قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

ريا

از ديگر گناهان قلب ، ريا است . رياكار در تمام اعمالش ، جز جلب خشنودى ديگران هدفى ندارد . ريا در اعمال عبادى به طور قطع باعث باطل شدن عمل و در اعمال غير عبادى علت بى ارزش شدن كوشش انسان است . رياكار ، در حقيقت دنيا پرست است و خدا خواهى او پوششى براى پرده ننگين دنيا پرستى اوست .
رياكار مى خواهد در ميان مردم كسب آبرو كند ، تا از اين طريق به نان و نوايى برسد و خواسته هاى شيطانى خويش را اعمال كند . كسى كه داراى خواسته هاى مادى و معنوى است و مى بيند براى رسيدن به اين خواسته ها ، بايد از نيروى مردمى استفاده كند و نيروى مردمى جز از طريق جلب رضا و اعتماد آنان به دست نمى آيد و جلب رضا و اعتماد مردم ، جز از راه نشان دادن عبادات و خوبى ها ميسر نيست ، پس به دايره عبادات قدم مى گذارد و دست به هر كارى خيرى مى زند ، بايد گفت : او پهلوان ميدان ريا است و در حقيقت براى رسيدن به اهداف پليدش دست به وسايل پاك زده و اين همان راهى است كه مادّيگران تاريخ در گذشته و كمونيست ها در امروز به آن معتقدند كه هدف وسيله را توجيه مى كند و در آيات و روايات اگر بگويند : چنين شخصى مشرك است ، حق گفته اند .
ما در تاريخ مى خوانيم كه ستمگران و زورگويانى كه بر ملت هاى دينى حكومت مى كردند ، دست به كارهاى خير مى زدند ، مسجد مى ساختند ، زيارت مى رفتند ، خرج قرآن نوشتن و كتاب دينى نوشتن مى دادند ، قرآن چاپ مى كردند ، حرم ائمه عليهم السلامرا تعمير مى كردند ، گاهى به نماز جماعت حاضر مى شدند ، به فقرا اطعام مى كردند ، دارالايتام و مدرسه مى ساختند و از طرفى مبارزان در راه حق و بى گناهان را به زندان مى انداختند ، مظلومان را مى كشتند ، حقوق مردم را پايمال مى كردند و خلق خدا را به انواع شكنجه ها مبتلا مى كردند !!

آيا اعمال نيك آنان را جز بر ريا و پوششى بر جناياتشان به چيز ديگرى مى توان حمل كرد ؟ قلب اگر از ريا خالى نباشد ، انسان نمى تواند عمل واقعى و باارزش داشته باشد و نمى تواند در پيشگاه حق داراى مقام بندگى باشد ، پاكى عمل و ارزش آن بستگى به قلب سالم از ريا دارد و انسان بى ريا از بسيارى گناهان در امان و مصونيّت است . بسيارى از مردم هستند كه در تمام جوانب زندگى زياد زحمت مى كشند و خيلى كار خير مى كنند ، اما چون زحمات آنان آلوده به ريا است ، براى زحمات و كوشش آنان عاقبتى نخواهد بود و قرآن مجيد آنان را از زيانكارترين مردم مى داند :
قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُم بِالأَخْسَرِينَ أَعْمَالاً * الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِى الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاً . بگو : آيا شما را از زيانكارترين مردم از جهت عمل آگاه كنم ؟ * [ آنان ] كسانى هستند كه كوششان در زندگى دنيا به هدر رفته [ و گم شده است ]در حالى كه خود مى پندارند ، خوب عمل مى كنند .


منبع : برگرفته از کتاب عرفان اسلامی استاد حسین انصاریان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه