قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

دارالتبلیغ

حضرت امام در همان سالهای اول انقلاب مصمم به برانداختن رژیم سفاک پهلوی و ریشه کن کردن طاغوت بود و هر گونه اصلاحی را در حوزۀ قم با بودن حکومت شاه بی نتیجه می دانست ولی آیت الله شریعتمداری نظرش این بود که در حوزه باید اصلاحات ریشه دار صورت بگیرد و روش درسی طلاب مستعد به صورت دیگر غیر از روش عمومی حوزه پایه ریزی شود لذا در صدد تشکیل موسسه ای به نام دارالتبلیغ برآمد ، امام که در آن زمان به صورت تبعید در عراق بود با این مسئله نسبت به حوزه موافقتی نداشت و می ترسید آن مرکز مورد توجه برخی از محافل داخلی و خارجی که به صلاح اسلام و مسلمانان نیست قرار گیرد و از این طریق ضربه ای به مرجعیت و به حوزه و به ویژه به مرحوم شریعتمداری وارد شود ولی آیت الله شریعتمداری با تصمیم قاطعی که نسبت به برپایی این توسعه داشت آن را افتتاح کرد .
در مراسم افتتاحیۀ « دارالتبلیغ » ، چهره های معروفی از علما و شخصیتهای تهران و شهرستانها شرکت کردند ، که در مجلات « دارالتبلیغ » گزارش کامل آن آمده است . نیز از افراد سرشناس و عالمی مثل صدر بلاغی (مترجم کتابهای سید قطب) و از اساتید دانشگاه که چهرۀ مذهبی داشتند مانند : مهندس مهدی بازرگان و سید مرتضی شبستری برای تدریس زبان ، روانشناسی و ...دعوت شد .
مجموع این مزایا موجب افزایش اعتبار دارالتبلیغ شد و طلاب زیادی در آن ثبت نام کردند . من شاهد بودم که وقتی کلاسها تعطیل می شد ، جمعیت قابل توجهی از طلاب سطح خیابان را می گرفت . اگر یکی از این طلاب را نکوهش می کردی که چرا به آن مرکز می روی ، به راحتی از خود دفاع می کرد و می گفت که تو بهتر می دانی یا آن آیت الله ها و علمای بزرگی که در مراسم افتتاحیه حضور داشتند و نیز اساتید معروفی که در آنجا تدریس می کنند ؟
افراد انقلابی اجمالا می دانستند که جایی از کار دارالتبلیغ عیب دارد و حضرت امام چه زمانی که قم تشریف داشتند و چه بعد از آن ، به طور تلویحی در مخالفت با دارالتبلیغ می گفتند : « اگر قصد اصلاح حوزه را دارید ، بیایید همه دور هم جمع شویم ، فکرها را روی هم بریزیم و کاری اصولی بکنیم . نه این که یک نفر از همه جدا شود و فریاد اصلاح گری سر دهد . مسلما این مشکلی را حل نخواهد کرد . »
افراد دولتی و نیز روشنفکران غربزده و افراد نهضت آزادی ، به دارالتبلیغ آقای شریعتمداری رفت و آمد مستمر داشتند ؛ ولی افرادی که در خط امام بودند به آنجا قدم نمی گذاشتند . خود من هم هیچ رفت و آمدی به آنجا نداشتم ؛ اما در آن زمان قضایا ، چنان چه اکنون بر همگان هویداست و مدارکش رو شده ، به طور شفاف برای جوانانی مثل ما واضح و روشن نبود . ما که معمولا بعد از ظهر ها و قبل از نماز مغرب و عشا در مدرسه فیضیه اجتماع می کردیم ، از این و آن می شنیدیم که طرح اصلاح حوزه در حقیقت پوششی برای کنترل حوزه و دامی برای شکار نیروهای انقلابی و در نهایت مهار و ترمزی برای روند پیشرفت انقلاب و تفرقه در صفوف نیروهای مبارز اسلامی است .
دارالتبلیغ برخلاف دارالترویج  ، که آشکارا به دستگاه حکومت مرتبط بود و جز آن تکیه گاهی نداشت ، متکی به مرجع تقلید و شخصیت بزرگ دینی – اجتماعی زمان بود . بدین ترتیب دارالتبلیغ علاوه بر تأمین اهداف اصلی (جذب نیروهای انقلابی و تضعیف جبهۀ مقابل ) ، محوریتی نیز در مقابل حضرت امام ایجاد کرده بود .
چند بعدی ، بین پیروان خط امام و اطرافیان آیت الله شریعتمداری در مسجد اعظم قم درگیری پیش آمد و سبب شد تا خط فاصل ، پر رنگ تر و شکاف فیما بین عمیق تر گردد . از آن پس طلاب و جوانان انقلابی از آقای شریعتمداری و بیت او به کلی قطع امید کردند و دارالتبلیغ کار خود را با قدرت دنبال کرد تا این که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از اصل و اساس بر افتاد .


منبع : منتشر شده توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه