«اهْدِنَا الصِّرَ طَ الْمُسْتَقِیمَ »17 ؛ یعنى اى خدا، مرا در آمدن به سوى خودت شانه به شانه على قرار بده، همان جاده اى که على در آن رفت، مرا همان جا ببر: «اهْدِنَا الصِّرَ طَ الْمُسْتَقِیمَ » آخر پیش پیغمبر مى آمدند و مى گفتند که این «اهْدِنَا الصِّرَ طَ الْمُسْتَقِیمَ » نماز، یعنى چه؟ فرمود: یعنى على، صراط خدا على است، چون بعد از مرگ پیغمبر هم به ادعاى ارتباط با پیغمبر چند میلیون جاده تاکنون باز کرده اند، اما پیغمبر گفت: بعد از مرگ من همه جاده ها کافرانه است، فقط راهى که على مى رود، درست است: «صِرَ طَ الَّذِینَ اَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ»18 ؛ آن راهى که نعمت به راهروانش دادى، چه نعمتى؟ نعمت عشق خودت را، نعمت یاد خودت را، نعمت ذکر خودت را، منظور از این نعمت سیب و پرتقال نیست، اینها را کفّار بیش از ما دارند، آمریکا در و دیوارش پر از میوه است: «صِرَ طَ الَّذِینَ اَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لاَ الضَّالَّینَ »19 نه مسیر راستى ها، نه مسیر چپى ها، فقط صراط مستقیم. گفت: نماز را نیکو به جا مى آورد. وقتى در نماز بود پیش خدا بود، براى خدا بود، واقعا با معشوقش حرف مى زد، خدا نماز را قسمت کرده است. در روایات دیده اید که بنده یک تکّه مى گوید: «الْحَمْدُ للّه ِِ رَبِّ الْعَالَمِینَ »20. تا انسان مى آید نفس بکشد، خدا جواب مى دهد که شکر تو را قبول کردم:
«الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ »21 خدا جواب مى دهد: آرى، بنده من همان را که مى گویى من هستم، با تو هم همان طور هستم، رحمانم، رحیمم :
«قَدْ اَفْلَحَ الْمُوْمِنُونَ * الَّذِینَ هُمْ فِى صَلاَتِهِمْ خَاشِعُونَ »22.بى تردید مومنان رستگار شدند . * آنان که در نمازشان [ به ظاهر ]فروتن [ و به باطن با حضور قلب ]اند .