قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

دو چهره در مصر

قرآن مجيد از دو حاكم كه هر يك روزگارى در كشور مصر حكومت مى كردند سخن مى گويد ، سخنى عبرت آموز و سراسر پند و موعظه ، حاكمى كه دريايى از معرفت و بصيرت و محبّت و كرامت و ايمان و فضيلت و صدق و حقيقت بود و حاكمى كه بيابانى از نادانى ، جهالت ، مستى و غرور ، فساد و فجور ، خودبينى و كبر ، گناه و معصيت بود . يكى نسبت به مردم دلسوز و مهرورز و حلال مشكلات و آن ديگر نسبت به مردم منبعى از خشم و كينه و ايجاد كننده تنگنا و مضيقه در ميان اهل كشور بود .  تفاوت اين دو حاكم در قرب و دورى از حق و فاصله داشتن و نداشتن با خدا بود . حاكم با فضيلت و مهرورز و درستكار ، يوسف عليه السلام بود كه قرآن مجيد از وجود مباركش تعبير به صديق ، برگزيده حق ، مخلَص ، حفيظ ، عليم و كريم مى كند و حاكم بى فضيلت و كينه ورز ، فرعون بود كه قرآن مجيد از او تعبير به خودبين ، خودپرست ، قاتل ، مفسد ، ظالم ، و تفرقه انداز مى نمايد .  يوسف ، پيش از فرعون در كاخ مصر بر صندلى حكومت قرار گرفت ولى چون با حق فاصله نداشت و بنده اى مقرب بود ، براى مردم منبعى از كرامت و سودمندى و منفعت و بركت رخ نمود و فرعون پس از يوسف عليه السلام در همان كاخ و در همان كشور بر صندلى حكومت نشست ولى چون با حق فاصله داشت و مردى سركش و عصيان گر و طاغىو ياغى بود ، براى مردم منبعى از شر و زيان و خسارت و مشكل ساز رخ نمود .  حاكمان دوره هاى تاريخ تا اين زمان به همين صورت دو چهره بى فاصله از حق و با فاصله از حق بودند ، هرگاه بنده اى مقرب به حق حاكم مردم مى شد ، دنيا و آخرت مردم آباد بود و هرگاه چهره اى ناسپاس و دور از حق بر مردم حاكم مى گشت ، مردم بويژه اهل ايمان در همه امور دچار مضيقه و تنگنا مى شدند .  تفاوت اين دو چهره را واضح و روشن در تفاوت ريشه اى حكومت هايشان بايد ديد ؛ تفاوت اين دو چهره ، تفاوت ميان نور و ظلمت و حق و باطل و صدق و فسق است .
شما يوسف عليه السلام را نمونه اعلاى حق در امر حكومت به حساب آريد و فرعون را نمونه كم نظير باطل در امر حكومت بشماريد و حاكمان تاريخ را در فاصله نداشتن از حق و فاصله داشتن از خدا با اين دو حاكم بسنجيد .

 


منبع : برگرفته از کتاب با کاروان نور استاد حسین انصاریان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه