روايات و معارف اسلامى، به دنبال آيات قرآن، همگان را از خشم و غضب، و عصبانيت و از كوره در رفتن برحذر مى دارند، و غضب را عاملى نابودكننده، نشانه سبك مغزى، علت هلاكت، و آتشى از سوى شيطان، و نوعى جنون و ديوانگى مى دانند، و آن را منشأ تمام شرور معرفى مى كنند.
اميرالمؤمنين (عليه السلام) در جملاتى حكيمانه به اين معانى اشاره دارند:
الْغَضَبُ شَرٌّ انْ اطْلَقْتَهُ دَمَّرَ.
خشم و عصبانيت شرّى است كه اگر آن را در وجودت آزاد بگذارى نابودت مى كند.
الْغَضَبُ مَرْكَبُ الطَّيْشِ.
خشم، مركب سبك مغزان است.
الْغَضَبُ يُثيرُ كَوامِنَ الْحِقْدِ.
خشم و غضب آتش پنهانى هاى كينه را شعلهور مى سازد.
امام صادق (عليه السلام) فرمود:
الْغَضَبُ مِفْتاحُ كُلَّ شَرٍّ.
خشم كليد هر زيانى است.
آرى خشمگين دچار هر نوع اشتباه مى شود، به شخصيت طرف مقابل حمله مى كند، به اعصاب و قلبش فشار وارد مى آيد، چهره اش سرخ و خونين رنگ مى گردد، مى زند، خراب مى كند، آتش مى زند، طلاق مى دهد، ضربه وارد مى نمايد، خسارت به بار مى آورد و ...
رسول حق (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود:
الْغَضَبُ جَمْرَهٌ مِنَ الشَّيْطانِ.
خشم آتشى از شيطان است.
على (عليه السلام) فرمود:
الْحِدَّهُ ضَرْبٌ مِنَ الْجُنُونِ لِانَّ صاحِبَها يَنْدَمُ فَانْ لَمْ يَنْدَمْ فَجُنُونُهُ مُسْتَحْكَمٌ.
خشم و غضب نوعى از ديوانگى است، همانا دارنده اين حالت، پشيمان مى شود، اگر نادم نشد ديوانگى او قوى و محكم است.
و آن حضرت فرمود:
الْغَضَبُ يُفْسِدُ الْالْبابَ وَيُبْعِدُ مِنَ الصَّوابِ.
خشم فاسدكننده مغزها و دوركننده انسان از حق و درستى است.
و در حمله شديدى به اين حالت شيطانى فرمود:
لَيْسَ مِنّا مَنْ لَمْ يَمْلِكْ غَضَبَهُ.
آنكس كه جلودار غضب و خشمش نباشد از ما نيست.
و فرمود:
مَنْ غَلَبَ عَلَيْهِ غَضَبُهُ وَ شَهْوَتُهُ فَهُوَ فى حَيِّزِ الْبَهائِمِ.
كسى كه خشم و شهوت بر او غلبه دارد در جرگه حيوانات است.
حضرت باقر (عليه السلام) در رابطه با فروخوردن خشم، و خوددارى از عصبانيت فرمود:
مَنْ كَظَمَ غَيْظاً وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلى امْضائِهِ حَشَا اللّهُ قَلْبَهُ امْناً وَ ايماناً يَوْمَ الْقِيامَهِ.
كسى كه خشم خود را فرو خورد، در صورتى كه قدرت خرج كردن آن را دارد، خداوند در قيامت قلبش را از آرامش و ايمان پر مى كند.
على (عليه السلام) فرمود:
مَنْ كَفَّ غَضَبَهُ سَتَرَ اللّهُ عَوْرَتَهُ.
كسى كه غضب خود را نگاهدارد، خداوند عيب او را مى پوشاند.
به حارث همدانى يار وفادارش نوشت:
وَاكْظِمِ الْغَيْظَ، وَتَجاوَزْ عِنْدَ الْمَقْدِرَهِ، وَاحْلُمْ عِنْدَ الْغَضَبِ، وَاصْفَحْ مَعَ الدَّوْلَهِ، تَكُنْ لَكَ الْعاقِبَهُ.
غيظ و غضب را فروخور، به وقت قدرت گذشت كن، به هنگام خشم بردبار باش، با داشتن توان و نيرو بر خطاكار بپوشان، تا براى تو عاقبت بخيرى ميّسر گردد.
در روايات زيادى در كتاب شريف كافى، وسائل، بحار الانوار آمده كه مزد فروخوردن خشم نسبت به همگان، ايمن شدن از غضب حق در قيامت، و اتصال به رحمت حق در محشر است.
از حضرت مسيح علت غضب را پرسيدند فرمود:
الْكِبْرُ، وَالتَّجَبُّرُ، وَ مَحْقَرَهُ النّاسِ.
علت و ريشه و شروع غضب از سه چيز است: كبر و خود بزرگ بينى، خودخواهى، بى ارزش دانستن مردم.
در سفارشات رسول حق به اميرالمؤمنين (عليه السلام) آمده:
لَاتَغْضَبْ، فَاذا غَضِبْتَ فَاقْعُدْ، وَتَفَكَّرْ فى قُدْرَهِ الرَّبِّ عَلَى الْعِبادِ وَ حِلْمِهِ عَنْهُمْ، وَاذا قيلَ لَكَ اتَّقِ اللّهَ فَانْبُذْ غَضَبَكَ وَراجِعْ حِلْمَكَ.
غضب مكن، چون غضب كردى بنشين، و در قدرت و تسلط حق نسبت به بندگان و بردبارى آن وجود مقدس در برابر آنان فكر كن، و چون در حال غضب داشتنت به تو گفتند: از خدا پروا كن غضب را دور انداز، و به حلم و بردبارى و عادى شدن حال برگرد.
***
منبع : پایگاه عرفان