قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

تقويت محبت خداوند متعال در دل افراد

مفضل مي گويد که از مولايم حضرت صادق عليه السلام شنيدم که فرمودند: خداوند به حضرت موسي عليه السلام فرمود: يا ابن عمران ، کذب من زعم أنه يحبني فاذا جنه الليل نام عني ، أليس کل محب يحب خلوه حبيبه ؟ ها أنا ذا يابن عمران ، مطلع علي أحبائي اذا جهنم الليل حولت أبصارهم في قلوبهم ، و مثلت عقوبتي بين أعينهم ، يخاطبوني عن المشاهده ، و يکلموني عن الحضور . يا ابن عمران ، هب لي من قلبک الخشوع ، و من بدنک الخضوع ، و من عينيک الدموع في ظلم الليل ، و ادعني فانک تجدني قريبا مجيبا ؛ (1)
اي پسر عمران ! دروغ مي گويد آن کس که گمان مي کند مرا دوست دارد ، در حالي که چون شب فرا رسيد از من چشم مي پوشد و به خواب مي رود ، آيا نه اين است که هر عاشقي خلوت با معشوق را دوست دارد ؟ هان اي پسر عمران ! اين منم که بر دوستانم مطلع هستم . چون شب شود چشم دلشان باز شده و عذاب من در مقابل ديدگانشان مجسم مي شود و مانند کساني که مرا با چشم مي بينند با من صحبت مي کنند و رخ به رخ به گفت و گو مي نشينند . اي پسر عمران ! در دل شب هاي تار از دلت خشوع و از تنت خضوع و از چشمانت قطرات اشک نثار من کن و مرا بخوان که مرا به خود نزديک و اجابت کننده ي دعوتت خواهي يافت .
راه هاي ايجاد محبت خداوند در دل و تقويت آن
(1) معرفت و شناخت خداوند
اوحي الله الي نجيه موسي : يا موسي أحبني و حببني الي خلقي ، و حبب خلقي الي ، قال: هذا أحبک ، فکيف أحببک الي خلقک [و أحبب خلقک اليک] ؟ قال : اذکر لهم آلائي و نعمائي عليهم ، و بلائي عندهم ليحبوني فانهم لا ينکرون اذ لا يعرفون مني الا کل خير ؛ (2)
خداوند به حضرت موسي عليه السلام وحي فرمود: اي موسي ! مرا دوست بدار و کاري بکن که مردم نيز مرا دوست بدارند و خلق را در نزد من محبوب ساز .
حضرت موسي عليه السلام عرض کرد: اين که خودم تو را دوست بدارم موجود و معلوم است اما چگونه محبت تو را در دل بندگانت ايجاد نموده و تقويت نمايم و هم چنين بندگانت را نزدت محبوب سازم؟ خداوند فرمود: براي آنان نعمت ها و الطافم را به نمايش درآور و [ علت و حکمت هاي سازنده ي ] گرفتار نمودشان را برايشان بازگو کن تا مرا دوست بدارند ؛ زيرا آنان [ پس از معرفت خواهند فهميد که] از من جز خير و خوبي سراغ ندارند .
علماي اخلاق مي گويند : هر انساني علاقه اش به اشخاص و اشياء ، برگشت به يکي از پنج چيز زير دارد:
1. هر انساني خودش را دوست دارد و به کمال و جاودانگي علاقه مند است و از نابودي و نقص تنفر دارد و لذا به علم ، قدرت ، مال و ... به خاطر کمال و به فرزند به خاطر جاودانگي خودش ، عقلش مي ورزد .
2. هر انساني احسان کننده ي به خودش را دوست دارد و بدين جهت يکي از درخواست هاي پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم از خداوند اين بود که : اللهم لا تجعل لفاجر علي يدا فيحبه قلبي ؛ (3) خدايا در زندگيم اين مسئله پيش نيايد که انسان گناه کاري به من احسان نمايد و اين سبب شود که من به او علاقه مند بشوم .
3. هر انساني احسان کننده را دوست دارد و وقتي در غيابش از خدماتش تعريف مي کنند به او علاقه مند مي شود اگر چه خود او هم احسان نکرده باشد .
4. هر انساني جمال و زيبايي را دوست دارد چه زيبايي ظاهر و چه زيبايي باطن ، مانند ، علم ، شجاعت و ... که در هر کس به او علاقه مند مي شود.
5. هر کس افرادي که با او تناسب دارند دوست دارد و از قديم گفته اند:
کبوتر با کبوتر ، باز با باز
کند همجنس با همجنس پرواز
و بدين جهت در يک جمع ، بچه ها فورا جذب هم شده و ... .
حال اگر تمامي اين پنج چيز در يک فرد جمع شود قطعا محبت و علاقه به او بيشتر خواهد شد و اگر تمامي اينها به صورت کامل در يک فرد باشد که فوق آن تصور نداشته باشد قطعا بايد به او بيشترين علاقه و محبت باشد.
با توجه به مطالب فوق چون تمام اين صفات در وجود مقدس حضرت حق به صورت اکمل جمع است بايد انسان بيشترين محبت را به خداوند داشته باشد ، زيرا همه ي صفات کماليه و جماليه در ذات اقدس او جمع است و اما توضيح مطلب :
