
عشق خديجه به رسول خدا صلىاللهعليهوآله
البته يك كسى به پيامبر گفت: شما زيباتر هستيد يا يوسف؟ يقينا قيافه پيامبر از يوسف زيباتر نبوده است ؛ ولى ايشان چه جواب زيبايى داد!
وقتى كه پيامبر 25 سال داشت و خديجه كبرى چهل سال گمان مىكنيد كه خديجه عاشق طراوت جوانى پيامبر شد؟ در هيچ جا نيامده است كه ايشان عاشق قيافه پيامبر شد. وقتى كاروان تجارتى از شام برگشت و پيامبر در اين كاروان شركت داشت، خديجه به خادم خود گفت : كاروان امسال چگونه بود؟ گفت : ممتازترين كاروان بود. آن گاه، اين كارگزار تجارتى، ارزشهاى اين جوان را بيان كرد. از حيا،
وقار، امانتدارى، ادب، كرامت، كمحرفى، آرامش، حلم، صبر و رقت قلب او سخن گفت و اين ارزشها را براى خديجه بيان كرد. خديجه به ابوطالب پيغام داد كه اگر برادرزاده ات حاضر باشد، علاقه دارم با او ازدواج كنم. ابوطالب فرمود : من با او در ميان مىگذارم و به تو پاسخ مىدهم. ابوطالب به پيامبر گفت. پيامبر جوانى 25 ساله است و بايد با دختر چهارده ـ پانزده ساله ازدواج مىكرد. پيامبر از اوصاف خديجه پرسيد كه او در دوره جاهليت، چگونه زنى بود؟ به او گفتند : در عفّت و ادب و شخصيت و وقار، در ميان زنان مكّه نمونه ندارد. حضرت فرمود : حاضرم با او ازدواج كنم. دو منبع ارزش و دو سيرت ملكوتى، با هم ازدواج كردند، نه دو صورت ظاهرى. نتيجه اين ازدواج هم فاطمه زهرا، سيدة نساء العالمين شد.
خديجه از پيامبر صلىاللهعليهوآله مىپرسد : تو زيباترى يا يوسف؟ سؤال كننده كه يوسف را نديده بود ؛ ولى پيامبر صادق است. اگر مىگفت : من زيباترم، مىگفت : راست مىگويد. فرمود : برادرم، يوسف از نظر جمال زيباتر بود ؛ ولى «أنا أملح منه»، من نمكىتر از او هستم ؛ يعنى من نمك خدا هستم.