تقسيم بندى ساعات عمر
- تاریخ انتشار: 21 دى 1392
- تعداد بازدید: 398
رسول خدا صلىاللهعليهوآله مى فرمايد :
«عَلى العاقلِ أَن يَكونَ لَهُ ساعاتٌ»
بر عهده انسان انديشمند است كه خالى از ساعاتى نباشد.
«سَاعَةٌ يُناجى فِيها رَبَّه»
يك بخش را با خدا سر و سرّ داشته باشد، سود و منفعتى دارد كه خدا مىداند.
«وَسَاعَةٌ يُحاسِبُ فِيها نَفْسَهُ»
در يك بخش، حسابگر خود باشد كه عمرم در چه راهى گذشت.
«وَسَاعَةٌ يتفَكُر فِيما صَنَع اللّهُ عَزَّوَجَلَّ»
ساعتى هم حساب كند كه خداوند عالم تاكنون چگونه با او معامله كرده است.
«كَمْ مِنْ قَبِيحٍ سَتَرتَهُ»
من پردهدرى كردم ، اما تو پوشاندى. پنجاه سال است كه پردهپوشى مىكنى. چه زمانى پرده از كار من برمىدارى؟ حوصله من از بندهام سر نمىرود.
«وَكَمِ من فادِحٍ مِنَ البلاءِ أَقلتَهُ»
خودت سفارش كردى كه اگر با كسى معامله كرديد، اقاله كنيد و پس بگيريد. چه بلاها و گناهانى كه تو اقاله كردى.
«وَكَمِ مِن عِثارٍ وَقَيتَهُ»
در طول عمرم چه قدر مىخواستم در گناهان زشت بيفتم ، ولى تو مرا حفظ كردى.
«وَكَم مِن مَكْروهٍ دفَعْتَهُ»
صدها بار بنا بود حادثه براى تو پيش بيايد و من دفع كردم.
«وَكَم مِن ثَناءٍ جَمِيلٍ لَستُ أَهلاً لَهُ نَشَرتَهُ»
هر جا مىروى تعريف تو را مى كنند. نمىدانند كه باطن من با تو، چگونه است. يك ساعت هم بنشينيد خوبىهاى خدا را در حق خودتان مرور كنيد. تو عجب خداى خوبى هستى! يك مقدار هم تو به ما بگو كه تو چه بنده بدى هستى :
مجلس تمام شد و به آخر رسيد عمر
ما هنوز اندر اول وصف تو ماندهايم