1. انساني که خود ، کمال و جاودانگي اش را دوست دارد اگر به اين باور برسد که همه چيزش از خداوند است و حتي نيازش به خداوند از نياز تصورات ذهني به تصور کننده ي آنها بيشتر است ، زيرا هم در اصل وجود و هم در بقاي لحظه به لحظه با توجه به نيازهاي فراوان انسان به عنايات الهي خود را وابسته به خدا مي بيند و در نتيجه بالاترين محبت را به خداوند قرار مي دهد.
2. اگر انسان ، احسان کننده ي به خود را دوست دارد ، در اين عالم چه کسي جز خداوند احسانش به انسان بيش از ديگران است. که خود در قرآن کريم فرموده است : « ان تعدوا نعمت الله لا تحصوها » ؛ (4) اگر بخواهيد نعمت هاي خداوند را احصاء و شمارش کنيد، توان آن را نداريد . [ پس بايد بيشترين محبت به او باشد].
3. انساني که احسان کننده را دوست دارد اگر چه به او احسان نکرده باشد ، چه کسي برتر از خداوند متعال که احسانش همه ي هستي را شامل است ؛ پس بايد بالاترين محبت به خداوند باشد .
4. انساني که جمال و زيبايي ظاهري و باطني را دوست دارد چه کسي جميل تر از خداوند متعال مي باشد . اگر انسان عالم را دوست دارد او عملش بي نهايت است و اگر انسان شخص قدرتمند را دوست دارد او قدرتش بي نهايت و علي کل شيء قدير است و ... ، پس بايد بيشتر محبت به خداوند متعال باشد .
5. اگر محبت به خاطر تناسب باشد که کبوتر با کبوتر ... بايد گفت : چه تناسبي بالاتر بين بنده و خداوند موجود است که علي عليه السلام بخشي از اين تناسب ها را در مناجاتش بيان نموده است :
مولاي يا مولاي أنت المولي و أنا العبد و هل يرحم العبد الا المولي ؟ مولاي يا مولاي أنت المالک و أنا المملوک و هل يرحم المملوک الا المالک ؟ مولاي يا مولاي أنت الخالق و أنا المخلوق و هل يرحم المخلوق الا الخالق ...؟ مولاي يا مولاي أنت القوي و أنا الضعيف و هل يرحم الضعيف الا القوي ؟ مولاي يا مولاي أنت الغني و أنا الفقير و هل يرحم الفقير الا الغني ؟ مولاي يا مولاي أنت المعطي و أنا السائل و هل يرحم السائل الا المعطي ...؟ مولاي يا مولاي أنت الرازق و أنا المرزوق و هل يرحم المرزوق الا الرازق ...؟ مولاي يا مولاي أنت الرب و أنا المربوب و هل يرحم المربوب الا الرب... ؟(5)
و چون خداوند بيشترين تناسب را با بنده دارد پس بنده بايد بيشترين محبت را به او داشته باشد و از طرفي چون در خداوند متعال همه آن پنج سبب جمع است و کامل ترين آنهاست پس بايد بيشترين محبت به خداوند باشد بدين جهت خداوند متعال مي فرمايد: « و الذين أشد حبا لله »؛(6) و آنها که ايمان [ واقعي ] دارند بيشترين محبت را به خداوند دارند .
(2) استمداد از خداوند متعال
1. « اللهم اجعل حبک أحب الأشياء الي ... ؛ (7) خداوندا ! محبت خودت را محبوب ترين چيزها در نزد من قرار ده » .
2. حضرت زين العابدين عليه السلام در دعاهايش عرض مي کرد: « اللهم اني أسالک أن تملأ قلبي حبا لک ؛(8) خداوندا از تو مي خواهم که دل مرا از محبت خودت پر سازي » .
3. پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله در دعاهايش عرض مي کرد: « اللهم اني اسألک حبک و حب من يحبک ، و العمل الذي يبلغني حبک ، اللهم اجعل حبک أحب الي من نفسي و أهلي و من الماء البارد ؛(9) خداوندا! از تو مي خواهم محبت خودت و محبت کسي که تو را دوست دارد و توفيق انجام کاري که مرا به محبت تو برساند به من روزي کني ، خداوندا ! محبت خودت را در دل من محبوب تر قرار بده از دوست داشتن خودم و اهل و عيالم و از آب سرد و خوشگوار [ به هنگام تشنگي زياد] ».
پي نوشت ها:
1. بحارالانوار ، ج 84 ، ص 139 .
2. سيد حسن شيرازي ، کلمه الله ، ص 454 .
3. محجه البيضاء ، ج 8 ، ص 11 .
4. ابراهيم (14) آيه 34 .
5. مفاتيح الجنان ، اعمال مسجد کوفه .
6. بقره (2) آيه 165.
7. ميزان الحکمه ، ج 2 ، ص 214 .
8. همان .
9. همان .


منبع : پایگاه راسخون
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه