قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

غمزه محبوب

تمام غزلیّاتى که عرفا در کتاب هایشان دارند، صحبت ناز و ابرو و مو و غمزه و این حرف هاست. بروید معانى اش را ببینید که چیست. این غمزه الهى است. چه غمزه اى دارد؟ او خیلى ناز مى کند و هر کس مى خواهد به او برسد باید نازش را بخرد، بدون معامله با ناز محبوب به محبوب نمى توان رسید، باید نازش را خرید، از این رو، وقتى مى گوید بیا، به گنه کار عادى و معمولى نمى گوید، بلکه به پیغمبر مى گوید : به او بگو توبه کن و بیا ؛ یعنى خودت را پاک کن، چراکه من در قرآن هم گفته ام : «وَ الطَّیَّبَاتُ لِلطَّیَّبِینَ»4 ؛ منِ خوش گِل مال تو خوش گِل، اگر تو خودت را خوش گِل کنى من مال تو، تو هم مال من : «الْخَبِیثَاتُ لِلْخَبِیثِینَ»5 ؛ بدگِل ها مال بدگِل. ابلیس بدگِل و زشت است. بدگِل ها هم مال ابلیس، اما زیباها مال من، خوش گِل ها مال من. گاهى که جبرئیل مى خواست پیش پیغمبر بیاید، خدا مى فرمود : به حبیب من بگو که سلام مرا به بلال برساند. به او بگو که بهشت زیباى من مشتاق جمال زیباى توست : «وَ الطَّیِّباتُ لِلطَّیَّبِینَ» و «الْخَبِیثاتُ لِلْخَبِیثِینَ».این منزل که ملاحظه کردید ریشه قرآنى دارد، ریشه فقهى دارد، ریشه حلال و حرامى دارد، حرف غیر نیست، حرف خارج هم نیست، مسائل هم مسائل التقاطى نیست. «خالصنا» خدا حرف زده، مى خواهى بیایى با این شرایط بیا، این منزل اول.

 

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه