آيين پاك اسلام از انسان مى خواهد كه كليه نيّت هايش را پاك و براى خدا قرار دهد . اسلام مى خواهد كه انسان در تمام برنامه هايش اعم از برنامه هاى مادى و معنوى ، دنيايى و آخرتى ، فردى و اجتماعى و حتى نسبت به خواب و خوراكش ، نيّتش را براى خدا قرار دهد و حتى نسبت به انجام تمام حسنات و نيكى ها براى خاطر حق نيّت داشته باشد ، گرچه موفق به انجام كار نشود .
در روايات زيادى وارد شده كه خداوند بزرگ ، از باب فضل و عنايتش به نيّت كار خير اجر و مزد مى دهد ، گرچه صاحبش تا آخر عمر موفق به تحقق نيّتش نگردد . و اگر كسى خداى ناخواسته نيّت شر كند ، تا تحقق عملى پيدا نكند خداوند به آن نيّت شر ، عبد را عقاب نمى كند .
عَنْ أبى عَبْدِاللّهِ عليه السلام قالَ : إنَّ الْعَبْدَ الْمُؤْمِنَ الْفَقيرِ لَيَقُولُ : يا رَبِّ ارْزُقْنى حَتّى اَفْعَلَ كَذا وَكَذا مِنَ الْبِرِّ وَوُجُوهِ الْخَيْرِ فَإذا عَلِمَ اللّهُ ذلِكَ مِنْهُ بِصِدْقِ نِيَّةٍ كَتَبَ اللّهُ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلَ ما يَكْتُبُ لَهُ لَوْ عَمِلَهُ إنَّ اللّهَ واسِعٌ كَريمٌ .
امام صادق عليه السلام فرمود : عبد مؤمن دست خالى به حق مى گويد : يا رب ! به من مالى عطا كن تا با آن كار نيك و امور خير انجام دهم . خداوند وقتى از اين مؤمن صدق نيّت ببيند ، به همين نيّت اجرى به او عنايت مى كند ، مانند اجر اجراى آن نيّت كه خداوند وسعت دهنده كريم است .
پيامبر عزيز اسلام صلى الله عليه و آله مى فرمود :
مردم چهار دسته اند : مردى است كه خدا به او علم و مال عنايت كرده و او با كمك علمش از مالش بهره مى برد و مردى است كه او را مى بيند و مى گويد : اگر خداوند به من هم علم و مال عطا مى كرد همانند او از علم و مال استفاده مى كردم ، خداوند اجر اين مردى كه چنين نيّتى دارد مانند دارنده علم و مال كه علم و مالش را در راه خدا خرج كرده قرار مى دهد و سوّم : مردى است كه مال دارد ولى علم به او عنايت نشده و مالش را بر اساس جهل در راه غير حق صرف مى كند و مردى او را مى بيند و مى گويد : اگر من هم مال داشتم با مالم همين معامله را مى كردم ، اين مرد كه چنين نيّتى دارد در وزر گناه با مال دار جاهل يكى است !! و نيز حضرت فرمود :
دو گروه براى جهاد با هم روبرو مى شوند ، ملائكه براى نوشتن عمل آنان نازل مى شوند و اين چنين مى نويسند : فلانى براى دنيا جنگ كرد ، فلانى براى حميت ، فلانى براى عصبيت ، نگوييد فلانى در راه خدا كشته شد ، كسى كه براى اعلاى كلمه حق بجنگد او در راه خدا جنگ كرده است . باز حضرت فرموده :
كسى كه براى خدا بوى خوش استعمال كند ، قيامت مى آيد در حالى كه بويش از مشك پاكيزه تر است و هركس نيّتش در استعمال بوى خوش غير خدا باشد ، قيامت بويش از بوى مردار بدتر است .
روايت شده : مردى در حالى كه گرسنه بود به ريگ زارى عبور كرد . پيش خود گفت : اگر اين رمل ها طعام بود ، همه را بين مردم قسمت مى كردم . خداوند به پيامبر زمان وحى كرد : به آن مرد بگو صدقه تو و شكر نيّت پاكت را قبول كردم و ثواب اطعام طعام اگر به مانند اين ريگ ها نموده بودى به تو عنايت كردم .
عَنِ الصَّادِقِ عليه السلام : إِنَّما خُلِّدَ أَهْلُ النَّارِ فِى النَّارِ لِأَنَّ نِيّاتِهِمْ كانَتْ فِى الدُّنيا أَنْ لَوْ خُلِّدُوا فيها أَنْ يَعْصُوَ اللّهَ تَعالى أَبَدا وَإنَّما خُلِّدَ أَهْلُ الجَنَّةِ فِى الجَنَّةِ لِأَنَّ نِيَّاتِهِمْ كانَتْ فِى الدُّنيا أَنْ لَوْ بَقَوْا فيها أَنْ يُطيعُوا اللّهَ أَبَدا فَبِالنِّيّاتِ خُلِّدَ هؤلاءِ وَهؤلاءِ ثُمَّ تَلا قَوْلَهُ تَعالى : قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلى شَاكِلَتِهِ ، قالَ : يَعْنى عَلى نِيَّتِهِ.
امام صادق عليه السلام فرمود : هميشگى بودن اهل آتش در آتش به خاطر اين است كه نيّتشان در دنيا اين بود تا هستند نسبت به حق عصيان داشته باشند و هميشگى بودن اهل بهشت در بهشت به خاطر اين است كه در دنيا نيّت داشتند تا هستند مطيع حق باشند ، به نيّت ها است كه آنان در آتش ابدى و آنان در بهشت جاويد و هميشگى اند . سپس اين آيه را تلاوت كرد : « هر كسى بر آنچه در درون دارد عمل مى كند » يعنى بر نيّتش .
عَنْ أَحَدِهِما عليهماالسلام قالَ : إِنَّ اللّهَ تَبارَكَ وَتَعالى جَعَلَ لاِدَمَ فى ذُرِّيَّتِهِ أَنَّ مَنْ هَمَّ بِحَسَنَةٍ فَلَمْ يَعْمَلْها كُتِبَتْ لَهُ حَسَنَةٌ وَمَنْ هَمَّ بِحَسَنَةٍ وَعَمِلَها كُتِبَتْ لَهُ عَشْرا وَمَنْ هَمَّ بِسَيِّئَةٍ لَمْ تُكْتَبْ عَلَيْهِ وَمَنْ هَمَّ بِها وَعَمِلَها كُتِبَتْ عَلَيْهِ سَيِّئَةٌ .
از يكى از دو امام باقر و صادق عليهماالسلام روايت شده : خداوند تبارك و تعالى به خاطر آدم در فرزندانش اين گونه قرار داده كه هريك نيّت عمل خوبى كنند و انجام ندهند براى او حسنه نوشته شود و هر كدام نيّت كار خير كردند و عملى نمودند ده حسنه برايش نوشته شود و هر كدام نيّت كار بد كردند ولى عمل ننمودند ، چيزى بر او نوشته نشود و اگر نيّت بد كردند و به اجرا گذاشتند يك بدى در حق آنان نوشته شود .
عَنْ أَبى الحسن مُوسى عليه السلام ـ فى حَديثٍ ـ أَنَّهُ قالَ : رَحِمَ اللّهُ فُلانا ، يا عَلِىُّ ، لَمْ تَشْهَدْ جِنازَتَهُ ؟ قُلْتُ : لا ، قَدْ كُنْتُ أَحَبُّ أَنْ أَشْهَدَ جِنازَةَ مِثْلِهِ فَقالَ : قَدْ كُتِبَ لَكَ ثَوابُ ذلِكَ بِما نَوَيْتَ .
امام كاظم عليه السلام به على بن ابى حمزه فرمود : خدا فلانى را رحمت كند ، به تشييع جنازه او نيامدى ؟ گفتم : دوست داشتم مثل چنين شخصى را تشييع كنم . فرمود : براى تو ثواب آنچه نيّت داشتى نوشته شد .
