قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

مدت چند سال است كه هر چه دعا ميكنم به اجابت نميرسد، علت چیست ؟

نه هر كس حاجتش زود برآورده ميشود، مقرّب و محبوب خدا است و نه هر كس حاجتش دير برآورده ميشود، منفور نزد حق تعالي است، بلكه گاهي دعا به اجابت ميرسد، اما مصلحت خاصي اقتضا ميكند كه تحقق آن به تأخير بيفتد.

1- آيا ميپنداريد هر كس بتواند به آمال و خواستههاي خويش دست يابد، مورد توجه و عنايت خدا است اما هر فردي كه با انواع سختيها و مشكلات مواجه است، و هر تدبيري به كار ميگيرد و هر چه دعا ميكند، ولي اثر اجابت آن را نميبيند، خدا از او بيزار و متنفر است.؟


خير، اين جور نيست! كسي كه منفور خدا است، توفيق پيدا نميكند (به قول شما مدت ده سال با خدا) از طريق نماز، روزه، دعا، مناجات و توسل با اوليايش، ارتباط داشته باشيد، حتي با وجود عدم اجابت دعا و احساس (ناصحيح) بسته شدن تمام درهاي رحمت به روي خود، باز به لطف و رحمتش اميدوار شود و بنويسد كه اميدم را از دست ندادهام و گاهي جرقهاي از اميد باعث ميشود به درگاه الهي عجز و لابه كنم. شاهد بر صدق گفته ما سخن امام صادق(ع) است كه فرمود: بندهاي كه محبوب و دوست خدا است، وقتي به درگاهش دعا ميكند، خداوند به فرشتهاي كه گماشته بر اجابت دعاي او است ميفرمايد: حاجت بندهام را برآور، ولي در تحقق آن شتاب مكن، چه اين كه ميل دارم صداي او را بشنوم.

ناله مؤمن همي داريم دوست

گو تضرّع كن كه اين اعزاز دوست

اما بنده فاسق و دشمن خدا وقتي دعا ميكند، خداوند بر فرشته موكّل او دستور ميدهد حاجتش را زود برآوريد و شتاب كنيد، زيرا خوش ندارم صداي او را بشنوم.


حضرت موسي(ع) به خدا عرض ميكند: پروردگارا! تو به فرعون و طرفدارانش (كه كافر و فاسقند) مال و ثروت فراوان دادهاي! او مردم را از راه تو گمراه ميكند، خدايا! اموالشان را نابود ساز و آنان را به عذاب دردناك گرفتار نما! خداوند پاسخ داد: اجابت نمودم. امام صادق(ع) ميفرمايد: بين دعاي حضرت موسي(ع) تا تحقق و اجابت آن يعني غرق شدن فرعون، چهل سال طول كشيد.


حضرت ابراهيم(ع) با آن كه پيامبر خدا بود، دهها سال براي فرزند دار شدن دعا كرد تا آن كه خداوند در 99 سالگي اولين فرزند را به او عطا نمود.
بنابراين نه هر كس حاجتش زود برآورده ميشود، مقرّب و محبوب خدا است و نه هر كس حاجتش دير برآورده ميشود، منفور نزد حق تعالي است، بلكه گاهي دعا به اجابت ميرسد، اما مصلحت خاصي اقتضا ميكند كه تحقق آن به تأخير بيفتد.


2- يكي از سنّتهاي الهي امتحان انسان است. هر انساني در هر موقعيت فكري، علمي، ايماني و اجتماعي باشد، متناسب با موقعيتش مورد امتحان الهي قرار ميگيرد.


آيا احتمال نميدهيد كه يكي از عرصههاي آزمون شما، تأخير اجابت دعا و حاجت تان باشد؟ خداوند گاهي آن قدر زمان برآورده كردن حاجت بندهاش را طولاني ميكند تا بنده جوهره اصلي درون خويش را آشكار نمايد. رستگاران خوشبخت كساني اند كه از اين فرصت حُسن استفاده را ميكنند و با ازدياد ارتباط با خدا و توسّل به اوليا و ائمه(ع)، مراتب ايمان و تقوا را در خود ملكه و نهادينه ميسازند و به مقام يقين ميرسند و در آزمون الهي سرافراز ميگردند.

