فارسی
شنبه 10 شهريور 1403 - السبت 24 صفر 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

0
نفر 0

شرف و كرامت آدميان‏

 

منابع مقاله:

کتاب  : عرفان اسلامى جلد نهم

نوشته: حضرت استاد حسین انصاریان

 

اين شرف و كرامت كه آدميان دارند، از موجودات، هيچ چيز ديگر ندارد، از جهت آن كه هر چيز ديگران دارند آدميان آن دارند و آدميان چيزى دارند كه ديگران ندارند و آن عقل است، عقل به آدميان مخصوص است و فضيلت آدميان بر ديگر موجودات به عقل است و فضيلت عاقلان بر يكديگر به علم و اخلاق است.

 

نشانه هاى آدميت

علامت آدمى چهار چيز است:

اقوال نيك و افعال نيك و اخلاق نيك و معارف.

هر كه اين چهار چيز دارد آدمى است و هر كه ندارد نه آدمى است، هر كه اين چهار چيز به كمال رسانيد او انسان كامل است.

جهد كن تا راست گفتار و راست كردار و نيكواخلاق و راحت رسان شوى، تا تو از خود ايمن گردى و ديگران از تو ايمن شوند، هر كجا امن هست بهشت است و هر كجا امن نيست دوزخ است، هيچ نعمتى برابر آن نيست كه آدمى بهشتى باشد و در بهشت بود و هيچ محنتى برابر آن نيست كه آدمى دوزخى باشد و در دوزخ بود، آدمى راست گفتار و راست كردار و نيكو اخلاق و راحت رسان بهشتى است، چون به صحبتِ راست گفتار و راست كردار و نيكو اخلاق و راحت رسان رسد در بهشت باشد.

 

نصايح بزرگان

در اين قسمت به پاره اى از كلمات اين شايستگان از عباد حق اشاره مى رود باشد كه براى همگان سود دنيا و آخرت آورد.

خَيْرُ الْمالِ ما اخِذَ مِنَ الْحَلالِ وَصُرِفَ عَلىَ الْحَلالِ، وَشَرُّ الْامْوالِ ما اخِذَ مِنَ الْحَرامِ وَصُرِفَ عَلَى الْآثامِ.

بهترين مال، مالى است كه از حلال بدست آيد و در مسير حلال خرج شود و بدترين مال، مالى است كه از حرام پديد آيد و در گناه مصرف شود.

كَتَبَ حَكيمٌ الى حَكيمٍ: مَنْ حاسَبَ نَفْسَهُ رَبِحَ، وَمَنْ غَفَلَ عَنْها خَسِرَ «1».

حكيمى به حكيمى نوشت: هر كس به محاسبه خويش برخيزد سود كرده و آن كس كه از خود غافل شود به خسران نشسته.

به لقمان گفتند: تو برده آل فلان نبودى؟ گفت: چرا، گفتند: از كجا به اين مقام رسيدى! گفت:

راستى در گفتار، اداى امانت، ترك آنچه برايم سود نداشت، چشم پوشى از حرام، حفظ زبان، عفت شكم، هر كس كم از اين ها دارد پست تر از من و هر كه زيادتر دارد بالاتر از من و هر كس اين صفات را داراست مثل من است.

مَنْ لَمْ يَعْرِفِ الخيرَ مِنَ الشَّرِ فَهُوَ مِنَ البَهائِم «2».

هر كس خير و شر را نمى داند، او جزء حيوانات است.

از آنان مباش كه در آشكار به لعنت ابليس برخيزى و در پنهان از وى پيروى كنى.

بخيل، حمّال حفظ ثروت خويش و امانت دار و خزينه دار وارث خود است.

جاهل، دشمن خويش است. چگونه رفيق غير است؟

خير در كلام نيست، مگر ذكر حق باشد و خيرى در سكوت نيست، مگر فكر در معاد و قيامت باشد.

انسانيت تواضع به وقت دولت و گذشت به وقت قدرت و سخاوت به وقت قلّت و عطا و بخشش بدون منّت است.

سزاوار است عاقل را دو آيينه باشد، در يكى بدى ها و عيوب خود را بنگرد، پس احساس كوچكى نموده و به اصلاح آن تا جايى كه قدرت دارد برآيد و در ديگرى خوبى هاى مردم را ديده به آن آراسته شود و به كسب آنچه كه از فضايل ديگران مى بيند برآيد.

به حكيمى گفتند: زاهد كيست؟ فرمود: ترك كننده حرام خدا و قانع به حلال حق، به ديگرى گفتند. زاهد كيست؟ گفت: راغب در آخرت، تارك حرام، عامل به امر «3».

هلاك قارى قرآن در غيبت و خودبينى است.

شكم خالى ابرى است كه از آن علم و حلم مى بارد.

 

نصيحتى از ابوذر

ابوذر اين مؤمن حقيقى فرمود:

فرزند آدم! دنيا را دو جلسه قرار بده، يك جلسه براى طلب حلال و جلسه ديگر براى كسب آخرت. به مجلس سوم وارد مشو كه نفعى ندارد و سخنت را دو سخن قرار بده، يك سخن براى آخرت و يكى براى به دست آوردن حلال و از كلام سوم بپرهيز كه ضرر دارد، مالت را دو درهم قرار بده، يك درهم براى معاش عيالت و يك درهم براى آخرت و درهم سوم سودى به حالت ندارد و دنيايت را ساعتى بين دو ساعت قرار بده، ساعتى كه گذشت و از آوردنش عاجزى و ساعتى كه اميد به درك آن را ندارى، ساعتى كه در آن هستى ساعت عمل است در آن ساعت بكوش و از معصيت خوددارى كن كه اگر اينگونه نباشى هلاك مى شوى «4».

 

نصيحتى از ابن عباس

از ابن عباس پرسيدند:

بهترين روزها و بهترين ماه ها و بهترين اعمال كدام است؟ پاسخ داد: بهترين روزها روز جمعه و بهترين ماه ها ماه رمضان، وبهترين اعمال نمازهاى پنج گانه است آن هم به وقت.

چون اين مسائل به اميرالمؤمنين عليه السلام رسيد فرمود: اگر از علما و حكماى مشرق و مغرب اين سؤالات مى شد غير اين جواب نمى گفتند، اما جواب من اين است:

بهترين عمل عملى است كه خداوند بپذيرد و بهترين ماه ها ماهى است كه در آن توبه كنى و بهترين روزها، روزى است كه مؤمن از دنيا خارج شوى.

بعضى از حكما فرموده اند:

بهترين طاعت در قلبم اميد به خداست و شيرين ترين كلام در زبانم ثناى خداست و بهترين ساعات برايم ساعت لقاى حق است.

عرفا فرموده اند:

صفات اولياى كامل سه چيز است:

سكوت و آن درِ نجات است، جوع و آن كليد خيرات است، زحمت دادن به نفس در عبادات و روزه روز و قيام شب.

حكيمى فرمود:

چهار چيز است كه در چهار چيز طلبيديم ولى اشتباه كرديم: غنا را در مال طلب كرديم در قناعت يافتيم، بزرگى و جاه را در حسب خواستيم در تقوا ديديم، راحت را در ثروت طلب كرديم در قلّت مال يافتيم، نعمت را در لباس و طعم و خواسته ها دنبال كرديم در بدن صحيح يافتيم.

اهل عرفان مى فرمايند:

چهار چيز را به چهار چيز بشوييد: صورت ها را به اشك چشم، زبان را به ذكر حق، قلب را به خشيت ربّ، گناهان را به توبه.