عبداللّه بن موسى بن جعفر از پدرش پرسيد :
دو فرشته اى كه مأمور ثبت اعمالند ، از نيّت ثواب و گناه آدمى آگاهند ؟ حضرت فرمود : بوى مستراح و عطر يكى است ؟ گفتم : نه . فرمود : چون عبد قصد كار نيك كند ، نفس او خوشبو برآيد ، فرشته دست راست كه مأمور ثبت نيكى هاست به فرشته دست چپ گويد : برخيز زيرا او قصد كار خوب دارد ، چون عبد كار خوب را انجام دهد زبانش قلم و آب دهانش مركب و بدين وسيله نيكى در دفترش ثبت شود و چون قصد گناه كند ، نفسش بدبو در آيد ، فرشته دست چپ به دست راست گويد او قصد كار بد دارد ، چون عملى سازد آن را ثبت نمايد !! از حضرت امام رضا عليه السلام روايت شده : در قيامت نامه سيئات مؤمن را نشانش مى دهند و او دچار ترس و لرز مى شود ، حسناتش را نشانش دهند ، چشمش روشن و خوشحال گردد ، آن گاه خداوند مى فرمايد : دفترى كه حسنات به جا نياورده اش در اوست نشان او دهيد ، چون ببيند گويد : پروردگارا ! به بزرگيت قسم من اين حسنات را به جا نياورده ام . خداوند مى فرمايد : راست مى گويى ولى چون نيّت آن ها را داشتى من براى تو ثبت كردم ، آن گاه ثواب آن حسنات نيّت شده را به او مى دهند . امام رضا عليه السلام به ريان بن شبيب فرمود : اگر علاقه دارى در ثواب شهداى كربلا شريك باشى ، هرگاه ياد كردى بگو : اى كاش با آن ها بودم و به سعادت بزرگى مى رسيدم . جابر در زيارت اربعين حضرت حسين عليه السلام خطاب به شهداى كربلا گفت : ما با شما در ثواب شريكيم . عطيه كوفى گفت : اى جابر ! چگونه با آنان شريكيم در حالى كه ما كارى نكرده ايم و رنجى نديده ايم ، آن ها از زن و فرزند جدا شده و زخم برداشتند تا كشته شدند !!
جابر گفت : از رسول خدا صلى الله عليه و آله شنيدم كه فرمود : هركه قومى را دوست دارد ، با آن ها محشور مى شود و هركه كار قومى را دوست دارد با آن ها در ثواب آن كار شريك است ، به خدا قسم نيّت من و اصحاب من بر همان است كه حسين و اصحابش بر آن رفتند.
امام زين العابدين عليه السلام در دعاى چهل و هفتم صحيفه عرضه مى دارد : وَأَعِنّى عَلى صالِحِ النِّيَّةِ وَمَرضِىِّ الْقَوْلِ وَمُسْتَحْسَنِ الْعَمَلِ . مرا بر نيّت شايسته و گفتار مورد رضايت خود و عمل نيك كمك كن .
در دعاى مكارم الاخلاق آمده . وَانْتَهِ بِنِيَّتى إلى أَحْسَنِ النِّيّاتِ وَبِعَملى إلى أَحْسَنِ الْأَعْمالِ اَلّلهُمَّ وَفِّرْ بِلُطْفِكَ نِيَّتى .
پروردگارا ! نيّت مرا به نيكوترين نيّت برسان و عملم را نيكوترين عمل كن ، خداوندا ! به لطفت نيّت شايسته مرا فراوان گردان . اين گونه نيّت هاى پاك است كه قلب بايد از آن بهره مند باشد و برابر روايات گذشته ، اگر آدمى موفق به تحقق عملى آن گردد ، ثواب عظيم مى برد ، اگر هم موفق نشود ، به همان نيّت پاك ثواب بزرگ نصيب انسان خواهد شد . يكى از اصحاب رسول اسلام صلى الله عليه و آله مى گويد : پيامبر بزرگ صلى الله عليه و آله در جمع مردم سخنانى فرمودند كه مردم از شنيدن آن اشك ريختند و دل هايشان ترسيد ، آن مقدارى كه از آن سخنرانى به ياد دارم اين است : اى مردم ! برترين مردم از نظر بندگى كسى است كه در عين بزرگى تواضع كند و در عين رغبت به دنيا زهد ورزد و با داشتن قوت انصاف دهد و به هنگام قدرت بردبارى نمايد .
اى مردم ! برترين افراد در بندگى كسى است كه از دنيا به اندازه كفاف برگيرد و در طول زندگى داراى عفت باشد و براى سفر آخرت توشه آماده نمايد و براى حركت به آخرت آماده گردد .
اى مردم ! عاقل ترين انسان ها از نظر بندگى كسى است كه خدا را شناخته و از حضرت او فرمان برد و دشمن را شناخته با او مخالفت نمايد و خانه هميشگى را آگاه گشته به اصلاح آن اقدام كند و سرعت از دنيا گذشتن خويش را دريافته ، براى آخرت كسب توشه نمايد ؛ آگاه باشيد بهترين توشه آن است كه همراه با تقوا باشد و بهترين عمل آن است كه نيّت پاك و خالص همراه آن گردد ، و برترين قدر و منزلت از كسى است كه نزد خدا ترسنده ترين مردم باشد
منبع : برگرفته از کتاب عرفان اسلامی استاد حسین انصاریان