حسين انصاريان، قم، مركز علمي تحقيقاتي دارالعرفان،[بي تا]،31 صفحه، جيبي.
توصيفي است از مقام عارفان و اولياي واقعي خداوند و چشم باطن بين آنان. نوشتار حاضر كه متن پياده شده يكي از سخنراني هاي استاد حسين انصاريان است، سعي دارد به بحث درباره مقام عبوديت عرفا و اولياي الهي پرداخته و علت و كيفيت ديدن واقعيت امور توسط ايشان را مورد تجزيه و تحليل قرآني و روايي قرار دهد. نويسنده، با استفاده از برخي آيات و روايات اين نظريه را مطرح مي كند كه انسان ها نبايد ظاهربين باشند و در مورد همه وقايع و پديده هاي اطراف خويش ديدي عميق و باطن بين داشته باشند همانند زينب كبري(س) كه حقايق و حوادث به ظاهر تلخ كربلا را زيبا توصيف مي كند و فرمود: ما در كربلا چيزي جز زيبائي نديده ايم. در بخش بعدي كتاب نگارنده، سخني از اميرالمؤمنين علي(ع) را مبني بر نوع بينش اولياي الهي و عرفا مطرح كرده و مؤمنان و اولياي الهي را انسان هايي توصيف مي كند كه به باطن دنيا نظر دارند نه به ظاهر آن و از همين روست كه آنان چشم باطن بين پيدا مي كنند. در بخش ديگري، به لزوم امتحان هاي سخت الهي براي پيامبراكرم(ص) و اوليا و عرفا پرداخته شده و برخي از امتحان هاي سخت الهي كه در مورد پيامبر(ص) و ائمه(ع) به ويژه امام حسين(ع) به وقوع پيوسته است بيان مي گردد. تفسير كلمات واژه «عبد» كه در آن عبوديت نوعي معرفت يافتن نسبت به معبود، نيكوكاري نسبت به بندگان خدا و در نهايت قرب به خداوند معني شده است، از مباحث بعدي كتاب است. در پايان كتاب، به حالات امام حسين(ع) در آخرين لحظات و ساعات زندگي خويش در كربلا اشاره كرده و اشتياق وصف ناپذير آن حضرت به مرگ را اوج عرفان و عبوديت آن حضرت توصيف مي كند.
منبع : روابط عمومی و امور بین الملل مرکز علمی تحقیقاتی دارالعرفان الشیعی