قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عارفان و عاشقان حضرت حق

اين محبّت و اين عشق پاك و صاف سبب قرب انسان به حق و مايه تقرب آدمى به حضرت محبوب است . روايت شده : حضرت عيسى به سه نفر گذشت كه بدن هايشان لاغر و رنگشان تغيير كرده است . به آنان گفت : سبب اين چيزى كه در شما مى بينم چيست ؟ گفتند : ترس از آتش دوزخ ، گفت : بر خداست كه ترسان را ايمنى دهد . آنگاه به سه نفر ديگر گذشت كه بدن هايشان از سه نفر قبلى لاغرتر و رنگشان متغيرتر بود ، پرسيد : شما را چه شده ؟ گفتند : شوق و رغبت به بهشت ، بر خداست كه آنچه را اميد داريد به شما عطا كند .
سپس به سه نفر ديگر گذشت كه آنان از سه نفر دوم لاغرتر و رنگشان متغيرتر بود و گويا بر چهره شان آيينه هايى از نور قرار داشت ، به آنان گفت : شما را چه شده ؟ گفتند : عشق خداى عزّوجلّ ، گفت : شما مقربان هستيد ، شما مقربان هستيد . از عارفى نقل است كه روز قيامت امت ها را به اسم پيامبرانشان مى خوانند ، مى گويند : اى امت موسى ! و اى امت عيسى ! و اى امت محمد ! مگر محبان و عاشقان را كه ندايشان مى دهند : اى عاشقان خدا ! به سوى خدا بياييد ، پس نزديك است دل هايشان از سرور و خوشحالى اين ندا زير و رو شود .هرم بن حيان گفته است كه مؤمن : هنگامى كه پروردگارش را بشناسند ، عاشقش مى شود و چون عاشقش شود ، به سوى او مى رود و وقتى كه شيرينى رفتن به سوى او را بيابد با ديده ميل و شهوت به دنيا نمى نگرد و با ديده شوق و رغبت به آخرت نظر نمى كند ، با چشمش در دنيا و با روحش در آخرت است .يحيى بن معاذ مى گويد : « عَفْوُهُ يَسْتَغْرِقُ الذُّنُوبَ فَكَيْفَ رِضوانُهِ ؟ وَرِضْوانُهُ يَسْتَغْرِقُ الآمالَ فَكَيْفَ حُبُّهُ ؟ وَحُبُهُ يُدْهِشُ الْعُقُولَ فَكَيْفَ وَوُدُّهُ يُنْسِى ما دُونَهْ فَكَيْفَ لُطْفُهُ »  .

گذشت و چشم پوشى اش گناهان را فرا مى گيرد ، پس رضوان و خشنودى اش چگونه است ؟ و رضوان و خشنودى اش آرزوها را فرا مى گيرد ، پس محبتش چگونه است ؟ و محبتش عقل ها را حيران و سرگردان مى كند پس شدت دوستى و علاقه اش چگونه است ؟ و شدت دوستى و علاقه اش هر چه جز اوست به فراموشى مى دهد پس لطفش چگونه است ؟ در بعضى از كتاب ها آمده :
« عَبْدِى أَنا وَحَقِّكَ لَكَ مُحِبُّ ، فَبِحَقِّى عَلَيْكَ كُنْ لى مُحِبّاً » .
بنده ام سوگند به حقت ! من دوستدار توام ، پس سوگند به حق من بر تو ، تو دوستدار من باش . و گفته اند : «مِثْقالُ خَرْدَلَةٍ مِنَ الْحُبِّ أَحَبُّ إلى اللّه ِ مِنْ عِبادَةِ سَبْعِينَ سَنَةٍ بِلا حُبٍّ» . هم وزن ذره اى از محبّت نزد خدا محبوب تر از عبادت هفتاد سال بدون محبّت است . حضرت امام صادق عليه السلام مى فرمايد :
محبّت خدا هنگامى كه بر باطن عبد بتابد ، او را از هر مشغول كننده اى و هر ذكرى جز خدا خالى مى كند ، عاشق و محب از نظر باطن نسبت به خدا خالص ترين مردم است ، از نظر گفتار راست گوترين آنان است ، از نظر پيمان وفادارترين مخلوق است و از نظر عمل پاك ترين ايشان است و از نظر ذكر و ياد حق صاف ترين و از نظر وجود ، عابدترين انسان هاست ، فرشتگان هنگام مناجات به او مباهات مى كنند و به ديدنش افتخار مى نمايند ، خدا به وسيله عاشقش سرزمين ها را آباد مى كند و خدا به سبب كرامتش بندگانش را اكرام مى كند ، هنگامى كه با سوگند به حق او از خدا درخواست حاجت كنند ، عطايشان مى نمايد و بلا را به رحمتش از آنان دفع مى كند ، اگر مردم منزلت و قدر او را نزد خدا بدانند به چيزى جز خاك قدم او به خدا تقرب نمى جويند .
اميرالمؤمنين عليه السلام مى فرمايد :

محبّت خدا و عشق به او آتشى است كه بر چيزى عبور نمى كند مگر اين كه آن را آتش مى زند و نور خدا مشرف بر چيزى نمى شود مگر آن كه آن را برمى افروزد و از زير آسمان خدا چيزى آشكار نمى گردد مگر آن كه آسمان آن را مى پوشاند و نسيم خدا بر چيزى نمى وزد مگر آن كه آن را به حركت و جنبش مى آورد و هر چيزى از آب خدا زنده مى شود و هر چيزى از زمين خدا مى رويد ، پس هر كسى را خدا دوست بدارد از مِلك و مُلك به او عطا مى كند


منبع : برگرفته از کتاب با کاروان نور استاد حسین انصاریان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه