به مردى گفتند: تو سى سال است که در مشهد هستى، چرا حرم نمى آیى؟ گفت: من پیش خودِ حضرت رضا هستم، دور نیستم، حرم براى چه بیایم؟ اصرار کردند یک دفعه بیا، یک دفعه بلند شد و آمد. دمِ در گفت که چه کار باید بکنم؟ گفتند: اذن دخول بخواه: «اتاذنُ لى یَابنَ رَسولِ اللّه ِ ان ادخُلَ حَرَمَکَ»، گفت: اجازه باید گرفت؟ گفتند: بله، این جور دستور داده اند، براى اولین بار تابلوى اذن دخول را نگاه کرد، گفت: «اتاذَنُ لى یَابنَ رَسول اللّه ». کسانى که اطراف او بودند و او را آورده بودند، همه شنیدند که با گوش خودشان از حرم صدا آمد، بله، اجازه مى دهیم. این چراغ اگر نورش قوى شود، انسان پشت پرده و عمق را مى بیند.امیر المومنین علیه السلام مى فرمایند : «وَهُمْ وَالنّارَ کَمَنْ قد رآها» ؛ مى دانى چرا قیافه اش اندوهناک است؟ با این که در دنیاست، ولى از همین جا جهنّم را مى بیند، همه چیز را مى بیند، راحت خوابش نمى برد، خوش نیست، خوشى او چه زمانى شروع مى شود؟