لقمان فرمود:

فرزندم! فردا كه در پيشگاه حق رفتى از چهار چيز سؤال شدى: جوانيت را كجا خرج كردى؟ عمرت را چه كردى؟ مالت را از كجا بدست آوردى و آن را در چه راهى خرج نمودى؟ براى اين سؤالات جواب آماده كن «5».

حكما مى فرمايند:

شعار حكماى اسلام چهار چيز است:

 

تقوا، حيا، شكر، صبر.

كلمات و فرمايش هاى عارفان و حكيمان و مؤمنان بسيار است، نقل همه آن ها كتاب ها مى شود، اين مقدار براى توجه دادن به اين حقيقت بود كه اينان با اين فرمايش ها ثابت كرده اند كه نسبت به انسان از بهترين دوستان و رفيقانند، در هر صورت پيروى از خداى عزيز و انبيا و ائمه و عرفا و حكما و مؤمنان تمام خير دنيا و آخرت است.

از حكما و عرفا و مؤمنان اشعار نغزى بجا مانده كه به برخى از آن اشعار اشاره مى رود:

 

از بلا تا رسته گردى اى عزيز

 

باز بايد داشتن دست از دو چيز

     

رو تو دست از نفس و دنيا باز دار

 

تا بلاها را نباشد با تو كار

ور به حرص و آز گردى مبتلا

 

با تو روى آرد زهر سو صد بلا

آن كه نبود هيچ نقدش در ميان

 

هر كجا باشد بود اندر امان

نفس و دنيا را رها كن اى پسر

 

باز رستى از بلا و از خطر

گر غنا خواهد كسى از ذوالمنن

 

در قناعت مى توانش يافتن «6»

     

***

در خانه دل ما را جز يار نمى گنجد

 

چون خلوت يار آنجاست اغيار نمى گنجد

در كار دو عالم، چون دل به يكى داديم

 

جز دست يكى ما را در كار نمى گنجد

مستيم و در اين مستى بيخود شده از هستى

 

در محفل ما مستان هشيار نمى گنجد

     

اسرار دل پاكان با پاك دلان گوييد

 

كاندر دل نامحرم اسرار نمى گنجد

گر عاشق دلدارى با غير چه دل دارى

 

كآندل كه در او غير است دلدار نمى گنجد

از بخل و حسد بگذر در ما و منى منگر

 

با مسئله توحيد اين چار نمى گنجد

     

 

 

پی نوشت ها:

 

______________________________

 

(1)- مجموعة ورام: 2/ 30.

(2)- غرر الحكم: 41، حديث 13.

(3)- مجموعة ورام: 2/ 249.

(4)- مجموعة ورام: 2/ 20.

(5)- الكافى: 2/ 134، باب ذم الدنيا والزهد فيها، حديث 20؛ بحار الأنوار: 13/ 425، باب 18، حديث 19.

 

(6)- مجموعه آثار، عطار نيشابورى.


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

یک خواسته و 100 بار اعتراف!
روزه سرچشمه تقوا
چگونه بفهیم عاقبت به خیر می‌شویم یا نه؟
کرامات و معجزات حضرت فاطمه زهرا (س) (2)
نتایج  بی احترامی به پدر و مادر چیست؟
بررسی ریشه ها و عوامل اسراف از دیدگاه قرآن و اهل ...
چگونه در سختی ها هم به آرامش برسم؟
چرا فقط براى امام حسين عليه‏السلام روز اربعين ...
شهادت حضرت رقیه علیهاالسلام
مقایسه حضرت آدم و حسين عليه السلام

بیشترین بازدید این مجموعه

گزیده اى از اخلاق پیامبر(صلى الله علیه و آله)
آغاز امامت حضرت ولی عصر (عج)
چگونه عفیف باشیم
اقسام خودسازی
زیبایی و آراستگی
بخوانید مرا، تا اجابت کنم شما را!
علم خداوند  
سوره ای از قران جهت عشق و محبت
کرامات و معجزات حضرت فاطمه زهرا (س) (2)
متن دعای معراج + ترجمه

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^