قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

قدرت نفس در وجود انسان

خداوند تبارک و تعالى مى فرماید :« وَمَا تَاْتِیهِم مِنْ ایَهٍ مِنْ ایَاتِ رَبِّهِمْ اِلاَّ کَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِینَ »1 .نَفْس یکى از مهم ترین قدرت ها در وجود انسان است که تمام برنامه هاى وجود انسان در سیطره او قرار دارد، حتى اوست که اگر از او مواظبت شود، میدان براى فعالیّت عقل هم باز خواهد ماند و اگر چهره ظالمانه پیدا کند و به تعبیر قرآن کریم دچار هوا شود، عقل را هم از فعالیّت خواهد انداخت.به تعبیر قرآن مسئله اعراض از حق یا غفلت از حق باز به این دلیل است که نفس سایه تاریک خطرناکى را به روى چهره عقل مى اندازد و عقل از تماشاى عاقبت مسائل محروم مى شود. نفس حالت اِعراض و غفلت مى گیرد، هر راهى را که انسان به روى نفس باز کند و نفس را در آن راه قرار دهد، نفس همه موجودیت انسان را دنبال خودش مى برد. اگر حرکت در این راه حرکت مثبتى باشد، راه هم صراط مستقیم باشد تنها کارى که عقل در این حرکت مى کند، کار چراغى است که شب به دست یک سایر و سالک انجام مى دهد. عمده کارى را که ما در چهره نبوت و امامت و رهبرى صحیح مى توانیم تماشا کنیم و اگر در راه غیر خدا قرار بگیرد که خدا از این راه به راه شیطان و راه ضلالت تعبیر مى کند، همه چیز وجود انسان را نفس با کشش پرقدرتى که دارد با خودش مى برد. این طور نیست که وقتى در راه غلط بیفتد، عضوى را به نفع انسان جا بگذارد، چون اعضا و جوارح، برون و درون ما نسبت به نفس، نسبت سایه به شعاع به خورشید است و نسبت سایه به صاحب سایه است، سایه کسى که روى زمین افتاده و حرکت مى کند، هیچ گاه یک قطعه اش را نمى گذارد، بقیّه اش را ببرد، همه سایه دنبال صاحب سایه حرکت مى کند. خورشید هم به هر طرف حرکت کند، شعاعش را دنبال خودش مى برد، هیچ چیزى را باقى نمى گذارد.این طور نیست که وقتى شب شود، خورشید دلش بسوزد و بگوید که یک ذرّه نورم را بگذارم بماند، همه را مى برد، چون همه نور با وجود او متحد است. اعضا و جوارح هم با نفس متّحد هستند، چون نفس جان اعضا و جوارح است و کارفرما و قوّه اصلى است، راننده است، این بدن و اعضا و جوارح سرنشینان نیروى او هستند.

 

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه