از پیغمبر هم مى پرسد ما ارتباط مان را با دنیا بر چه اساسى تنظیم کنیم؟ حضرت چهار دستور مى دهند، مى فرمایند:یک رابطه ات با دنیا باید در مسئله خوراک باشد. به اندازه اى که نیاز دارى، بخور. نه کمتر نه بیشتر، کسى هم حق ندارد خوراکش را از اندازه نیازش کمتر کند، چون به بدنش ضرر مى زند، بدن هم که ضرر و ضربه بخورد، حاضر نیست در کارهاى الهى شرکت کند، چون مریض مى شود، علیل مى شود، قدرتش کم مى شود، توانش کم مى شود. اسلحه ما در این مسافرت قدرت ماست، نیروى ماست. یک مقدار از این نیروى ما را باید بدن تامین کند براى این کار به بدن نیاز داریم، باید جهاد برویم به بدن نیاز داریم. اینها دیگر با سیر روحى نمى شود. باید دیدن یتیم برویم، دیدن خانواده شهید برویم، دیدن خانواده گمشده برویم، دیدن مجروح برویم، سراغ کار خیر برویم، براى گره گشایى از کار مردم حرکت کنیم و وسیله تمام این کارهاى خیرى که فوق العاده پیش خدا ارزش دارد، بدن است. کسى حق ندارد به نیاز مادى بدن ضربه بزند.اسلام ریاضت خوراکى ندارد، البته اسلام ریاضت در خوراک را فقط در مال حرام قرار داده، اما در مال حلال دستور به ریاضت نداده است که نخورید و نیاشامید. بدن به غذا احتیاج دارد باید بخورند و بیاشامند، اما اسراف نکنند: «اِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ »1 اگر همه اسراف نکنند، خیلى از مشکلات حلّ مى شود.