قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

چرا دین اسلام دینی تکاملی است ؟

اولاً: به این آیه شریفه دقت فرمائید: که: اگر به عمق این کلام خداوند برسید خیلی از مسائل برایتان قابل حل خواهد شد «یَمُنُّونَ عَلَیْکَ اَنْ اَسْلَمُوا قُلْ لا تَمُنُّوا عَلَیَّ اِسْلامَکُمْ بَلِ اللهُ یَمُنُّ عَلَیْکُمْ اَنْ هَداکُمْ لِلاِْیمانِ اِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ؛ ای پیامبر گرامی ما، بعضی از مسلمین بر تو منّت می‌گذارند که مسلمان شده‌اند از طرف من به آنها بگو: هرگز اسلام خودتان را بر من منت نگذارید بلکه این خداوند است که بر شما منّّت دارد زیرا اوست که شما را به ایمان و به راه حق و سعادت هدایت نموده است اگر واقعاً راست می‌گویید که به دنبال حقّ هستید». حجرات/17
حال به نظر شما اگر انسانی از تمام منافع و فواید نور خورشید استفاده کند بعد روی خویش را به خورشید تابان نموده و بگوید ای خورشید به من بگو به چه دلیل تو بر حق هستی و الاّ هرگز از نور تو استفاده نخواهم کرد و بهره نخواهم برد و پشت به تو خواهم نمود به این انسان باید چه پاسخی داده شود؟ و آیا پاسخ خورشید به او چه خواهد بود؟
ثانیاً حق بودن و کامل بودن دین اسلام به قدری واضح و روشن است که همانند یک مسئله ریاضی هرگز نیاز به ذکر دلیل و برهان ندارد.  بعنوان مثال اگر کسی از شما بپرسد به چه دلیل عدد صد (100) کاملتر از عدد 90 و 80 می‌باشد چه پاسخ منطقی به او خواهید داد؟
حتماً خواهید فرمود چون تمام آنچه که در عدد 80 و 90 هست در عدد 100 هم موجود می‌باشد مضافاً به اعداد دیگری که در 100 هست و هرگز در اعداد ما قبل آن وجود ندارد و به قول شیخ شبستری:
نام احمد نام جمله انبیاست چونکه صد آمد نود هم پیش ماست
دلیل حقانیت و کمال دین اسلام این است که به قبل از اسلام نظر کنید، می‌بینید تمام کمالات و خوبیهایی که در ادیان سابق وجود داشته بنحو احسن و اکمل در دین اسلام نیز وجود دارد:
حسن یوسف لب موسی دم عیسی داری   آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری 
مضافاً به صدها و هزاران احکام و برنامه‌های ویژه‌ای که اسلام برای بشریت متمدّن و مترقی همه اعصار و زمانها آورده است که در ادیان سابق هرگز وجود نداشته و اگر به بعد از اسلام و آینده او بنگرید خواهید دید هرگز دینی دیگر و پیامبری دیگر بعد از اسلام نیامده است که مدّعی آوردن دین کامل‌تری از دین اسلام باشد و در واقع باید گفت دین اسلام در واقع آخرین عدد و نهایت رقمی است که هرگز بعد از او رقم و عدد دیگری وجود ندارد.
ثالثاً: ترقی و تکامل اشیاء چیزی است که به تدریج و مرور زمان حاصل می‌شود ولی حقیقت و واقعیت آن شیء در همه حالات همیشه همان یک چیز است و اینکه مطلب خود را با ذکر چند مثال ادامه دهیم و اثبات می‌نمائیم.
1) یک دانه برای اینکه تبدیل به یک درخت پر ثمر شود باید مراحلی را بگذراند بنابراین درخت پر ثمر امروز همان نهال نوپای دیروز و نهال نوپای دیروز همان جوانه و سبزه روز قبل و جوانه روز قبل همان دانه و بذر ابتدایی است که در زمین نهاده شده و به این مرحله رسیده است. اینک اگر کسی از شما بپرسد به چه دلیل درخت پر ثمر کاملتر از نهال نوپا و کامل‌تر از یک دانه و جوانه است شما چه پاسخی به او خواهید داد؟
2) یک کودک خردسال برای اینکه به یک دانشمند مهمّ و مخترع و متفکری گرانقدر تبدیل شود مراحلی را باید بگذراند ابتداء در دوره آمادگی و مهد کودک چیزهایی را یاد می‌گیرد بعد سالهایی را بعنوان دوره دبستان تحت آموزش قرار می‌گیرد و سپس مدتی را در دوره راهنمایی بسر می‌برد و کم‌کم با دوره دبیرستان آشنا شده و با گذراندن آن دوره قدم در دوره دانشگاه و دانشکده می‌گذارد و به تدریج وارد دوره تخصّصی و فوق تخصّصی رشته‌های مختلف می‌گردد: و نهایتاً همان کودک دیروز مبدّل به دانشمندی به نام و نابغه‌ای معروف می‌گردد.
حال اگر کسی از شما بپرسد به چه دلیل دوره تخصّصی و بالاتر از آن کاملتر از دوره ابتدایی و مهد کودک است پاسخ شما به او چه خواهد بود؟
3) پر واضح است و بر کسی پوشیده نیست که بشر دوران اوّلیه به قدری از جهت فکر و اندیشه، درک و شعور عقب افتاده بود که نمی‌توانست بفهمد آتش چیست و چگونه بوجود می‌آید لذا مجبور بود مدت مدیری را با وضع نامطلوبی بگذراند غذای خود را با خورشید گرم کند و تن خویش را با برگ درختان بپوشاند و برای استراحت به غارها و سوراخهای زمین و کوهها پناه ببرد کم‌کم بر اثر برخوردی که از دو سنگ مشاهده کرد جرقّه‌ای چشمش را خیره کرد و او را به تعجب در آورد و توانست بفهمد آتش یعنی چه؟ ولی هنوز طرز استفاده از آنرا و طریق نگهداری آنرا نمی‌دانست و متحیر لذا برای روشن کردن اجاقی می‌بایست روز و شب شعله‌ای را همچنان برایخ ود روشن نگه‌ دارد و یا در خانه این همسایه و آن همسایه را به گدایی شعله‌ای از آتش بکوبد و با در آغوش کشیدن هیزم‌ها و شاخ و برگ‌های جنگلها و کوهها غذای گرمی برای خود تهیه کند ولی امروزه بشر به جایی رسیده است که تنها با گذاشتن انگشت دست بر روی کلید آنهم در یک قدمی محل استراحت و آسایش خود شعله‌هایی از آتش ایجاد می‌کند که اگر انسانهای اولیه این وضع را مشاهده کنند بشر امروز را پیامبری صاحب معجزه و یا جادوگری ماهر و زیرک تصور می‌کند.
حال اگر کسی بپرسد به چه دلیل وضعیت زندگی امروزه بشر کاملتر از گذشته است چه ادله و براهینی باید برای او اقامه کرد آیا غیر از این است که به او گفته شود لحظه‌ای چشم بصیرتت را باز کن تا با مشاهده گذشته و حال تصدیق کنی تکامل امروز بشر را.
از اینکه مقدّمه مطلب قدری طولانی شد عذر خواسته کم‌کم وارد اصل پرسش بسیار متین حضرتعالی می‌شویم.
دین و آئین همیشه و در همه زمانها تنها و تنها یک دین بوده و هست و هرگز واژه «ادیان» واژه‌ای صحیح نمی‌باشد و لذا هیچگاه در قرآن کریم این واژه نیامده است.
سیر تکامل دینی همانند سیر تکاملی کودک در دوره مهد کودک و ابتدایی تا دوره تخصصی و فوق تخصصی می‌باشد و نیز به مثابه سیر و رشد تدریجی یک دانه تا سرحدّ درختی پر ثمر می‌باشد. مسیحیت همان دین الهی است که در دوره حضرت عیسی شایسته مردم آن زمان بوده و یهودیت نیز دوره پائین‌تر و عقب‌تر از دوره مسیحیت بوده است که آن نیز شایسته و فراخور حال مردمان آن زمان بوده  و یهودیت نیز همان دین الهی است که در زمان حضرت آدم در دوره مهد کودک و ابتدایی مطرح بوده.
پس ادیان امروزه همه و همه یک دین واحد هستند در دوره‌های متفاوت و هر دینی که بخواهد امروزه به درد جوامع بشری بخورد نام او هر چه می‌خواهد باشد (و فرض را بر این می‌گذاریم نامی از اسلام اصلاً وجود ندارد چون بعضی واقعاً به واژه اسلام حساسیت دارند و ذاتاً با این واژه مخالفند) باید کاملتر از دین بشریت در دوره‌های گذشته باشد و الاّ نقضِ غرض و مشکل اساسی پیش می‌آید و چون پس از دین مسیحیت که آخرین مرحله دین الهی بوده هیچ دین و آئینی را نمی‌شناسیم که بتواند ادّعای هدایت بشر امروزه را بنماید غیر از «اسلام» پی خواهیم برد که اسلام تنهاترین دین ممکن و کاملترین دین حق از طرف خداوند می‌باشد و مسلمانی که (یا غیر مسلمان) بخواهد با مشاهده این دین، دین‌های دوره‌های ابتدایی بشر را بپذیرد و هماند برگشت یک دانشمند به تکامل رسیده از دوره تخصّصی به دوره ابتدایی و مهد کودک می‌باشد.
در خاتمه باید گفت: مسئله حقانیت و کمال دین اسلام و نیز برنامه سعادت مادّی و معنوی که برای همه بشریت آورده است چیزی نیست که بتوان در یک یا چند ایمیل مطرح کرد بلکه تفهیم و درک حقیقی آن نیاز به مطالعه همه قرآن همراه با مراجعه به تفاسیر آیات آن دارد که فرصتی بیش از این را می‌طلبد.

 

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه