آنچه كه از روايات بر مي آيد آن است كه بزرگترين وسوسه شيطان: وادار كردن انسان است به نفس خودش است و تنها كاري كه او مي كند وسوسه است. وسوسه به معناي القاي دروني است. او در قلب ما تأثير مي گذارد نه در عقل ما لذا اگر مطلبي شما را تهديد كرد آن را به عقل خود ارجاع دهيد(از طريق عقل دست نخورده و خراب نشده راحت مي توان تشخيص داد كه آن عمل باطل است يا صحيح، البته تأكيد مي كنم عقلي كه در اثر خرابي اعمال فاسد نشده باشد). وسوسه دائمي است پس لحظه اي كار نمي كند و مدام مي خواهد تأثير گزار باشد و اين كه مي بينيد در مقابل كار خلاف مكرر احساس رغبت مي كنيد اين بدان واسطه است.
بدانيد كه شيطان دشمن قسم خورده است او اخراج خودش از بهشت را به تقصير ما مي داند لذا طبيعي است كه ما را به عنوان دشمن اول خود قلمداد مي كند و حس حسادت او بيشتر به اين فكر دامن مي زند و او قسم خورده كه هميشه و در همه جا و درهمه حال و براي همه كس وسوسه كند و حق را باطل و باطل را حق جلوه دهد(مگر گروه خاص و معدودي) لذا از او بترسيد و غافل نباشيد.
درون وجود من و شما نفسي است كه اين نفس زمينه عمل شيطان است و او بالاترين وسوسه ها را در اين نفس انجام خواهد داد. از خود مشغولي ها رهايي يابيد كه ما هرچه مي كشيم از دست نفس اماره است.
نفسي كه ما را امر به بدي مي كند و عاملي است از جانب شيطان. به بيان پيامبر اكرم(ص) اگر مي خواهيد خدا را بشناسيد نفس خودرا بشناسيد كه نقطه مقابل خداست. اگر مي خواهيد به خدا برسيد از نفس دور شويد ( هرچه قدر كه از نفس فاصله بگيريد به خدا نزديكتر مي شويد)اگر مي خواهيد خدا را راضي كنيد نفس را به عصبانيت منجر كنيد.
و يك راه عملي ساده اين كه هركجا دلتان به شما امري كرد آن را انجام ندهيد و مخالف آن را انجام دهيد(حتي در موارد ساده از فلان چيز خوشتان نمي آيد و دوست نداريد براي خوردن آن را بخوريدالبته به شرطي كه با ميل شما تضاد نداشته باشد)