اما تکلیف، مسئولیت و وظیفه کارش این است که نَفْس و تمام حالاتش را از آن چه در آن هست، درآورد و تبدیل کند. البته ایّام تبدیل، ایّام بسیار سختى است، ایّام پر رنج و مشقّتى است، ولى خدا و همه انبیا، امامان، اولیا و عاشقان خدا به انسان ها فرموده اند که این رنج، مشقّت و دردِ تبدیل شدن تمام روابط مادى به روابط الهى را چند روز تحمّل کنند و با این درد و رنج بسازند، این مشقّت را به جان بخرند و قبول کنند، به خودشان بقبولانند و خود را وادار کنند که این روابط، تبدیل به روابط الهى شود، چرا که انسان بعد این مشقّت و تحمّل رنج چند روزه «تَمَتَّعَ طَوِیلاً»، یعنى منافع ابدى و دائمى خواهد بُرد، اما اگر بخواهد در همین روابط مادى محض که محصولى جز لذت بردن بدن ندارد، بماند، بالاترین خطر را براى عمق وجود، معنویّت و واقعیّات انسان دارد، اگر بخواهد به این چند روزه لذت بردن قناعت کند و این روابط مادى را به روابط الهى تبدیل نکند، درست است که در این چند روزه البته تا وقتى که بدنش سر پا باشد، لذت مى بَرَد، ولى بعد از مدتى به تدریج، ساختمان بدن او رو به ویرانى و خرابى آورده، در بدن او فعل و انفعالاتى ایجاد مى شود که نه تنها همان لذت را هم نمى برد، بلکه از لذت ها درد هم مى کشد.