
نفس، سرچشمه رفتار انسان
سخن در بيان آيات مباركه سوره يوسف بود ، اما نه به صورت آيه به آيه، بلكه به گونهاى كلى، نگاهى به مجموع آيات اين سوره انداختيم و از اين فرهنگ تربيتى جامع و كامل، مسائلى را در دو جهت حق و باطل برداشت كرديم.
كلام به اين جا رسيد كه در سوره مباركه يوسف، دو نفس مطرح است ؛ يعنى دو منيّت انسانى : نفس رنگپذير كه از بيرون و درون خود، رنگ مىپذيرد و اين رنگ پذيرفته شده را به اعضا و جوارح انتقال مىدهد و حكومتش تا لحظه مرگ برپا است و وجودش مانند سد آبى است كه در پشت آن، كه با اعضاى بدن ارتباط دارد، پاكىها آبگيرى و يا آلودگىها جمع مىشوند. هم با كمك عوامل بيرونى و هم عوامل درونى، كار اين آبگيرى تا پايان عمر ادامه مىيابد. اين مخزن، ذخيرههاى خود را به اعضا و جوارح انتقال مىدهد. اگر در اين مخزن، پاكى وجود داشته باشد، مانند ايمان به خدا و قيامت و محبت، مخزن پاك و رشد يافته است و سرزمين اعضا و جوارح را سيراب مىكند و آنها را وادار مىسازد كه عمل صالح انجام دهند :
« وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُو بِإِذْنِ رَبِّهِ »
عبداللّه است.