در اين زمينه به نمونه هاى بسيار جالبى از آيات قرآن و روايات و اخبار كه مسئله هدايت و اتمام حجت و معذور بودن بشر را مطرح كرده است ، توجه كنيد . إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِراً وَإِمَّا كَفُوراً . ما راه را به او نشان داديم يا سپاس گزار خواهد بود يا ناسپاس .
أَلَمْ نَجْعَل لَهُ عَيْنَيْنِ * وَلِسَاناً وَشَفَتَيْنِ * وَهَدَيْنَاهُ النَّجْدَيْنِ .
آيا براى او دو چشم قرار نداديم ؟ * و يك زبان و دو لب ؟ * و او را به راه خير و شر هدايت نكرديم [ تا راه خير را بگزيند و راه شر را واگذارد ؟ ] .
وَلَهَدَيْنَاهُمْ صِرَاطاً مُسْتَقِيماً .
و بى ترديد آنان را به راهى راست راهنمايى مى كرديم . وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلاَةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ .
و آنان را پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما [ مردم را ] هدايت مى كردند ، و انجام دادن كارهاى نيك و برپا داشتن نماز و پرداخت زكات را به آنان وحى كرديم ، و آنان فقط پرستش كنندگان ما بودند . إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدِى لِلَّتى هِىَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً كَبِيراً .
بى ترديد اين قرآن به استوارترين آيين هدايت مى كند ، و به مؤمنانى كه كارهاى شايسته انجام مى دهند ، مژده مى دهد كه براى آنان پاداشى بزرگ است .
وَاللَّهُ يَقُولُ الْحَقَّ وَهُوَ يَهْدِى السَّبِيلَ . و خدا همواره حق را مى گويد ، و همواره راه [ درست و راست را كه شما را به سعادت مى رساند ]مى نماياند قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمُ الْحَقُّ مِن رَبِّكُمْ فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدِى لِنَفْسِهِ .
بگو : اى مردم ! يقيناً حق از سوى پروردگارتان براى شما آمد ؛ پس هر كه هدايت يابد ، فقط به سود خود هدايت مى يابد .
به راستى هدايت ، چه واقعيت عالى و پرمنفعتى است ! انسان جز در طريق هدايت الهى كجا مى تواند كسب نفع واقعى كند ؟ و منهاى هدايت چه گونه مى تواند به خير و صلاح برسد ؟ مگر تهذيب نفس و پاكى جان و روشنايى فكر و خلاصه به دست آوردن خير دنيا و آخرت مگر از غير هدايت ممكن است ؟ اگر ممكن است چه كسى به دست آورده و او كيست ؟!
به قول عارف رومى :
*
دردى است در اين دل كه هويدا نتوان كرد
تا ديده ما را ندهد حسن تو نورى
تا ديده نپوشيم ز روى همه اغيار
انديشه آن چهره زيبا نتوان كرد
*
سرّى است در اين سينه كه پيدا نتوان كرد
در باغ جمال تو تماشا نتوان كرد
انديشه آن چهره زيبا نتوان كرد
انسان اگر لحظه اى به خود بينديشد ، خود را جز مخلوقى محدود چيزى نمى يابد ؛ چون خود را مخلوق يافت ، به دنبال خالقش مى گردد و با كمك نور عقل و انديشه به اين حقيقت مى رسد كه من داراى آفريننده و خالقى هستم كه مرا در اين جهان براى هدف و مقصدى آفريده است . چون بيش از اين نمى تواند به خالق و هدف او برسد ، صداى قدم پاك انبيا كه از طرف حضرت حق براى اعطاى معرفت بيش تر مبعوث شده اند ، در صحنه حيات شنيده مى شود ، آن بزرگواران به كمك اين موجود محتاج شتافته و زنگ بيدار باش را به صدا در آورده و دريا دريا از معارف در مقابل عقل او به موج مى اندازند و به انسان مى فهمانند كه اى مهمان عزيز بارگاه قدس ربوبى ! با پوشيدن لباس هدايت آماده حركت باش تا از نقطه ماديت و محدوديت رها شده و به سوى ملكوت عالم الهى به حركت آيى و اين راه را با پاى طهارت جان و عمل صالح طى كرده ، مستعد صفت مقرب بودن گردى و به مشاهده انوار جلال و جمال نايل شده به مقام با عظمتى كه براى تو آماده شده و در فهم ذى فهمى نمى گنجد برسى .
انسان اگر به همان مرحله فكرى محدود درباره خودش و خالقش اكتفا كند ، به تدريج دچار وسوسه و اضطراب شده و به تحير و سرگردانى خواهد رسيد و به مرضى گرفتار خواهد شد كه علاجى براى او پيدا نيست ؛ به همين خاطر است كه عقل حكم مى كند كه براى دفع اين همه ضرر و خطر و ناراحتى و رنج به طبيبان مخصوص مراجعه كن و آن طبيبان چنانچه در تاريخ بشريت ثابت شده غير از انبيا و امامان عليهم السلام و اولياى الهى طائفه ديگرى نيستند و در هر صورت ضرورت رجوع به انبيا و قرآن و امامان عليهم السلام براى يافتن هدايت در زندگى ما به طور كامل محسوس و آشكار است .
به قول مولوى :
*
اگر دل از غم دنيا جدا توانى كرد
اگر به آب رياضت برآورى غسلى
درون بحر معانى نگر نه آن گهرى
مگر كه درد و غم عشق سرزند در تو
اگر به جيب تفكر فرو كنى سر را
مقربان فلك اقتدا كنند به تو
اگر به پير بقا اقتدا توانى كرد
*
نشاط و عيش به باغ بقا توانى كرد
همه كدورت دل را صفا توانى كرد
كه قدر و قيمت خود را بها توانى كرد
بدرد او غم دل را دوا توانى كرد
گذشته هاى بقا را قضا توانى كرد
اگر به پير بقا اقتدا توانى كرد
منبع : برگرفته از کتاب عرفان اسلامی استاد حسین انصاریان