
حيات سَبُعى
اما يك زندگى هم زندگى سبُعى است؛ البته تا كسى حيوان نشود، درنده نمىشود و ممكن است مدتى آرام باشد، ليكن رفته رفته درنده مىشود، از اين رو خداوند مىفرمايد: افرادى كه به جان و مال مردم مىافتند و آبروى مردم را مىبرند، درندهاند. خدا نكند انسان صفت درندگى پيدا كند. آنهايى كه بدون تحقيق پشت سر ديگران حرف مىزنند و آبروى آنها را مىبرند و پس از روشن شدن حقيقت، براى عذرخواهى التماس مىكنند، قرآن آنها را درنده معرفى مىكند. در سوره اعراف مىفرمايد:
«وَ لَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَ لكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَثْ».
و اگر مىخواستيم [درجات و مقاماتش را] به وسيله آن آيات بالا مىبرديم، ولى او به امور ناچيز مادى و لذتهاىِ زودگذرِ دنيايى تمايل پيدا كرد واز هواى نفسش پيروى نمود؛ پس داستانش چون داستان سگ است [كه] اگر به او هجوم برى، زبان از كام بيرون مىآورد.