قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

قرآن و مسئله مال

انسان در اين مدّت كوتاه و زودگذر عمر با مسئله مال برخوردهاى گوناگونى دارد كه قرآن مجيد در آيات نورانيش به انواع برخوردهاى انسان با مال اشاره مى كند .
قرآن ، گاهى از مال ، تحت عنوان خير الهى در دست مردم ياد كرده و گاهى از مال به عنوان وسيله هلاكت و بدبختى و علّت عذاب ابد سخن گفته و گاهى مال را منشأ سعادت و زمانى وسيله بخل و حرص معرّفى نموده ، گاهى مردم را تشويق به روى آوردن به مال و زمانى آنان را از مال دنيا سخت برحذر مى دارد و اين تقسيمات همه در ارتباط با وضع حالى و دينى انسان نسبت به مال است .
انسان منوّر به نور ايمان و متديّن به مسائل الهى و دارنده قلب سليم و عارف به معارف الهيه و عامل به دستورهاى حق تعالى ، بدون شك برخوردش با مال برخوردى صحيح و الهى است و مال براى او خير و خوشى و عامل سعادت و وسيله نيك بختى و صداقت است .
انسان دور از حق و تاريك دل و منافق و ضدّ خدا و بى معرفت و بى نور ، بى ترديد برخوردش با مال برخوردى غلط و بلكه برخوردى شيطانى است و مال براى او شرّ و عامل شقاوت و وسيله حرص و بخل و علّت نابودى دنيا و آخرت و نابود كننده سعادت و عاملى براى عذاب ابدى انسان در عالم آخرت است .
قرآن ، مردم را از برخورد غيراصولى با مال دنيا به سختى برحذر مى دارد و انسان را در اين زمينه به عالى ترين شكل ، نصيحت و موعظه مى كند و بنى آدم را از آلوده شدن به مال حرام برحذر مى دارد .
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاَ تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلاَ أَوْلاَدُكُمْ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَمَن يَفْعَلْ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ .
اى مؤمنان ! مبادا اموال و فرزندانتان شما را از ياد خدا غافل كنند و آنان كه [ به خاطر مال و فرزند از ياد خدا ] غافل مى شوند ، زيانكارند .
فَذَرْهُمْ فِى غَمْرَتِهِمْ حَتَّى حِينٍ * أَيَحْسَبُونَ أَنَّمَا نُمِدُّهُم بِهِ مِن مَّالٍ وَبَنِينَ * نُسَارِعُ لَهُمْ فِى الْخَيْرَاتِ بَل لاَّ يَشْعُرُونَ .
پس آنان را در غرقاب گمراهى و جهالتشان تا هنگامى [ كه مرگشان فرا رسد ] واگذار . * آيا گمان مى كنند افزونى و گسترشى كه به سبب مال و اولاد به آنان مى دهيم ، * در حقيقت مى خواهيم در عطا كردن خيرات به آنان شتاب ورزيم ؟ [ چنين نيست ]بلكه [ آنان ]درك نمى كنند [ كه ما مى خواهيم با افزونى مال و اولاد ، در تفرقه ، طغيان ، گمراهى و تيره بختى بيش ترى فرو روند . ] .
الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِندَ رَبِّكَ ثَواباً وَخَيْرٌ أَمَلاً  .
مال و فرزندان ، آرايش و زيور زندگى دنيا هستند ، ولى اعمال شايسته پايدار نزد پروردگارت از جهت پاداش بهتر و از لحاظ اميد داشتن به آن ها نيكوتر است .
قرآن مجيد در سوره مباركه كهف داستان غرور مرد ناسپاس و بى خبرى را به خاطر مال در برابر مردى مؤمن و فقير براى عبرت امّت بدين گونه نقل مى كند :
اى رسول ما ! داستان دو مرد مؤمن و ناسپاس را براى امّت مثل بزن كه ما به يكى از آن ها دو باغ انگور داديم و اطرافش را به نخل خرما پوشانديم و عرصه ميان آن ها را مخصوص كشتزار قرار داديم . آن دو باغ ميوه هاى خود را به طور كامل و بدون آفت و نقصان تحويل مى داد ، در وسط آن ها نيز جوى آبى روان ساختيم .اين مرد كه باغش داراى ميوه بسيار بود ، در مقام گفتگو و مفاخرت با رفيقش كه مردى مؤمن و فقير بود برآمد و گفت : من از تو به خاطر دارايى بيش تر و خدم و حشم ، محترم تر و عزيزترم .
روزى در حالى كه به نفس خود ستمكار بود و عمر را به گناه و غفلت سپرى كرده بود با كمال غرور وارد باغ شد و گفت : گمان نمى كنم اين باغ و دارايى من نابود شود !!
و نيز گمان نمى كنم روز قيامتى برپا شود ، اگر هم به سوى خدا بازگردم ، در آن جهان نيز از اين باغ منزلى بهتر خواهم يافت .
رفيق با ايمان و فقير در مقام اندرز و نصيحت او برآمد و گفت : آيا به پروردگارى كه تو را نخست از خاك ، سپس از نطفه آفريد ، آن گاه مردى كامل و آراسته ساخت ، كافر شدى ؟ زهى جهل و نادانى !
لكن پروردگار من همان خداى يكتاست و هرگز به او شرك نخواهم آورد ؛ اى رفيق ! تو چرا وقتى به باغ درآمدى نگفتى كه همه چيز به خواست خداست و جز قدرت خدا قوّه اى نيست و اگر تو مرا به خاطر مال و فرزندت از خود كم تر دانى به خود مغرور مباش كه ارزش انسان بر انسان به مال و منال و فرزند نيست .
اميد است خداوند مهربان در دنيا و آخرت ، بهتر از باغ تو به من عطا كند و بر بوستان تو مرد كافركيش آتشى از آسمان فرستد كه با خاك يكسان شود و يك سره نابود گردد ، يا صبح گاهى جوى آبش به زمين فرو رود به طورى كه ديگر نتوانى آب به دست آرى و باغت خشك شود ؛ يا آن كه ثمره و ميوه هايش نابود گردد ، تا صبح دمى از شدّت حزن و اندوه برآنچه در باغ كردى دست بر دست زنى و ببينى كه بنا و اشجارش همه از بين رفته ، آن گاه بر كفرت پشيمان گردى و بگويى : اى كاش من به خداى خود مشرك نمى شدم و به خودپرستى و غرور دچار نمى گشتم .

تمام آن بلاهايى كه مؤمن فقير پيش بينى مى كرد به سر آن بدبخت درآمد و ابداً جز خدا هيچ كس نباشد كه آن گنهكار كافر را از قهر و خشم خدا يارى و حمايت كند كه خدا هم دشمن كافران است نه يار آن ها .

در آن روز و آنجا ولايت و حكم فرمايى خاصّ خداست كه به حق فرمان دهد و بهترين ثواب آخرت و عاقبت نيكو را هم او به هركه خواهد عطا نمايد .

اى رسول ما ! براى امّت ، چنين زندگانى تمام دنيا را مثل بزن كه ما آب بارانى از آسمان نازل كرديم و به آن آب درختان و نباتات گوناگون زمين ، درهم پيچيده و خرّم برويد ، سپس صبح گاهى همه درهم شكسته و خشك شود و به دست بادهاى حوادث زير و زبر گردد و خدا بر همه چيز اقتدار كامل دارد


منبع : برگرفته از کتاب عرفان اسلامی استاد حسین انصاریان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه