قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

آثار معنوى مال حلال

مى‌دانيم كه حضرت حق از هر جهت ، به وضع موجودات آفرينش آگاه است و سايه عدالت جنابش بر تمام زواياى حيات مخلوقات گسترده است و حكمتش در سراسر عالم وجود ، به وضوح ديده مى‌شود .


حضرت مولا در ميان تمام موجودات، به انسان عنايت خاصّى دارد و نظرش بر اين موجود والا ، نظر ديگرى است .
حضرت دوست مقام خلافت از خود و علم و حكمت و ايمان و هدايت و حركت به سوى رشد و كمال تا رسيدن به مقام لقاء را مخصوص انسان نموده است .
حضرت يار عالم را براى انسان و انسان را براى خود خلق كرده و در حديث قدسى به اين معنا اشاره فرموده خَلَقْتُ الأَشْياءَ لاَِجْلِكَ وَخَلَقْتُكَ لاَِجْلى.
اى انسان ! همه چيز را به خاطر تو آفريدم و تو را به خاطر خودم .


بر هر انسانى واجب عينى است كه هدف حضرت حق را تحقّق بخشد و تحقّق اين هدف عالى ، يعنى رسيدن به لقاء دوست و به دست آوردن رضاى خدا منوط به معرفت انسان نسبت به حقايق و عمل او براساس آن معرفت است . آنچه را انسان بايد بداند و به آن عمل كند به وسيله كتب آسمانى به خصوص قرآن مجيد و انبيا و ائمه عليهم‌السلام و عاشقان جمال بيان فرموده و در اين زمينه چيزى فروگذار نشده است .


فرهنگ پاك الهى آنچه به مصلحت دنيا و آخرت بشر بوده و هرآنچه براى دنيا و آخرتش ضرر داشته بيان كرده و حجّت را بر تمام انسان‌ها تمام نموده است .
فردا در پيشگاه جناب حق ، احدى براى نقص و خطا و اشتباه و عصيان و گناه خود دليل وعذرى نخواهد داشت . با توجّه به اين كه خداى مهربان تمام علل و عوامل رشد و كمال را براى انسان فراهم آورده ، اگر انسان در رساندن خود به پيشگاه حق كوتاهى كند ، با دست خود ، علّت سقوط خويش و افتادن در خزى دنيا و عذاب آخرت را فراهم كرده و چشاندن ذلّت دنيا و عذاب آخرت بر او از طرف حق تعالى حتم و حق است .


انسان بايد براى يادگيرى خواسته‌هاى خداوند و به اجراى آن قيام كند و با دقّت در معارف الهيه ، به اين معنا ايمان پيدا كند كه خداوند عزيز با وضع مقرّراتش به خصوص در باب حلال و حرام جز خير و مصلحت و عزّت و شرف انسان هدفى نداشته و وضع قوانين ، از باب محبّت و عشقى كه به انسان داشته ، صورت گرفته است . انصاف و مردانگى و جوانمردى و فتوّت و كرامت و بزرگوارى ، اقتضا مى‌كند كه انسان دل از همه بردارد و گوش از شنيدن صداى غير دوست ببندد و قلب را يك پارچه به نور عشق يار منوّر كرده و تمام اعضا و جوارح را در خدمت دوست قرار بدهد و جز به دعوت دوست گوش فرا ندهد و در تمام زواياى حيات ، خود را مأمور دوست دانسته و جز در راه او و براى او خدمت ننمايد و به قول فيض كاشانى آن بلبل گلستان عشق :

 

مرد آن باشد كه چون او را رهى بنموده شد
مرد آن باشد كه چشم و گوش و دست و پاى او
مرد آن باشد كه دنياى دنى را چون شناخت
مرد آن باشد كه او هرچند علم آموخت باز
اى دريغا خلق را گوش پذيرفتن كر است
آنچه گفتى فيض در پند كسان نشنوده شد


در همان ساعت بپاى همّتش پيموده شد
جمله در راه خدا بهر خدا فرسوده شد
همّت عاليش از لذّات آن آسوده شد
كرد كوشش تا دگر بر دانشش افزوده شد
آنچه گفتى فيض در پند كسان نشنوده شد
آنچه گفتى فيض در پند كسان نشنوده شد

 

آرى ، وقتى انسان نسبت به برنامه‌هاى حق سراپا گوش شد و به ميدان با عظمت معرفت رسيد و آن معرفت را با همّت بلند و اراده پر قدرت به عمل تبديل كرد . لايق حضور يار خواهد شد و اين لياقت كه از اعظم نعمت‌هاى خداست بهترين آثار ايمان و عمل انسان است و اگر آدمى از دعوت دوست روى گردان شد و بر وفق خواسته‌هاى نفس و شياطين عمل كرد ، بى‌قدر و قيمت شده و به خذلان و ذلّت دچار خواهد آمد و دنيا و آخرت را از دست داده ، از نظر رحمت و لطف و محبّت دوست مى‌افتد و اين محروميّت از رحمت و عنايت يار از آثار شوم روى گرداندن از مولاست !!

 

از آنجايى قوام بدن بستگى به غذا دارد و قوام روح بستگى به بدن و روح آدمى در تمام حالات و حركاتش از بدن اثر مى‌گيرد ، انسان بايد در مسئله غذا ـ كه در حقيقت نسبت به وجود انسان به منزله ريشه براى درخت است ـ با تمام وجود دقّت كند كه اوّلاً غذا از نظر ظاهر پاك و از نظر باطن كاملاً حلال باشد و سعى كند از غذايى كه شبهه در آن دارد حتماً بپرهيزد و از آنچه حرام است با تمام وجود بگريزد ؛ زيرا غذاى حلال آن هم در صورتى كه به اندازه نياز خورده شود باعث نورانيّت قلب و جان و در نتيجه محرّك انسان به سوى كسب معرفت و عمل به خواسته‌هاى مولاست و غذاى حرام مولّد ظلمت و تاريكى در قلب و جان و محرّك انسان به سوى انواع معاصى و گناهان است و در حقيقت غذاى حلال علّت دوام معنويّت و غذاى حرام باعث كوردلى و هلاكت انسان است ، در آيات قرآن و معارف الهيه به طور مفصّل به آثار وضعى حلال و حرام اشاره شده كه لازم است قسمتى از آن آثار ارزنده در اين نوشتار آورده شود . عن ابى عبداللّه عليه‌السلام : إِنَّما بُنِىَ الْجَسَدُ عَلَى الْخُبْزِ .


امام صادق عليه‌السلام فرمود : جسد انسان از نان بنيان دارد .
اشاره به اين كه انسان ساخته و زنده به غذاست ، پس بايد در مسئله غذا دقّت كامل كرد و توجّه داشت كه ساختار بدن ، بدنى كه بر فكر و قلب و روح بدون شك اثر مى‌گذارد از چيست ؟ از حلال است يا حرام ؟
وَعَنْهُ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله : اللهُمَّ بارِكْ لَنا فى الْخُبْزِ وَلا تُفَرِّقْ بَيْنَنا وَبَيْنَهُ فَلَوْلا الْخُبْزُ ما صَلَّيْنا وَلا صُمْنا وَلا أَدَّيْنا فَرائِضَ رَبِّنا.
از رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله نقل شده كه به پيشگاه حضرت حق عرض مى‌كرد :
خداوندا ! در نان براى ما بركت قرار بده [ در آيات و روايات مهم اسلامى آمده كه حرام بركت ندارد ، بركت فقط در مال حلال است ] و بين ما و نان مبارك جدايى مينداز ؛ زيرا اگر نان نباشد ما نماز و روزه و اداى واجبات حق نخواهيم داشت . عَنِ الصَّادِقِ عليه‌السلام قالَ : قالَ رَسُولُ اللّهِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله : الطَّعامُ إِذا جُمِعَ أَرْبَعُ خِصالٍ فَقَدْ تَمَّ ، إِذا كانَ مِنْ حَلالٍ وَكَثُرَتِ الأَيْدى وَسُمِّىَ فى أَوَّلِهِ وَحُمِدَ اللّهُ فى آخِرِهِ .


امام صادق عليه‌السلام فرمود : پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله فرمودند : هرگاه چهار خصلت در طعام جمع باشد آن طعام تمام و كامل است : از حلال باشد ، خورنده زياد داشته باشد ، در اوّلش بسم اللّه و در آخرش الحمد للّه قرار بگيرد . قالَ رَسُولُ اللّهِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله : طَلَبُ الْحَلالِ فَريضَةٌ عَلى كُلِّ مُسْلِمٍ .
پيامبر بزرگ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله فرمود : طلب حلال بر هر مسلمانى واجب است .


اين وجوب چون در ارتباط با قسمت مهمّى از سعادت دنيا و آخرت انسان است نبايد عادى و ساده گرفته شود ؛ بياييم اين وجوب را كه نسبت به واجبات ديگر به منزله اصل نسبت به فرع است با اهميّت تلقّى كنيم و آن را كوچك نشماريم كه هركس حكم خدا و رسولش را كوچك شمارد معصوم عليه‌السلام فرموده ايمان ندارد !!
قالَ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله : مَنْ سَعى عَلى عِيالِهِ مِنْ حِلِّهِ فَهُوَ كَالْمُجاهِدِ فى سَبيلِ اللّهِ وَمَنْ طَلَبَ الدُّنْيا حَلالاً فى عِفافٍ كانَ فى دَرَجَةِ الشُّهَداءِ .
پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله فرمود : كسى كه كوشش براى تأمين مخارج اهل و عيال از طريق حلال دارد ، مانند مجاهد در راه خداست و هركس دنيا را از طريق حلال و حفظ نفس از گناه بطلبد در درجه شهداست .


آرى ، غذاى حلال نتيجه‌اش جهاد در راه يار و رسيدن به مقام با عظمت شهادت است .
وَقالَ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله : مَنْ أَكَلَ الْحَلالَ أَرْبَعينَ يَوْماً نَوَّرَ اللّهُ قَلْبَهُ وَأجْدى يَنابيعَ الْحِكْمَةَ مِنْ قَلْبِهِ عَلى لِسانِهِ.
نبىّ اكرم صلى‌الله‌عليه‌و‌آله فرمود : هركس چهل روز حلال بخورد ، خداوند قلبش را نورانى كرده و چشمه‌هاى حكمت از دلش بر زبانش جارى خواهد كرد .

 

برگرفته از کتاب عرفان اسلامی استاد حسین انصاریان 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه