قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

چگونه صاحب نفس رحمانى شویم

در محلّى که شاید هفتاد درصد محلّ دستشان به دهانشان برسد، یک مرد و زنى زندگى مى کنند که هر دو کورند، دو پسر داشتند که یکى هفت ساله و دیگرى چهار ساله بود. این دو بچه با هم بازى مى کردند، چاقو هم دستشان بوده، در حال چوب بازى بودند و مى خواستند با چاقو چوب را بتراشند که چاقو از دست بچه بزرگ در رفت و در چشم بچه کوچک فرو رفت. بچه چشمش پاره شد.او را بیمارستان برده اند دکترها گفته اند که اگر خارج برود بینایى اش برمى گردد، چه قدر خرج رفتن و برگشتن اوست؟ حدود 150 هزار تومان. دو ماه طول کشید، اینها نتوانستند پول را تامین کنند. آیا اهل محلّ مى توانند صاحب نفس رحمانى شوند؟! بینایى بچه به کلى از بین رفت، چطور این نفوس مى توانند رحمانى شوند؟ پیغمبر ما که فرموده اگر یک خیابان، یک کوچه، یک محل، مردم شب بخوابند، ولى یک نفر گرسنه در آن محل سر به بالین بگذارد، خدا آن شب به اهل آن محل نظر رحمت نمى کند، نفوس آن محل چگونه مى توانند رحمانى شوند؟کسى که صبح به اداره مى رود، فلان نهاد مى رود، مقام هم دارد، هشت ساعت هم با مراجعه کننده روبه رو است، یک بار روى خوش به مراجعه کننده نشان نمى دهد، این نفسش چطور مى خواهد رحمانى شود؟ این نفس هنوز حالت امّاره را دارد، سى ساله شده، نفسش امّاره است، پنجاه ساله شده، نفسش امّاره است، هشتاد ساله شده، نفسش امّاره است، یزید را ما براى چه با او مخالف هستیم؟ فقط به دلیل این که نَفْسشان در همان حالت امّاره بودن مانده بوده، در جادّه «اِلاَّ مَا رَحِمَ رَبَّى»6 نیامده اند، نفس تبدیل به نفس رحمانى نشده، درّنده مانده است:

                                      همانم که بودم به ده سالگى                                                همان دیو با من به دلاّلگى7
 

بدن رشد کرده، کلّه بزرگ شده، شکم با سه تا چلو کباب سیر نمى شود، ولى نفس به همان حالت حیوانى اولیّه اش مانده است:

                                  گر قدمت هست چو مردان برو                                ور عملت نیست چو سعدى بنال8
 

 

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه