را نسبت به بندگانى كه درمانده و مضطر در پيشگاه او ايستاده اند و چشم طلب به باب لطف او دوخته اند دوست دارد.
و هر گاه اين آداب مراقبت را براى باب مسجدى شنيدى و ادب عبادات و وظايف عبوديت و بندگى و طاعات را دانستى، آنچه در اخبار و روايات در بيان پاداش و جزاء اعمال وارد شده براى تو عظيم و بزرگ جلوه نمى كند و خواهى دانست كه آن فضايل براى كسانى است كه اعمالشان آن گونه باشد نه براى مثل من و تو كه در غفلت بسر ميبريم و در زمره ى بى خبران هستيم.
البته به اين نكته توجه داشته باش كه اگر تو از انجام اين امور و تأدب به اين آداب كسل باشى سزاوار است كه آن را ترك نكنى، بلكه هر اندازه برايت ميسر است انجام بده و از اين كه نتوانستى آداب لازم را بطور كامل تحقق دهى شرمسار باش و كنار درب مسجد با خواندن آيه أَمَّنْ يُجِيبُ به نحو اجمال هم كه شده اصلاح حال خود را از حضرت ذوالجلال بخواه و چنانچه بر اين امر اندك هم مراقبت نمائى خير بسيارى در آن خواهى يافت.
منبع : پایگاه عرفان