 

برخي ديگر تحت تأثير وسوسه شيطان قرار ميگيرند؛ غبار غليظ يأس و نااميدي به تدريج آنان را از محور توحيد و فضيلت خارج ميسازد و در آزمون الهي، مردود و سرافكنده ميگردند. بيش از پيش سپاسگزار خدا باش، و با نگاه مثبت به تأخير دعايت بينديش. خدارا شكر كن كه در صف رستگاران خوشبخت قرار داري.
3- يكي از آزمايشهاي الهي، گرفتاريها، مصائب و مشكلاتي است كه در سر راه انسانها به خصوص مؤمنان قرار داده ميشود، تا بدين وسيله آنان دست نياز و حاجت و تضرّع به سوي خدا دراز كنند، و با صيقل يافتن روحشان محبوب خدا گردند. سختيها و مشكلات، عامل تكامل است. موجودات زنده با اين عامل، راه خود را به سوي كمال ميپيمايند. آدمي بايد مشقّتها و محروميتها را تحمل كند، تا هستي لايق خود را بيابد.

زندگي در مُردن و در محنت است

آب حَيَوان در درون ظلمت است

امام صادق(ع) فرمود: هنگامي كه خدا بندهاي را دوست بدارد، او را در درياي شدايد و سختيها غوطهور ميسازد.


نيز فرمود: گرفتارترين مردم در دنيا، انبيا هستند، سپس كساني كه از جهت فضيلت بعد از ايشان قرار دارند. همين طور تا مراتب پايينتر.

هر كه در اين درگه مقرّبتر است

جام بلا بيشترش ميدهند

نشنيدهايد كه انبيا ميان انسانها و پيامبر اسلام ميان همه انبيا بيشتر از هر كسي دچار سختي و مشكلات شدند؟ از اين رو مقام و منزلت انبيا بالاتر از بقيه انسانها و منزلت و عظمت پيامبر اسلام از همه انبيا بيشتر است. خوشا به حال كساني كه با صبر و تحمّل، محروميتها و مشكلات را پُل موفقيت و ازدياد ايمان و تقواي خويش قرار ميدهند. تنها كساني كه به صورت نامحدود و غير حساب در قيامت مشمول لطف و رحمت الهي قرار ميگيرند، صابران هستند.


4- نوشتهايد: از بس دعا كردهام و خدا به من توجه نكرده، گاهي اوقات با خودم ميگويم: پس اين خدا كجا است؟ اي خدا، كجايي؟! پس چرا صداي مرا نميشنوي؟
آيا هيچ وقت پاسخ خدا را در جان دلت احساس كردهاي كه به تو بگويد: بندهام! صدايت را شنيدم. من اَسْمع السامعينم!؛ از بس به تو نزديكم، نزديكتر از خودت به خويشتن! مرا نميبيني، چون تو را و صداي دعا و مناجاتت را دوست دارم، تو را به خودم وابسته كردم. ميخواهم پيوسته با من باشي، با من حرف بزني، درد دل كني، ولي بگذار هر زمان و هر جور من خواستم، خواستهات را اجابت كنم، چون مصلحت تو را من بهتر ميدانم.


واقعيت اين است كه ما از باطن هستي و مصالح حقيقي خود بي خبريم. به همين جهت، گاهي ميپنداريم كه خير و صلاح ما در برآورده شدن حاجتي يا دفع و رفع مشكل و مانعي است، در حالي كه اگر حجاب كنار رود و آينده براي ما حاضر و روشن گردد، از تقاضا و درخواست برآورده شدن خواسته و نياز خويش منصرف ميشويم.

 

وظيفه بنده، بندگي كردن، و دعا و مناجات با خدا است. خدايي كه ميدانيم نسبت به بندگانش رئوف و مهربان است. جز خير و صلاح بنده اقدامي نميكند و حاجت دوستانش را در زماني برآورده ميسازد كه بيشترين منفعت و مصلحت در آن است. پس با دلي آكنده از اميدواري و استقامت و استواري، وظيفه بندهگي خويش را انجام ده و به خود اين باور را تلقين نما كه محبوب خدا و مورد لطف او هستي. بدان كه محبوبيت نزد خدا را با برآورده شدن هيچ حاجتي نميتوان معامله كرد.


منبع : پاسخگو
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه